پیام‌نما

فَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَمَنْ تَابَ مَعَكَ وَلَا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ * * * پس همان گونه که فرمان یافته ای ایستادگی کن؛ و نیز آنان که همراهت به سوی خدا روی آورده اند [ایستادگی کنند] و سرکشی مکنید که او به آنچه انجام می دهید، بیناست. * * * پايدارى كن آن‌چنان ‌كه خدا / داد فرمان ترا و تائب را

۱۹ خرداد ۱۳۸۴، ۱۸:۵۴

دو نكته مهم در باب انتخابات

دو نكته مهم در باب انتخابات

كمتر از 200 ساعت به انتخاب سرنوشت ساز ملى مانده است و فرصت ها و زمان شتابان مى گذرند. در اين ميان دو نكته قابل توجه و تاثير گذار وجود دارد؛ يكى فرجام اجماع در جبهه اصولگرايان و ديگرى تغيير در آرايش گفتمان انتخاباتى كانديداها.

الف: فرجام اجماع اصولگرايان
شيرينى وحدت به انتخابى بودن و بهنگام اتفاق افتادن آن است. اينك، گرچه «هنوز» براى گذشتن از «خود» به خاطر «اصول» دير نشده است، لكن نوع رفتار و گفتمان برخى كانديداهاى محترم اصولگرا، دلسوزان اين جناح را به وادى توصيه هاى مطايبه آميز و البته حكمت آموز مثل «زندانى شدن ?? ساعته در مسجد» كشانده است.
«كارآمدى» و «مقبوليت مردمى» محورهاى اصلى پيمان نوشته يا نانوشته اى بود كه ? كانديدا با هم داشتند. فرض هم بر اين بود كه هر ? نفر كارآمدند، لذا تنها عنصر تصميم ساز براى حل معادله اجماع، سنجشى از اقبال مردمى و يا در حقيقت توان رأى سازى هر يك از كانديداها بود كه على الظاهر نتيجه اين موضوع كمابيش بر همگان معلوم است.
هر ? كانديدا بايد بدانند كه در ميان هواداران اجتماعى اصولگرايان، رسيدن به اجماع روى يكنفر ابداً به معنى سلب صلاحيت ديگران نيست و البته، نهمين دوره انتخابات رياست جمهورى هم آخرين انتخابات اين نظام نيست!
كانديداهاى اصولگرا بايد به فرداى انتخابات و اعلام شمارش آرا بينديشند و اين فرض را كه نتيجه فوق بيشتر از تصورات و توهمات ايشان با متوسط نظر سنجى ها منطبق باشد، مردود ندانند. در آن صورت چه پاسخى در برابر نتيجه دارند و در حالى كه عقلاً احتمال پيروزى آنان در صورت اجماع بسيار بالاتر مى رفت، انتظار دارند مردم چه نمره اى به كارنامه اصولگرايى آنان بدهند؟
راستى انصراف در دقيقه ?? چه سودى دارد و حتى اگر اجماع در هفته آينده صورت گيرد، «اجماع اورژانسى» به چه ميزان به كار مى آيد؟ چه بسا تا آمبولانس اورژانس برسد بيمار از دست رفته باشد!!
نكته بعد اينكه برخى كانديداها و طرفداران و سايت هاى منتسب به آنان، به مصداق اينكه سلمانى ها به هنگام بيكارى سر يكديگر را مى تراشند، تيغ تخريب و شايعه سازى را عليه همپيمانان ديروز خود كشيده اند. زنهار كه «فى تقلب الاحوال علم جواهر الرجال»!
ظاهراَ در حسرت «رند»ى و مردانگى برخى اصولگرايان بايد همكلام با امام راحل زمزمه كرد: «داد وبيداد كه در مجلس ما رندى نيست- كه برش شكوه برم داد ز بيداد كشم».
ب: تغيير گفتمان كانديداها
استفاده ( يا متاسفانه سوء استفاده) از واژه «رهبرى» به عنوان ذخيره ملى در ادبيات برخى كانديداها رواج تندى يافته است. همه مى دانيم رهبر انقلاب چه قبل و چه بعد از ثبت نام نامزدها «نفياً و اثباتاً» در مورد كانديداتورى هيچ كس اظهارنظر نكرده اند و با مشخص كردن راهبرد حضور حداكثرى مردم، اخيراً نيز در اين باب و از جمله مخفى بودن راى خود هشدار داده اند.
اعتبار مجموعه مسوولين نظام به انتخاب مردم و حمايت رهبرى است،  ولى مدام از تشكيل كابينه با نظر رهبرى سخن گفتن، يا از تشويق رهبرى براى حضور حرف زدن و يا انتشار برخى مطالب و خاطرات، خرج غير منصفانه از جايگاه رهبرى است.
هيچ كس نمى تواند حتى در صورت رئيس جمهور شدن، مسووليت اقدامات خود و كابينه اش را با چنين عباراتى به رهبرى منتسب كند، چرا كه اساساً شأن رهبرى و روش ايشان عدم دخالت و سپردن وظايف مسوولين به خود آنها است. ضمن اينكه ايشان همواره از دولت ها حمايت نموده اند.
در مورد تشويق به حضور نيز قطعاً مرام رهبر انقلاب نفى حضور هيچ كس نبوده است وايشان اصولاً همه كسانى را كه خود را براى خدمت به مردم واجد شرايط مى دانند، به صحنه دعوت نموده اند. تشويق به حضور يك فرد هم كه على القاعده به معنى نفى حضور ديگران نيست؛ هست!؟

----------------------------------------------------

منبع: روزنامه جوان - 19 / 3 / 84

کد خبر 193345

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha