درحقيقت قبل ازآنكه دانش آموزان به فكرپركردن اوقات فراغت خود باشند، اين خانواده ها هستند كه به تلاش وتكاپومي افتند. زيرا دولت ونهادهاي مسئول آنگونه كه بايد وشايد نتوانسته ونمي توانند وظايفي را كه درقبال قشردانش آموزان جامعه دارند را به خوبي ايفا كنند.
دانش آموزان درست درسنيني هستند كه نيازبه جست وخيز وشادي وتفريح دارند تا ازاينرو انرژي نهفته خود را تخليه كنند. هر چند دريك باورغلط تنها به اوقات فراغت دانش آموزان درسه ماهه تابستان پرداخته مي شود. درحاليكه نوجوانان وجوانان در تمام طول سال نيازبه برنامه هاي تفريحي - سرگرمي وورزشي دارند، اما تعطيلي مدارس وبيكاري ميليونها دانش آموز ايجاب مي كند كه برنامه ريزي گسترده تر ووسيعتري براي آينده سازان كشورصورت گيرد.
ورزش يكي ازعوامل وعناصرمهم ومورد توجه خانواده ها براي پركردن اوقات فراغت فرزندانشان است كه متاسفانه تشكيلات وفضاي ورزش كشوربه هيچ عنوان نمي تواند پاسخگوي نيازهاي قشردانش آموزباشد. هرچند دراين راه تنها نبايد سازمان ورزش را مقصردانست، زيرا براي اوقات فراغت دانش آموزان نهادها وسازمانهاي زيادي هستند كه بايد ايجاد امكانات و برنامه ريزي كنند، اما ازسازمان تربيت بدني بعنوان متولي ورزش انتظارمي رود كه حداقل در راه ساماندهي برنامه هاي ورزشي دانش آموزان وظيفه خود را انجام دهد.
متاسفانه نه تنها اينگونه نيست، بلكه با بي برنامگي وبرنامه هاي غيركارشناسانه كه طي سالهاي اخير ارائه شده دربين نوجوانان سرخوردگي ازورزش را بوجود آورده است. ازهم اكنون كافي است به آگهي ها و تبليغات فراواني كه پيرامون تشكيل مدارس فوتبال چاپ مي شود، توجه كنيد تا ببينيد چه خوابهايي براي مردم ديده اند وچه افرادي به بهانه پركردن اوقات فراغت دانش آموزان براي خود كيسه دوخته اند.
ازآنجا كه فوتبال رشته اي جذاب ومورد توجه خانواده ها است، سود جوياني كه با مجوزرسمي هياتهاي فوتبال اقدام به تاسيس مكانهايي تحت عنوان مدارس فوتبال مي كنند بازارشان رونق گرفته وجالب اينكه هيچ تاثيركمي وكيفي ازخود برجاي نمي گذارند.
آنها به فكرسود بيشتر ودرآمدهاي آنچناني هستند وبراي اينكه هرچه بيشتر ازمردم پول بگيرند ازنام فوتباليستها ومربيان معروف درتبليغات خود استفاده مي كنند تا ازاين راه قيمتها ونرخ ثبت نام را بالا ببرند.
متاسفانه دربسياري ازموارد رد پاي فوتباليستهاي معروف ومربيان هم دراين مدارس ديده مي شود و آنها با دريافت سهم خود راضي مي شوند كه اسمشان درليست مدارس فوتبال قرارگيرد. تاكنون هيچيك ازمسئولين نتوانسته اند قوانين وقواعد مشخص ومعيني براي مدارس فوتبال تعيين كنند واين مدارس هم به دلخواه خود نرخ تعيين مي كنند واقدام به جذب هنرجومي كنند.
درصد بسيار زيادي از نوجواناني كه جذب اينگونه مدارس مي شوند از طبقات متوسط و پايين جامعه هستند و خانواده هاي آنها به سختي مي توانند پول ثبت نام فرزندان خود را در مدارس فوتبال فراهم آورند كه اين خود ظلمي بزرگ در حق قشر محروم جامعه است.
با اين وجود اي كاش دراين به اصطلاح مدارس چيزي عايد بچه هاي مردم شود، ولي افسوس وصد افسوس كه هيچ چيزجزسپري شدن وقت آنها به بهانه يادگيري فوتبال نصيب آنها نمي شود.
دلايل متعددي برعدم يادگيري بچه ها درمدارس فوتبال وجود دارد. نخست اينكه افرادي كه اقدام به تاسيس مدارس فوتبال مي كنند، قبل ازآنكه دركنار درآمد وسودي كه كسب مي كنند، به فكرآموختن باشند، به فكرپول درآوردن وسود آوري بيشترهستند. نكته بعدي اينكه دراين مدارس توجهي به بحث كيفيت نمي شود وبه كميت بيش ازكيفيت توجه مي شود.
مهمترازهمه موضوع اساتيد ويا مربياني است كه به تعليم دانش آموزان ونوجوانان مي پردازند. اغلب ديده مي شود كه يك نفر همسن وسال خود نوجوانان به آموزش يكصد تا پانصد نفربطورهمزمان مي پردازد وتصوركنيد اين يك نفردرقبال آن همه نوجوان چه چيزي جز سوت زدن مي تواند انجام دهد؟!!
درهرحال مدارس فوتبال درفصل تابستان بارديگر دايرخواهد شد وچون نهادهاي مسئول نمي توانند ويا نمي خواهند كه براي نوجوانان وجوانان فكري وكاري بكنند، خانواده ها چاره اي جزرفتن به سمت اين مدارس ندارند. حال چه زماني قرار است اين قضيه سروسامان بگيرد وخانواده ها ونوجوانان به سوي گزينه هاي مناسب كمترهدايت شوند، ما هم نمي دانيم وفقط هشداري مي دهيم تا شايد يك مسئول ويك مديردلسوزي پيدا شود وبه اين موضوع به شكل جدي تري بپردازد.
نظر شما