دكتر بهمن نامور مطلق، دبير فرهنگستان هنر، در گفتگو با خبرنگار گروه دين و انديشه "مهر" در پاسخ به اين پرسش كه چه ضرورتي باعث شد رشته فلسفه هنر در مقطع دكتري تأسيس شود، گفت : در سده هاي اخير توجه جدي به مباني فلسفه هنر نداشتيم . يعني به شناخت مباني و اصول هنر كمتر پرداختيم. رابطه انسان با هنر كه در مباحث فلسفه هنر مطرح مي شود و نقش معرفت شناسي هنر، مطالبي است كه به آنها بصورت جدي نپرداختيم.
وي در ادامه با تأكيد بر اين مطلب كه ما دو جريان قوي هنري هم داريم گفت : يكي جرياني است كه ريشه در غرب دارد و ديگري جرياني كه ريشه در كشور دارد. اگرچه هر دو مي بايستي باشد و جامعه امروزي ما به هر دو نياز دارد. اما داراي فرهنگ چند پاره اي هستيم كه اين پاره ها مي توانند با يكديگر تعامل داشته باشند. با توجه به اين قضيه فلسفه هنر را لازم داريم. براي اينكه بتوانيم هنر غرب را بخوبي درك، نقد و بررسي كنيم. چرا كه بخش وسيعي از گستره هنر ما را هنر غربي فراگرفته است. ما يك پرسش هم داريم و آن اين است كه آيا مي توانيم با روش فلسفه هنر كه در غرب خوب هم جواب داده، به بازشناسي و شناخت مباني و بنيانهاي هنر ايراني نائل شويم؟ ما اكنون در مرحله آزمون و تلاش براي پاسخ گويي به اين پرسش هستيم.
وي همچنين در پاسخ به اين پرسش كه چه مقدماتي را براي آموزش مقطع دكتري فراهم كرديد كه با بن بستي رو به رو نشويد اظهار داشت : يكي از كارهاي مهمي كه انجام داديم اين است كه در زمينه آموزش فلسفه هنر آثار متعددي را ترجمه نموديم. كتابهايي مانند هيدگر و هنر و ويتگنشتاين و هنر را منتشر كرديم . البته تنها به هنر غرب محدود نشديم. درمورد هنرهاي هندي، چيني و ژاپني هم آثاري را منتشر كرديم. بخش ديگر اين است كه با توجه به بضاعتي كه در كارشناسان فلسفه هنر داشتيم شروع به راه اندازي درس گفتارهاي فلسفه هنر كرديم و توانستيم ده درس گفتار را كه با هدف آموزشي بود را سامان دهيم . قصدمان اين بود كه منابعي را براي اساتيد و دانشجويان فراهم كنيم.
دكتر نامور مطلق درباره سرانجام دانشجويان فارغ التحصيل دكتري فلسفه هنر كه چه كاري را بر عهده خواهند گرفت گفت : بخشي از كارهاي اين افراد آموزش خواهد بود. قصد نداريم در يك دور باطل سرگردان باشيم كه يك عده را آموزش دهيم و عده ديگري را اين افراد آموزش دهند و همينطور اين جريان ادامه پيدا كند. بلكه بخشي از اين افراد وارد بدنه آموزشي مي شوند تا اين روند ادامه پيدا كند. بخش ديگري از اين افراد مي توانند به بدنه هاي پژوهشي هنر بپيوندند. همين طور اين افراد مي توانند خارج از نظام دولتي به امر تأليف، ترجمه و نقد بپردازند و منتقدين جدي محسوب شوند. جامعه به اينگونه افراد نياز جدي دارد. ما منتظر هستيم كه قبل از هر چيز اين نيروها پرورش يافته و كمكي به وضعيت هنر در ايران كند.
دبير فرهنگستان هنر در پاسخ به اين پرسش كه رشته فلسفه هنر رشته اي تئوريك است يا كاربردي اظهار داشت : فلسفه هنر بطور كلي رشته تئوريك است. اما براي اينكه كارشناسان به مباني تئوريكي برسند مي بايست دستي در علم هنري هم داشته باشند. يعني آن ساحت هنر را درك كرده باشند. بدليل همين همواره تلاش مي كنيم دانشجويان اين رشته با فضاهاي هنري مرتبط شوند و بطور مثال با مكتب اصفهان و مباني آن آشنا شوند.
دكتر نامور مطلق همچنين در خصوص عدم تشخيص متوليان آموزش هنر يا فلسفه هنر در جامعه گفت : در خصوص فلسفه هنر ، ما متولي جدي نداريم. از يكسو فرهنگستان هنر گروهي به نام فلسفه هنر دارد كه پيشنهاد راه اندازي مقطع دكتري اين رشته نيز از سوي همين گروه صورت گرفت و به همين جهت اين گروه مي تواند بخشي از متولي اين موضوع قلمداد شود. آموزش عالي هم يكي از متوليان بالقوه و جدي است. همچنين بقيه متوليان اغلب غير رسمي هستند. تا استقلال رشته فلسفه هنر را از هنر و فلسفه اعلام نكنيم متولي جدي در آموزش نداريم. ما در آغاز اين راه هستيم و البته اين موضوع بدليل اولين بودن نيز بسيار حساس است .
وي در پايان تأكيد كرد: با توجه به بضاعتهايي كه در ايران وجود دارد ما مي توانيم در آينده با حمايتهاي مسئولين در فرهنگستان هنر و محافل آكادميك شاهد شكوفايي اين رشته در ايران باشيم. همين احساس كمبود بود كه باعث شد در ايران اين مسير راه افتاد و شايد جلوتر از برخي از كشورها نيز باشيم. اما در مقايسه با كشورهاي غربي مسلما عقب هستيم. اميدواريم از سوي ديگر حكمت و فلسفه ايراني را تقويت كنيم تا اين قضيه بومي هم شود. چون اگر بومي نشود توسعه پيدا نخواهد كرد. اميدواريم پيوست بين حكمت ايراني - اسلامي و هنر ايجاد شود تا به شكل نظام مندي فربه شود. ما اكنون به شدت مشكل كارشناس و مدرس اين رشته را براي آموزش داريم كه اميدواريم بتوانيم بعد از گذراندن اين مقطع ، همين دانشجويان دكتري ادامه دهنده اين مسير باشند.
نظر شما