به گزارش خبرگزاری مهر، دومين روز نشست گفتوگوی دينی مركز گفتگوي اديان با كليسای كاتوليك اتريش با عنوان "آزادی بيان در عرصههای دينی، اخلاقی و حقوقی" دوشنبه، 30 بهمنماه با حضور جمعی از اساتيد حوزه و دانشگاه و سه استاد الهيات از كشور اتريش به همت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علميه قم در سالن همايش پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
حجتالاسلاماحمد واعظی، رئيس دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم در اين نشست گفت: غرب و نهادهای بينالمللی غربساخته تلاش مي كنند با نگرش يك سويه به آزادی و سرزنش و انتقاد نسبت به محتوای برخی احكام اسلامی عقلانی بودن اين نگرش را مورد پرسش قرار داده و چنين وانمود كنند كه وجود احكام اسلامي ، محدويتهايی نامعقول، غير انسانی و خلاف كرامت و حقوق بشر است.
وی اظهار داشت: اينگونه داوریها كه از جنس چالش در سطح عقلانيت است مشتمل بر يك پيشفرض و پيشداوری آشكار است؛ چنين تصور شده است كه عقلانيت معاصر غربی كه نهفته در پس تلقی ليبرالی از ارزشهای حيات اجتماعی و سياسی و اعلاميه جهانی حقوق بشر است يگانه عقلانيت مقبول و متصور است و اين عقلانيت بیرقيب میتواند مبنای داوری انتقادی نسبت به درونمايه همه فرهنگها و مكاتب ديگر قرار گيرد.
رئيس دفتر تبليغات اسلامی حوزه علميه قم تصريح كرد: واقعيت آن است كه تكثر و تنوع در نظامهای عقلانيت اجتنابناپذير است و عقلانيت منحصر و محدود در عقلانيت معاصر غربی نيست، بنابراين پيش از هرگونه داوری و يا پيشداوری راجع به ديگر تلقیها درباره آزادی و مانند آن لازم است جانب هرمنوتيكی بحث مورد توجه قرار گيرد و گام نخست به فهم عقلانيت نهفته در پس هر يك از تلقیهای موجود اختصاص يابد.
وی ادامه داد: لازم است مدافعان تلقی غربی از آزادی در مواجهه يا تلقی اسلامی از آزادی و محدوديتهای آن درك عقلانيت اسلامی را كه قوامبخش تصور اسلامی از آزادی است در اولويت قرار دهند. ممكن است باور يا عمل يا تصوری معقول باشد اما مدافعان آن نتوانند به نحو قابل قبولی آن را برای ديگران موجه كنند و پذيرش ديگران را به دنبال داشته باشند همچنان كه باور و عملی كه موجه شده است ممكن است در واقع به حق و صحيح نباشد.
واعظی تصريح كرد: سطح عقلانيت تنها طرد و سرزنش آن دسته از باورها و اعمال و جهتگيریهايی را بر میتابد كه نامعقول باشد در غير اين صورت صرف تفاوت در عقلانيت هرگز مايه سرزنش و طرد را فراهم نمیآورد، به تعبير ديگر اگر بپذيريم كه نظامهای عقلانيت متكثری وجود دارد به صرف تفاوت عقلانيت خويش يا ديگر نظامهای عقلانيت حق آن را نداريم كه ديگر رهآوردهای عقلانی ساير نظامات را نامعقول و غير انسانی بشماريم.
وی افزود: عقلانيت اسلامی بر منابعی متكی است كه به گزارههای كليدی در حوزه هستیشناسی و انسانشناسی، اخلاق، اجتماع و سياست تكيه زده است و معمولا چنين است كه در چالشهای انتقادی غربيان نسبت به احكام و تعاليم حقوقی و اجتماعی اسلام نظير آزادی و محدوديتهای آن نه اين عقلانيت و چارچوبهای آن همدلانه مورد فهم قرار میگيرد و نه در سطح عميقتری موجه بودن يا نبودن آنها به بحث گذاشته میشود.
پروفسور" فلوريان شوارتز"، رئيس موسسه ايرانشناسی اتريش نيز در اين نشست گفت: هنگام بحث در مورد آزادی بيان بايد ابتدا اين سئوال را طرح كنيم كه آيا مبنای آزادی، آزادی بيان است يا مبنای آن محدود كردن بيان است و بررسی کنیم که كدام يك از آنها بايد محور باشد.
وی ابراز كرد: آزادی بيان در جامعه از ارزش بسيار زيادی برخوردار است و به طور مثال میتوانيم جايگاه آن را در توجه ويژه به آن در قانون اساسی كشورها ببینیم البته مبنای محدوديت آزادی را بايد كرامت ديگران در نظر بگيريم اما بايد ديد شرايط اساسی كه جامعه برای محدوديت آزادی مطرح میكند چیست و چگونه بايد محدوديت را تعريف كنيم. درك من از جامعه اين است كه اصل، آزادی بيان است، بنابراين شرايط ثانويه را در نظر نمیگيرم و شرايط جامعه مدنی است كه اين محدوديتها را باید در صورت لزوم بازتعريف كنيم.
پروفسور "ولفگانگ مولوفانك" استاد الهيات دانشگاه وين كشور اتريش در سخناني با بيان اين كه بحث بر روی مساله آزادی بيان میتواند ايدههای بين دينی و بين فرهنگی را برقرار كند ابراز كرد: مساله آزادی بيان، بحث بين فرهنگی و دينی است و تجربه بسيار مهمی برای ايجاد فضا برای احترام متقابل است، بحث بر روی مساله آزادی بيان میتواند ايدههای بين دينی و بين فرهنگی را برای ما برقرار كند.
وی با اشاره به اينكه به عنوان افراد جامعه مدنی مايل به بی احترامی به ديگران نيستيم، گفت: در غرب هم میبينيم كه محدوديتهايی در رابطه با آزادی وجود دارد و محدوديت نژادگرايی و محدوديت در سخنانی كه توهين به افراد باشد وجود دارد، اما انحصار در تفسير داريم آيا میتوانيم بپذيريم كسانی حق تفسير برای خود قايل شوند كه مثلا چه كسانی آزادی بيان داشته باشند؟.
پروفسور "مولوفانك" همچنين با بيان اينكه در غرب مسئله نقد مهم است، تصريح كرد: ما نقد را به عنوان ابزاری میشناسيم كه برای پيشرفت و توسعه مهم است و پروسه پيشرفت بدون نقد، غيرممكن است و نقد را در همه زمينههای دينی و سياسی میخواهيم.
پروفسور "استفان هامر" نيز در اين نشست گفت: آزادی بيان را زمانی میتوانيم محدود كنيم كه آزادی دين به خطر بيفتد، اگر زمينه اجتماعی خصومت آميز وجود دارد و استفاده از آزادی بيان برای نقد شخصيت های دينی منجر به آزار خشونت آميز پيروان آن دين میشود در اين موقع از لحاظ حقوقی بايد آزادی چنين بيانی محدود شود.
استاد الهيات دانشگاه وين افزود: ما می توانيم بين رويكرد منفعتگرا و اصولگرا و محدوديتهايی كه میتوانيم درباره آزادی داشته باشيم تمايز قائل شويم و میتوانيم اين مسئله را از محور كلامی هم دنبال كنيم.
وی افزود: مفهوم كرامت شخص انسان در مسيحيت و كاتوليك وجود دارد و اين منجر به رسميت شناخت آزادی و حقوق بشر بدون قيد و شرط می شود.
امكان استفاده از آزادی بايد استفاده از حقوق بشر را در چارچوب آزادی امكان پذير كند، هيچ محدوديتی برای آزادی بيان وجود ندارد و تنها محدوديتی كه می تواند برای آزادی باشد دفاع از آزادی ديگران است.
وی با تأكيد بر اينكه بايد از آزادی بيان حمايت داشته باشيم، ابراز کرد: آزادی بيان را زمانی میتوانيم محدود كنيم كه آزادی دين به خطر بيفتد و بايد ديد دركدام بستر اجتماعی سخنان توهين آميزی عليه دين انجام می شود، اگر زمينه اجتماعی خصومت آميز وجود دارد و استفاده از آزادی بيان برای نقد شخصيتهای دينی منجر به آزار خشونت آميز پيروان آن دين میشود در اين موقع از لحاظ حقوقی بايد آزادی چنين بيانی محدود شود، اما اگر چنين بستری وجود نداشته باشد و انتقادهای راديكال نسبت به شخصيتهای دينی وجود داشته باشد نبايد انتقادها و حتی كشيدن كاريكاتورهای شخصيت های دينی محدود شود خصوصا وقتی تهديدی نسبت به كرامت پيروان دينی وجود نداشته باشد.
نظر شما