پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۴ خرداد ۱۳۸۴، ۱۰:۵۹

حجت الاسلام رضا غلامي در گفتگو با "مهر" (1) :

هيچ قرابتي ميان جهاني‌شدن و انديشه شيعي وجود ندارد

هيچ قرابتي ميان جهاني‌شدن و انديشه شيعي وجود ندارد

بحث از ماهيت و يا به عبارتي چند و چون جهاني‌‌شدن، امروز به يكي از مباحث داغ محافل علمي ايران بدل شده است، گر چه همچنان ناگفته‌ها و ابهامات زيادي درباره ماهيت جهاني‌شدن وجود دارد، ولي تعيين نسبت و مناسبات پديده جهاني‌شدن با اديان مختلف يك گام به جلو براي نگاهي عيني‌تر به اين پديده محسوب مي‌شود. در اين راستا با حجت الاسلام رضا غلامي معاون پژوهشي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي گفتگويي انجام داديم كه در دو قسمت منتشر مي شود .

* خبرگزاري "مهر" -  گروه دين و انديشه :  ضمن تشكر از فرصتي كه به خبرگزاري "مهر"اختصاص داديد، علاقمنديم در آغاز، تحليل خود را درباره موضع موافق برخي نخبگان فكري در موافقت شيعه با جهاني‌شدن بيان فرماييد.

- حجت الاسلام رضا غلامي : از نظر من هيچ قرابتي ميان جهاني‌شدن به معناي مصطلح آن يعني Globalization و فرهنگ و انديشه شيعي وجود ندارد و اگر برخي اين قرابت را به جهت وجود آرمان جهاني‌گرايي در شيعه مدنظر قرار داده‌اند، بايد گفت، اين نگاه پارادوكسيكال است. چرا كه ماهيت و مباني فكري جهاني‌شدن با آرمان جهاني‌گرايي در اسلام يا مذهب شيعه دو چيزكاملاً متفاوت است.

* چرا اين دو را پارادوكسيكال مي‌دانيد. مگر شيعه با گسترش جهاني‌ علم و تكنولوژي مدرن و در پي آن رفاه مخالف است؟

 شيعه با توسعه و فراگيرشدن علم و تكنولوژي اگر در چارچوب اخلاق و تعالي انساني رخ بدهد نه تنها مخالف نيست بلكه آن را هم  تشويق مي‌كند و هم زمينه تحقق آن را توصيه مي‌كند

- قضيه فراتر از اين است . شيعه با توسعه و فراگيرشدن علم و تكنولوژي اگر در چارچوب اخلاق و تعالي انساني رخ بدهد نه تنها مخالف نيست بلكه آن را هم  تشويق مي‌كند و هم زمينه تحقق آن را توصيه مي‌كند. تامين رفاه عادلانه نيز جزء اهداف اصولي اسلام است. اساساً در برخي حوزه‌هاي مهم علمي، پيشرفت علم در جهان مرهون تلاش‌هاي تاريخي تشيع است. ما نظير رويكرد به علم و نيز دستگاه علمي شيعه در عصر امام صادق(ع) و بعد از ايشان را نمي‌توانيم در ساير اديان و مذاهب پيدا كنيم. ضمن اينكه عقل‌گرايي از مختصات و وجوه اصلي تمايز شيعه با ساير مذاهب اسلامي قلمداد مي‌‌شود و طبعاً مخالفت با گسترش مرزهاي علم، خلاف عقل و عقل‌گرايي شيعه است. البته بديهي است در طول تاريخ، مسيحيت روي خوشي به علم نشان نداده چرا كه توسعه علم براي مسيحيت تحريف شده همواره دردسرساز تلقي شده است. رفاه هم همينطور، شما مي‌توانيد به فهرست اقداماتي كه پيامبراكرم(ص) و ائمه اطهار(ع) در اين‌خصوص انجام داده‌اند ملاحظه‌اي داشته باشيد در فرمايشاتشان هم اين مطلب به صورت فراوان آمده است.

* پس مشكل شيعه با جهاني‌شدن در كجاست؟

جهاني‌شدن از نظر بسياري از متفكران ژرف ‌انديش دنيا، پروژه ‌اي است كه براي بقاء نظام سرمايه‌داري طراحي و اجرا مي‌شود

- قبل از پاسخ به سوال شما بايد اين را متذكر شوم كه نبايد به پديده‌ها سطحي نگاه كرد يا صرفاً‌ براساس ظاهر زيباي آنها داوري نمود. هر مفهومي يك ‌بار معنايي خاص دارد كه بايد كاملاً در بررسي‌هاي ما ملحوظ شود. در پاسخ به سوال شما، اولا بايد توجه داشت كه جهاني‌شدن مطلقاً به معناي گسترش علم و تكنولوژي و در نتيجه رفاه نيست. جهاني‌شدن از نظر بسياري از متفكران ژرف ‌انديش دنيا، پروژه ‌اي است كه براي بقاء نظام سرمايه‌داري طراحي و اجرا مي‌شود. ثانياً: ما از كدام علم و تكنولوژي صحبت مي‌كنيم؟ آن علمي كه زاييده تفكر اومانيستي است و قوه محركه نظام سرمايه‌داري محسوب مي‌شود يا آن علمي كه هدفي جز رشد و تعالي انسان ندارد؟ نبايد اين نكته را از نظر دور داشت كه علم و تكنولوژي از قرن 18 ميلادي عملاً جاده‌ صاف‌كن نظام سرمايه‌داري بوده است و اين دو يعني علم و سرمايه‌داري خدمات متقابلي به يكديگر داشته‌اند. نظام سرمايه‌داري علم را رونق داده، و علم، نظام سرمايه‌داري را فربه كرده است. پل سوئيزي در اين‌باره نكته جالبي را بيان كرده كه مايلم آن را تكرار كنم. او مي‌گويد : سرمايه‌داري در كنه و ذات خود، چه از لحاظ دروني و چه از لحاظ بيروني، يك نظام گسترش يابنده است. هنگامي كه اين نظام ريشه دوانيد، هم رشد مي‌كند و هم به اطراف خود گسترش مي‌يابد. او همچنين تاكيد مي‌كند كه سرمايه‌داري از نخستين روزهاي پيدايش تا كنون، تنها با گسترش خود در فضاي غيرسرمايه‌داري پيرامون خود، زندگي كرده است و تنها از همين طريق مي‌تواند زندگي كند.   اين كه عرض كردم جهاني‌شدن را نبايد صرفاً به معناي گسترش علم و تكنولوژي قملداد كرد، به خاطر اين است كه گسترش علم و تكنولوژي و خدماتي كه از اين طريق حاصل مي‌شود در چارچوب اهداف نظام سرمايه‌داري قابل ملاحظه است.

بسياري از ملت‌ها به ظاهر جهاني‌شدن سرگرم مي‌شوند و به بطن ماجرا پي نمي‌برند و يا آنقدر سست عنصر  هستند كه اراده ‌اي براي تغييردادن موقعيت خود ندارند و لذا خود را كامل در اختيار كشورهاي توسعه‌يافته قرار مي‌دهند

صحبت ‌كردن از عدالت در اين فرايند عجيب و چه بسا مضحك است ، چرا كه كشورهاي ثروتمند عملاً فرمان علم و تكنولوژي را در دست دارند و تنها زماني ساير كشورها را از پس‌مانده‌هاي آن منتفع مي‌كنند كه بهاي سنگيني بابت آن گرفته باشند. اين بها هميشه پول نيست. خيلي وقت‌ها استقلال يك مملكت است و خيلي وقت‌ها آزادي و غيره. البته پروژه جهاني‌شدن آمده تا مرزها را بردارد استقلال ملت‌ها را تنها در حد يك پوسته نازك حفظ كند و هر عامل مزاحمي را مانند فرهنگ، آداب، رسوم، دين و ...  له كند تا فضاي تازه ‌اي را براي مكش ثروت‌ها و سرمايه‌هاي ملت‌ها به دست‌ آورد و از اين طريق بقاء خود را تضمين كند. البته طبيعي است بسياري از ملت‌ها به ظاهر جهاني‌شدن سرگرم مي‌شوند و به بطن ماجرا پي نمي‌برند و يا آنقدر سست عنصر  هستند كه اراده ‌اي براي تغييردادن موقعيت خود ندارند و لذا خود را كامل در اختيار كشورهاي توسعه‌يافته قرار مي‌دهند. تا مورد تجاوز قرار گيرند ايجاد سازمان‌هاي تامين اجتماعي، بيمه‌ها و پرداخت يارانه و غيره هم طرح نظام سرمايه‌داري است تا ضعفاي جامعه در يك حالت رفاه حداقلي قرار بگيرند و مزاحم طرح‌هاي سرمايه‌داري نشوند.

* تصور نمي‌كنيد بيش از حد نسبت به اين پديده بدبين هستيد؟

در كشور ما حتي يكبار دانشجويان در برابر موج سنگين جهاني‌شدن عكس‌العمل جدي نشان نداده‌اند و اغلب تصور مي‌كنند جهاني‌شدن كشورشان را از خيلي چيزهايي كه ندارد برخوردار مي‌كند؟ البته به چه قيمتي، معمولاً زياد درباره آن تامل نمي‌شود

- خير. اين فقط ديدگاه من نيست.  چرا از خودتان سوال نمي‌كنيد دليل اينكه در كشورهاي توسعه ‌يافته اين همه جريانات ضدجهاني‌شدن فعال هستند چيست؟ آنها كه طبعاً برنده اين ماجرا هستند، پس چرا هر ماه حداقل يك گردهمائي بزرگ در اروپا يا امريكا عليه جهاني‌شدن برگزار مي‌شود و بعضاً به خشونت هم كشيده مي‌شود؟ پاسخ روشن است؛ زيرا بسياري از مردم در كشورهاي اروپايي كه مدرنيسم را كامل تجربه كرده‌اند، مي‌دانند جهاني‌شدن يعني چه. در عوض در كشور ما حتي يكبار دانشجويان در برابر موج سنگين جهاني‌شدن عكس‌العمل جدي نشان نداده‌اند و اغلب تصور مي‌كنند جهاني‌شدن كشورشان را از خيلي چيزهايي كه ندارد برخوردار مي‌كند؟ البته به چه قيمتي، معمولاً زياد درباره آن تامل نمي‌شود.

از سوي ديگر ، متاسفانه در كشور ما  جريان ترجمه افكار و آراء يكسويه است. قطعاً‌ به اندازه ‌اي كه درباره تجليل از جهاني‌شدن كتاب در غرب چاپ شده عليه جهاني‌شدن هم چاپ شده است ولي در ايران فقط نوع اول ترجمه و چاپ مي‌شود. ضمن آنكه بسياري از نخبگان ما از جسارت كافي براي نقد برخوردار نيستند و يا از متهم ‌شدن به تحجـّر بيم دارند ولي بايد توجه داشت بي‌تفاوت بودن يا سكوت در برابر اين حقيقت، براي نسل جديد خدمت تلقي نخواهد شد.

کد خبر 195030

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha