پیام‌نما

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ * * * جنگ [با دشمن] بر شما مقرّر و لازم شده، و حال آنکه برایتان ناخوشایند است. و بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است، و بسا چیزی را دوست دارید و آن برای شما بد است؛ و خدا [مصلحت شما را در همه امور] می‌داند و شما نمی‌دانید. * * * بس بود چیزی که می‌دارید دوست / لیک از بهر شما شرّی دو توست

۲۰ اسفند ۱۳۹۱، ۱۲:۱۲

نشست فیلم "پله آخر" در مهر -1

اربابان سینما به برخی آثار اجازه دیده شدن نمی‌دهند/ واکنش خارجی‌ها به فضای ایرانی "پله آخر"

اربابان سینما به برخی آثار اجازه دیده شدن نمی‌دهند/ واکنش خارجی‌ها به فضای ایرانی "پله آخر"

علی مصفا کارگردان فیلم سینمایی "پله آخر" معتقدست که اربابان سینمای ایران نمی‌خواهند بپذیرند فیلم‌هایی از جنس "پله آخر" هم می‌توانند در سطح وسیع با مخاطب خود ارتباط برقرار کنند.

خبرگزاری مهر- گروه فرهنگ و هنر: یکی از فیلم‌هایی که این روزها در سینماهای کشور در حال اکران است "پله آخر" دومین ساخته علی مصفا بعد از "سیمای زنی در دور دست" است. این فیلم که در صدر فروش آثار در حال اکران نیز هست داستان زنی است که شوهرش درگذشته و حال روح او به نوعی در زندگی او حضور دارد. البته فیلم همانقدر که به نظر می‌رسد داستان این زن است به نوعی داستان خسرو است که درگیری او با موضوع مرگ محور اصلی داستان را شکل می‌دهد.

این فیلم که سال گذشته در سی‌امین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر هم به نمایش درآمد و توانست سیمرغ فیلمنامه اقتباسی را از آن خود کند، به گواه تیتراژ آن برداشتی آزاد از داستان "مرگ" قصه‌ای از کتاب "دوبلینی‌ها" نوشته جیمز جویس و "مرگ ایوان ایلیچ" نوشته لدئو تولستوی است و همین پشتوانه ادبی کمک کرده است که فیلم اثر محکم‌تری باشد. البته فیلمنامه، کارگردانی و تدوین از دیگر نقاط قوت این اثر محسوب می‌شود.

علی مصفا در کنار کارگردانی "پله آخر" بازی در نقش خسرو را نیز برعهده گرفته است و همسرش لیلا حاتمی نیز در نقش لیلی مقابل او ایفای نقش می‌کند. این فیلم بازیگران دیگری نیز دارد که از جمله آنها می‌توان به علیرضا آقاخانی، حامد بهداد و ... اشاره کرد.

مصفا که چند روزی را از فرانسه به ایران آمده بود، ساعاتی را مهمان خبرگزاری مهر بود و درباره جدیدترین اثرش با گروه هنر خبرگزاری مهر به بحث و تبادل نظر پرداخت. این کارگردان در بخش‌هایی از صحبت‌هایش درباره شرایط نامناسب اکران این فیلم، فیلمنامه اثر و روند شکل‌گیری‌اش، انتخاب بازیگران و دیگر عوامل فیلم، تعامل‌اش با تدوینگر اثر و ... سخن گفت.

همچنین در این نشست که فردین صاحب‌الزمانی تدوینگر و علیرضا برازنده فیلمبردار نیز حضور داشتند، بحث‌های دیگری درباره حضور بین‌المللی فیلم "پله آخر"، کم و کیف تدوین و فیلمبرداری و ... نیز شکل گرفت.

* در آغاز بد نیست درباره اکران این فیلم در ایران و تغییر زمان اکران از آذر به اسفندماه صحبت کنیم، با توجه به این مطلب که می‌دانیم اسفند فصل مرده سینما است.

مصفا: درباره اکران حرف زدن فقط آدم را عصبانی می‌کند.

* برای اینکه بحث‌مان از جای عصبانی‌کننده شروع نشود به فروش خوب فیلم اشاره می‌کنیم که شاید خیلی‌ها انتظار نداشتند چنین اتفاق خوبی برای "پله آخر" بیفتد...

مصفا: واقعیت این است که جریانی در سینمای ایران وجود دارد که من اسمش را "اربابان سینما" گذاشته‌ام. این طیف تفکر، نمی‌خواهند بپذیرند فیلم‌هایی از جنس "پله آخر" می‌تواند در سطح وسیع با مخاطب خود ارتباط برقرار کند. با وجود اینکه جناح‌بندی‌ها، دعواها، مخالفت‌ها و بی‌برنامگی‌هایی در سینما وجود دارد و طیف‌های مختلف سر موضوعات مختلف به توافق نمی‌رسند ولی متاسفانه همه این‌ جناح‌ها و طیف‌ها در سینما بر این موضوع که فیلم‌هایی چون "پله آخر" مخاطب ندارند اتفاق نظر دارند!

و متاسفانه این تفکر موجب شده فیلم‌هایی از این دست، اکران درست و حسابی نداشته باشند و همه سعی خود را می‌کنند که در بدترین شرایط ممکن به فیلم‌هایی از این دست اکران دهند و اتفاقا این نگاه با یک برنامه‌ریزی و اتفاق نظر جمعی همراه است. سال گذشته فیلم "چیزهایی هست که نمی‌دانی" به کارگردانی فردین صاحب‌الزمانی هم در همین ایام اکران شد.

*البته "پله آخر" این شانس را نسبت به "چیزهایی هست که نمی‌دانی" داشت که این فیلم در گروه سینمایی اکران شد.

 مصفا: تنها حسن‌اش همین بود. اما اگر این فیلم در تاریخ اولی که مقرر شده بود و با تلاشی که مصطفی شایسته برای اکران فیلم در گروه سینما آزادی انجام داده بود، روی پرده می‌رفت قطعا به نتایج بهتری دست می‌یافتیم. اما در کل با توجه به شرایطی که اسفند ماه دارد از جهت نزدیکی به عید نوروز و گرفتار بودن مردم، باز معتقدم که خیلی خوب دیده شده است. با وجود استقبالی که از این فیلم و فیلم‌های مشابه می‌شود هنوز نمی‌دانم که چند بار دیگر باید با استقبال مخاطب مواجه شویم تا ثابت کنیم این فیلم‌ها هم جایگاه ویژه‌ای در بین مخاطب سینما دارند.

*از چه جهت به جایگاه ویژه فیلم‌هایی مثل "پله آخر" و "چیزهایی هست که نمی‌دانی" اشاره می‌کنید؟

مصفا: من معتقدم که مردم از نوع سلیقه‌ای که از سوی مدیریت کلان سینما بر آن‌ها تحمیل می‌شود، خسته شده‌اند. به نظرم باید اجازه دهیم تا انواع دیگر فیلم نیز تولید و اکران شود.

* آیا در فرصت که در ایران بوده‌اید، "پله آخر" را با مخاطب در سینما دیدید؟

مصفا: هنوز موفق به دیدن فیلم با مردم نشده‌ام، اما تجربه دیدن آن را در جشنواره فیلم فجر و چند فرهنگسرا که جلسه نقد و بررسی این فیلم را برگزار کرده بودند، داشتم. نکته جالب این بود که عکس‌العملی که از تماشاگر این فیلم در جشنواره داشتم با واکنش مخاطب هنگام نمایش فیلم در فرهنگسرا متفاوت بود و اگر مخاطب حاضر در فرهنگسرا را نمونه‌ای از جامعه آماری مخاطب عام سینما در نظر بگیریم نشان از آن دارد که برخلاف نظر "اربابان سینما" مخاطب سراغ فیلم‌هایی از این دست هم می‌رود. واکنش تماشاگران "پله آخر" در فرهنگسراها مثبت بود.

* شاید یکی از دلایل این نوع نگاه این است که "پله آخر" را از جنس سینمای شخصی‌ فیلمساز می‌دانند.

مصفا: این استدلال و دلایل دیگری که می‌آورند، یکپارچه نیست، به همین دلیل نمی‌تواند قابل پذیرش باشد. این در حالی است که اگر فیلمی از این دست توسط نزدیکان همین "اربابان سینما" ساخته می‌شد بهترین شرایط برای اکران آن را فراهم می‌کردند و شش ماه هم به آن اکران می‌دادند. بنابراین استدلال‌هایی که می‌کنند همگن نیست و دلایلی بر اساس جبهه‌بندی و جناح‌‌بندی که دارند، می‌آوردند.

* بحث مخاطب خاص و عام چند سالی است که دستاویز تصمیم‌های مدیریتی برای اکران فیلم‌ها شده است. اما سئوال این است که آیا علی مصفا به عنوان کارگردان هم چنین خط‌کشی‌هایی برای مخاطب‌اش هنگام نوشتن فیلمنامه داشته است؟

مصفا: به هیچ عنوان چنین نگاهی ندارم. از ابتدا که شروع به نوشتن می‌کنم، این طور نیست که مخاطب فیلم‌هایی که می‌سازم را دسته‌بندی کنم. برای من آنچه مهم است و زیاد به آن فکر می‌کنم داستان فیلم است. اما به هر حال جنس سینمای مورد علاقه من فیلم‌هایی چون "پله آخر" و "سیمای زنی در دور دست" است.

* در یک نگاه جامع‌نگر سینما باید بتواند سلیقه هنری مخاطب را شکل دهد و نباید صرفا دنباله‌رو سلیقه مخاطبی باشد که نگاه هنری‌اش جای دیگری مثل تلویزیونی شکل گرفته است. اگر چنین رسالتی برای سینما قائل باشیم دیگر بحث مخاطب خاص نیز می‌تواند منتفی باشد و دیگر به این بهانه نمی‌توان اکران‌های محدود و در فصل‌های کم‌مخاطب برای فیلم‌های هنری در نظر گرفت. آیا با ساخت فیلم‌هایی چون "پله آخر" می‌توان نقش تربیت‌کننده و هدایتگر ذائقه مخاطب را ایفا کرد؟

مصفا: من سعی می‌کنم این بحث را دنبال کنم به همین دلیل فیلمی که می‌سازم برای مخاطب عام است. اما قبل از ساخت و هنگامی که فیلمنامه را می‌نویسم نمی‌شود پیش‌بینی کرد که فیلم به درد چه طیفی از افراد می‌خورد و به همین دلیل هیچ نوع تقسیم‌بندی‌ای برای فیلم قائل نیستم.

صاحب‌الزمانی: البته سیاست‌گذاری کلان سینما بسیار تلاش کرده‌اند که مخاطب سینما را تقسیم‌بندی کنند. به همین دلیل است که گروه سینمایی "مخاطب خاص" با عنوان "آسمان باز" و غیره درست می‌کنند. این در حالی است که برای مخاطب سینما مهم نیست که در چه گروهی فیلم می‌بیند. به نظر من آنچه برای مخاطب مهم است تماشای فیلم است ولی مسئولان سینما قصد دارند با مُهر زدن روی یک فیلم آن را از چرخه تجارت و صنعت سینما خارج کنند و در نهایت اینگونه وانمود می‌شود که حق فیلمساز همین بوده است. در واقع با این مُهر جلوی پیشرفت سینمای مستقل را می‌گیرند.

* اشاره‌ای به برچسب زدن به برخی از فیلم‌ها کردید. اما این برچسب تنها معطوف به اثر نمی‌شود بلکه بیش از اثر، این مهر بر پیشانی فیلمساز خورده می‌شود.

صاحب‌الزمانی: مهر بر پیشانی افراد به خاطر فیلمی که ساختند نیست بلکه این مُهر روشنفکری است و به خاطر اندیشه‌شان است. البته این مهر زدن‌ها تبعات خود را نیز دارد و کمترین تاثیر این نوع برچسب‌ها این است که فاصله بین ایده تا ساخت فیلم برای کسانی مثل من و علی مصفا طولانی می‌شود.

مصفا: آنها سعی می‌کنند که مایوس‌مان کنند.

* یکی از اتفاق‌های مهم برای "پله آخر" این بود که حضور بین‌المللی موفقی در جشنواره‌های خارجی داشت. این حضور را چطور ارزیابی می‌کنید؟

مصفا: آنچه در نمایش بین‌المللی این فیلم مورد توجه قرار گرفت، ایرانی بودن فیلم بود. تماشاگر غیر ایرانی سینمای ایران، به دیدن چند دسته خاص از آثار ایرانی عادت کرده است ولی این فیلم از آن جنس سینما نبود. بازخوردی که از فیلم "پله آخر" گرفتم این بود که بینندگان خارج از کشور به ایرانی بودن فیلم خیلی توجه داشتند و خوشبختانه ارتباط خوبی با آن برقرار می‌کردند و با وجود پردیالوگ بودن فیلم و لزوم مراجعه به زیرنویس باز هم تا پایان همراهش می‌آمدند.

* دقیقا چه المان‌هایی از ایرانی بودن اثر را دریافت کرده بودند؟

مصفا: نوع معماری، روابط افراد در فیلم‌ و کارکرد موسیقی ایرانی در این فیلم از جمله المان‌های دریافتی بیننده‌های خارج از کشور بود.

* البته حضور لیلا حاتمی به عنوان چهره‌ای شناخته‌شده در سطح بین‌المللی و پس از اسکار گرفتن فیلم "جدایی نادر از سیمین" به مطرح شدن "پله آخر" در عرصه جهانی کمک کرد.

مصفا: قطعا این مساله بی‌تاثیر نبود.

* یادم هست اسکورسیزی تمایل داشت نسخه‌ای از فیلم شما را داشته باشد. این اتفاق محقق شد؟

مصفا: بودند کسانی که بخواهند این فیلم را ببینند. یک بار محمد اطبایی پخش‌کننده ما در سطح بین‌الملل با من تماس گرفت و گفت که مارتین اسکورسیزی می‌خواهد فیلم را ببیند و ترتیبی داده شد که فیلم برایش ارسال شود.

* بازخوردی هم داشتید؟

مصفا: هنوز نه. البته من هم دنبال‌ این مساله را نگرفتم.

* از جشنواره‌های مختلفی که "پله آخر" در آنها به نمایش درآمد، در کدامیک خودتان هم حضور داشتید و فیلم را با مخاطب بین‌المللی دیدید؟

مصفا: به جز جشنواره کارلووی واری که اولین حضور فیلم بود دیگر چندان فرصت حضور در جشنواره‌های خارجی را نیافتم. هنگام فیلمبرداری فیلم سینمایی "گذشته" به کارگردانی اصغر فرهادی، یک نمایش در آمریکا در جشنواره "AFI" که جشنواره مهمی در آمریکا است، داشتیم که فیلم را در آنجا با تماشاگر دیدم.

* خوب است برویم سراغ بحث محتوا و ساختار فیلم. در یک نگاه کلی "پله آخر" فیلم تضادها است که خوشبختانه این تضادها خوب از آب درآمده است. تضاد بین صعود و سقوط، مرگ و زندگی، شادی و غم، عشق و بی‌تفاوتی، خنده و گریه، آرامش و بهم‌ریختگی شخصیت‌ها و ... آیا در چینش این تضادها تعمد داشتید؟

مصفا: برای من این تضادها مهم بود و معتقدم که اگر این تضادها نبود قصه حرکت نمی‌کرد. جدا از داستان به نظر من جذابیت یک صحنه این است که بیننده چند رنگ و حس و حال را در یک قاب تصویر ببیند. به همین دلیل چنین تضادی را از ابتدا در نظر داشتم.

* نگارش فیلمنامه چقدر طول کشید؟

مصفا: بعد از فیلم "سیمای زنی در دور دست" نوشتن فیلمنامه "پله آخر" را آغاز کردم و یک سال طول کشید تا به نسخه اولیه رسیدم.

* چند بار بازنویسی کردید؟

 مصفا: زیاد. در فاصله‌ای که دنبال تهیه‌کننده می‌گشتم 6 دفعه متن را بازنویسی کردم و هر وقت که فرصت دست می‌داد می‌رفتم سراغ فیلمنامه و تغییراتی روی آن اعمال می‌کردم.

* در طول نگارش فیلمنامه و بازنویسی‌های چندباره کسی در مقام مشاور یا راهنما شما را یاری نکرد؟

مصفا: تا قبل از رسیدن به نسخه قابل ارائه، فیلمنامه را به هیچ کس ندادم که بخواند. اما بعد از اینکه قابل ارائه شد به برخی از دوستانم دادم و اظهار نظرهایی شنیدم.

* قبل از رسیدن به نسخه نهایی با خانم حاتمی درباره فیلمنامه صحبت نمی‌کردید؟

مصفا: نه اصلا صحبتی نکردم. چون من این عادت را ندارم که هنگام نوشتن فیلمنامه لیلا را وارد کار کنم و از سوی دیگر از  اساس او حوصله خواندن این متن‌ها را ندارد. اما در کل ترجیح می‌دهم که ایده اولیه را بیان نکنم چون بسیاری مواقع پیش آمده که وقتی ایده اولیه مطرح می‌شود، ممکن است اظهارنظرها راه را به روی پیشرفت ایده ببندند. به همین دلیل صبر می‌کنم تا به وقتش از اظهار نظر افراد استفاده کنم.

*اما به نظر می‌رسد حضور فردین صاحب‌الزمانی از ابتدای شکل‌گیری فیلمنامه پر رنگ بوده است. چون این فیلم به شدت به تدوین آن وابسته است.

صاحب‌الزمانی: نه اتفاقا نقش تدوین در به ثمر رسیدن فیلم خیلی پر رنگ نبود. اما این که مصفا اصرار دارد که ایده‌های اولیه را برای کسی تعریف نکند، به نظر من خیلی مهم است چون ممکن است نظر افراد به کار جهت دهد.

* طرح سئوال مبنی بر حضور صاحب‌الزمانی به عنوان تدوینگر از ابتدای شکل‌گیری فیلمنامه به این دلیل مطرح شد که نمی‌توان این فیلم را بدون نقش تدوین بررسی کرد. "پله آخر" یک روایت غیر خطی با رفت و برگشت‌های زمانی دارد و اهمیت این موضوع زمانی پررنگ‌تر می‌شود که در طول فیلم متوجه می‌شویم زمان حوادث برای مخاطب گم نمی‌شود.

صاحب‌الزمانی: بیش از هفتاد - هشتاد درصد از تدوینی که در فیلم می‌بینید در فیلمنامه وجود داشت و اصلا نمی‌شد روایت خطی برای این فیلم در نظر گرفت و بعد روی میز مونتاژ به روایت غیرخطی تبدیلش کرد. اصلا با این نوع نگاه به تدوین، تقریبا محال است که فیلمی خوب از کار درآید.

نکته دیگر هم این بود که چفت و بست تک تک پلان‌های آخر یک سکانس و پلان‌های اول سکانس بعدی از ابتدا در فیلمنامه وجود داشت و سخت می‌شد سکانسی را از جایی برداشت و جای دیگری گذاشت.

* با این اوصاف علی مصفا فیلمنامه را با نگاهی به تدوین نوشته بود.

مصفا: من و فردین شکل همکاری‌ای که داریم با آنچه بین تدوینگر و کارگردان در سینما مرسوم است، متفاوت است و از اول با هم بودیم و در جریان کلی کار قرار داشت.

* فکر نمی‌کنید حضور یک نگاه سوم می‌توانست به روند تدوین فیلم کمک کند؟

 صاحب‌الزمانی: راستش را بخواهید نه. چون یک تدوینگر یا باید آنقدر فیلم را دوست داشته باشد که غرق داستان شود و یا دنباله‌رو نظرات فیلمساز باشد که مورد دوم برای من محال است و قاعدتا در پایان به یک جنگ تبدیل می‌شود. بنابراین دیدگاه فیلمساز و تدوینگر باید به هم نزدیک باشد.

*خانم حاتمی چطور، آیا در تدوین نظر می‌داد؟

مصفا: ما نظر فرد سوم را هم داشتیم که اتفاقا لیلا حاتمی نظر می‌داد آنهم بی‌رحمانه و خیلی راحت می‌گفت این صحنه به درد نمی‌خورد و یا آن صحنه را در بیاورید.

ادامه دارد...

کد خبر 2015042

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha