پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۱۷ بهمن ۱۳۹۱، ۸:۱۵

یادداشت میهمان/

حرکت از مطالب به‌ سوی مبادی و از مبادی به سوی مطالب/ روش‌های معرفتی از نظر فلاسفه مسلمان

حرکت از مطالب به‌ سوی مبادی و از مبادی به سوی مطالب/ روش‌های معرفتی از نظر فلاسفه مسلمان

خبرگزاری مهر ـ گروه دین و اندیشه: نظر و فکر عبارتست از حرکت از مطالب به‌ سوی مبادی و از مبادی به سوی مطالب، گروهی دیگر درصدد جمع بین این دو امر (تصوف و فلسفه) هستند که به آنها اشراقیون اطلاق می‌شود.

فرهنگ فلسفه تعاریف متعددی را برای «روش» ارائه نموده است:
- شیوه‌ای که در رسیدن به هدف اتخاذ می‌شود
- اسلوب‌های آشنا که ما در جریان تحصیل معرفت در موضوع معینی به‌کار می گیریم.
- همچنین علم یعنی اتخاذ قواعد شخصی با یک اجرای خاص
- تعریفی که به حقیقت منجر می‌کند، یعنی روش‌شناسی

روش به صورت عام چنین تعریف شده‌است: «ترتیب صحیح در عملیات عقلی که در‌صدد کشف حقیقت و اقامه برهان بر آن است.» روش‌شناسی (Methodology) را کانت وضع کرد و از منطق منشعب شده یعنی «شکل عام یا طریقه‌ای که هر نوع علمی با آن شکل می گیرد.2 مقصود از روش معرفتی، طریقه‌ای علمی برای کشف حقائق و وصول به جواب پرسشهایی است که برای انسان مطرح است.

این تعریف مبسوط دو نقطه اساسی را مطرح می‌نماید:
1- آیا در راه‌های معرفت تعدد وجود دارد؟
2- سؤالات اساسی مطرح شده برای انسان کدام‌ها هستند؟

در پاسخ به نکته اول، واضح است که از نظر فلاسفه مسلمان شیوه‌های معرفتی متعدد هستند:

از آن شیوه‌ها می‌توان به عقل- به‌عنوان یگانه راه شناخت- و دیگری شهود قلبی و حالات روحی و نیز روشی که از بیش از یک راه ترکیب‌ شده ‌است، اشاره نمود. علت اصلی این اختلاف، تفاوت دیدگاه‌ها و صحت وصول به‌ حقیقت است، یعنی آیا عقل به حقیقت نزدیکتر است یا قلب یا حس یا غیر آن؟ به همین دلیل باید به عمق این اختلاف توجه نمود. در واقع ما دو سبب مهم را تفکیک نموده‌ایم:

1- تعدد در منابع معرفت طبعاً منجر به اختلاف در طرق و روش‌ها خواهد شد.
2- طبیعت مسائل مطرح شده ـ مانند موضوعات معرفتی- به این دلیل که برخی مجرد عقلی بوده و بعضی مادی خارجی و برخی دیگر نفسانی باطنی و غیره این را اقتضاء می کند که بحث و بررسی دربارة روش، صحیح‌ترین راه‌کار تلقی شود.

به ناگزیر باید به رابطه بین روشهای معرفتی در تکمیل ارکان معرفت انسانی توجه شود، زیرا معارف قلبی – با معارف عقل و حس و شعور- نزد انسان معطوف به وحی، برای رسیدن به کمال ضروری هستند، همچنین تصور تعارض و تناقض بین این روش‌ها – هرچند در به‌کارگیری آنها در عمل خطائی دیده شود- نادرست است. مثلاً ممکن است که نتایج روش عقلی به شدت با نتایج روش عرفانی در موضوع مشاهدات قلبی متناقض به نظر آید، زیرا اساساً این تطبیق صحیح نیست.

باید اشاره شود که به‌طور کلی تمام روش‌ها بر این امر اتفاق نظر دارند که اسلوب عقلی و اقامه برهان طریق اثبات حقایق است. زیرا هیچ‌کس نمی‌تواند احکام عقلی یقینی را انکار کند مگر مبتنی بر مقدمات خود عقل، اما نکته دوم، شکلی نیست که پرسش‌های بسیاری درباره وجود خود و وجود اشیاء پیرامون خود ـ و نیز چگونگی تعامل و سلوکی که پیروی از آن لازم است ـ  دارد.

پاسخ به این پرسش‌ها در مجموع یک نظام فکری و فلسفی را تشکیل می‌دهد که دیدگاه انسان درباره عالم و آنچه در آن قرار دارد مبتنی بر‌آن است. اما در اینجا پرسش‌های اساسی دیگری نیز وجود دارد که می‌توان آنها را «پرسش‌های بنیادین و عظیم وجودی» نام نهاد و سایر پرسش‌ها به یک اعتبار به آنها عبارتند از:

1- معرفت وجود که منجر به معرفت خداوند تبارک و تعالی می‌شود. آیا وجود مساوی ماده است یا اعم از آن، و یا ماده صرفاً یکی از مظاهر و جوائب وجود محسوب می‌شود؟ و آیا رابطه‌ای بین عالم ماده و ساخت‌های دیگری از وجود برقرار است؟ همچنین پرسش‌های دیگری پیرامون وجود به‌طور عام مطرح می‌شود. اما این امر منجر به این بصیرت می‌شود که وجود در کمال خود کامل مطلق بوده و مصدر هر وجود و کمال نهایی آن، خداوند بلند مرتبه است

2- معرفت انسان با این ویژگی که انسان جزئی از این وجود است و هر آنچه به او تعلق دارد ـ از قبیل بدن محسوس و نفس مجرد ـ همگی بخشی از وجود می‌باشد، هر چند رابطه اصلی برعهده روح و دگرگونی آن پس از مرگ است که بحث معاد را پیش می‌کشد.

3- معرفت راه و روشی که انسان را به سعادت آرمانی و کمال می‌رساند. این نوع معرفت به معرفت وحی و نبوات و نیز امامت الهی منجر می‌شود.

می‌توان از این پرسش‌های سه‌گانه به (از کجا؟ - که بحث مبداء است- به کجا؟ - که بحث معاد است - و در کجا؟ - که بحث نبوت است- تعبیر نمود. تمام این سؤالات را می‌توان در برخی مخصوص اهل بیت(ع) ریشه‌یابی کرد، مثل گفته امیر‌المؤمنین(ع): «خداوند رحمت کند کسی را که خود را برای علم از کجا و درکجا و به کجا آماده ساخته است»3  در ضمن باید آگاه باشیم که شناخت این روش‌ها و محدود کردن آنها صرفاً از طریق مراجعه به رویکردهای اساسی فلسفی در مباحث فیلسوفان مسلمان و راهکارها و شیوه‌های رسیدن به پاسخ‌ها امکان‌پذیر می‌باشد.

حکیم سبزواری (1289-1212 ه.ق) در شرح اسماء حسنی نوعی تقسیم‌بندی از روش‌های معرفتی به‌عمل آورده که به تقسیم‌بندی ما نزدیک بوده ومبتنی بر این بنیان می‌باشد که فیلسوفان اسلامی همگی موافق و سازگار با شریعت بوده‌اند، ایشان چینین گفته‌اند: «علت تفکیک اهل علم و معرفت به متکلم و حکیم مشائی و اشراقی و صوفی این است که جویندگان معرفت حقائق اشیاء‌ یا غالباً در جستجوی تطابق با ظاهر شریعت هستند که به آنها متکلمین گفته ‌می شود و یا کسانی هستند که مطابقت و مخالفت را مراعات نمی‌کنند و صرفاً بر مجاهدت و تصفیه نفس اکتفاء می‌نمایند که به آنها صوفیه می‌گویند و یا اینکه صرفاً به نظر و بیان و دلیل و برهان بسنده می‌کنند که مشائین نام دارند، زیرا عقل‌های آنان در مشی فکری است.

نظر و فکر عبارتست از حرکت از مطالب به‌ سوی مبادی و از مبادی به سوی مطالب، گروهی دیگر درصدد جمع بین این دو امر (تصوف و فلسفه) هستند که به آنها اشراقیون اطلاق می‌شود به این دلیل که آنها از عالم غرور به دور بوده و از قول زور پرهیز کرده و به عالم نور اشراف دارند و عنایت الهی با اشراقات قلوب و شرح صدور شامل حال آنها می‌شود.4

این روش‌ها بر اساس مباحث آتی –به‌صورت کلی- از این قرارند:
1- روش شک (شک روشی)
2- روش عقلی (مشائی)
3- روش کلامی
4- روش صوفی
5- روش اشراقی
6- روش عرفانی
7- روش حکمت متعالیه یا روش صدرائی*

پی نوشت:

1- و. محمد محمد قاسم، المدخل الی مناهج البحث العلمی، انتشارات دار‌النهضة العربیة بیروت، ط1، 1999 م، ص 52
2- همان، ص 56
3- صدر المتألهین شیرازی در اسفار اربعه آن را روایت نموده‌است، دار‌ احیاء التراث العربی، ج 1، ص22
4- ملا‌هادی‌سبزواری، شرح اسماء حسنی و شرح دعای جوشن‌کبیر، تحقیق دکتر نجفقلی حبیبی، انتشارات دانشگاه تهران، 1375هـ . ش،ص 234

*:روش‌های معرفتی از نظر فلاسفه مسلمان، نوشته شیخ علی جابر...ترجمه پریش کوششی،

ادامه دارد ... .

کد خبر 1808645

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha