پنجاه و هشتمين دوره جشنواره بين المللي فيلم كن در حالي ششمين روز خود را پشت سر گذاشت كه تماشاگران جشنواره شاهد يكي ديگر از فيلم هاي منتقد سياست هاي دولت ايالات متحده و زندگي به شيوه امريكايي بودند.
داستان "ماندرلي" در بهار 1933 و در يك مزرعه بزرگ در آلاباما اتفاق مي افتد. گريس، دختر يك تبهكار معروف، به يكي از شهرهاي كوچك امريكا مي رود؛ جايي كه برده داري پس از گذشت 70 سال از جنگ هاي داخلي هنوز منسوخ نشده است. با مردن خانم خانه، گريس زمام امور را به دست مي گيرد و بر آن مي شود تا برده ها را آزاد و آنها را براي رسيدن به استقلال ياري كند. اين موضوعي است كه برخي از تماشاگران آن را با حمله نيروهاي ائتلاف به رهبري ايالات متحده و آزادي عراق مقايسه مي كنند. گريس شروع به آموزش دمكراسي به سياهان مي كند، در حالي كه برده داران سفيد سابق ناچار به كار در مزرعه شده اند.
فيلم تصويرگر عرصه هاي آشناي فيلمسازي است كه به سبب ترس از پرواز هنوز موفق به ديدار از امريكا نشده و همچنان به طور مرتب نيمه تاريك فرهنگ امريكايي را در آثارش به چالش مي كشد. لارس فن ترير در كنفرانس خبري پس از نمايش "ماندرلي" در بخش مسابقه كن گفت: "ما ملتي تحت تأثير هستيم، تحت بدترين تأثيرها از سوي امريكا. بگذاريد بگويم كه آقاي بوش يك احمق به تمام معناست و كارهاي احمقانه بسياري انجام مي دهد. امريكا به نوعي بر جهان حكومت مي كند و در اين حرفي نيست. در واقع من هم امريكايي هستم. ولي نمي توانم بروم آنجا و رأي بدهم. من نمي توانم چيزي را تغيير بدهم. چرا كه از يك كشور كوچك مي آيم. فقط مي توانم گوشه اي بنشينم و امريكايي باشم. به همين دليل است كه فيلم هايم را درباره امريكا مي سازم و فكر نمي كنم اين كار خيلي هم عجيب باشد."
فن ترير در ادامه افزود: "فيلم جديد من شباهت بسياري به ساير آثارم دارد. فيلم هاي من فضايي تيره دارند و سرشار از طعنه و ريشخند هستند. امريكا موضوع خوبي است. چرا كه بخش بسيار بسيار بزرگي از زندگي ما به اين كشور مربوط است. اگر من فيلمي با موضوع امريكا مي سازم به اين دليل است كه اين كشور 60 درصد از فضاي ذهني مرا به خود مشغول كرده. همه آنچه من تا به حال در زندگي تجربه كرده ام به نوعي امريكايي است كه اصلاً از اين موضوع خوشحال نيستم."
"ماندرلي" تا حد زيادي از نظر ساختاري و بصري شبيه "داگويل" است كه آن هم در كن 2003 به نمايش درآمد. نيكل كيدمن كه براي بازي در "داگويل" زجر بسياري متحمل شده بود، در كن دو سال پيش از فن ترير خواهش كرد كه نقش گريس را هم در فيلم بعدي به او بدهد، اما بعد به دليل درگيري در پروژه هاي ديگر جاي خود را به برايس دالاس هوارد داد. هوارد هم در كنفرانس خبري "ماندرلي" از علاقه خود به بازي در قسمت سوم اين سه گانه يعني "واشنگتن" خبر داد و گفت: "حاضرم زبانم را بدهم و دوباره با لارس كار كنم. حقيقتاً اين يك تعارف يا غلو نيست. اگر لارس "واشنگتن" را بسازد و در آن نقشي براي من وجود داشته باشد، قطعاً در فيلم بازي مي كنم."
نظر شما