خبرگزاری مهر - گروه فرهنگ و هنر: خبرنگاران در هر عرصه جزو تیزبینترین کارشناسان و بررسیکنندگان عملکرد افراد در آن عرصه هستند با این حال کمتر پیش میآید نظرات آنها پرسیده و از آنها بهره گرفته شود. در گفتگو با خبرنگاران حوزه رادیو و تلویزیون، فعالیتهای این حوزه در سال 91 را مورد بررسی قرار دادهایم.
سیروس مقدم؛ تک ستاره نجاتدهنده سیما
احسان رحیمزاده از همکاران فعال در حوزه صدا و سیما در روزنامه جام جم است. او تمام حوزههای راديو و تلویزیون در سال 91 را تحت تاثير موضوع كمبود بودجه میداند و میگوید: این موضوع خود را در نيمه دوم سال بيشتر نشان داد. در سالی که گذشت در حوزه سريالسازي اتفاق خاصي نيفتاد. همچنان سيروس مقدم ستاره نجاتدهنده تلويزيون بود كه با دو اثر "چك برگشتي" و سريال پليسي "ديوار" مردم را راضي نگه داشت. در حوزه سريالهاي طنز نیز دو سال پيش "پايتخت" و "ساختمان پزشكان" را داشتيم كه هر دو آثار استانداردي بودند اما سال 91 مزرعه طنز تلويزيون بي محصول بود.
وی ادامه میدهد: چيز ديگری که وجود دارد اين است که ما در تلويزيون ريزش مخاطب داريم اما به همان نسبت رويش نداريم. به عنوان نمونه "پايش" با اجرای مرتضي حيدري روی آنتن میرود اما کار جدیدی شکل نگرفته است. به این معنا که در حوزه گفتگو هيچ كاري كه به لحاظ محتوايي و ساختاري نوآوري داشته باشد، نداشتهايم.
انتقاد به "هفت"
این روزنامهنگار افت كيفيت برنامه "هفت" را به عنوان یک موضوع دیگر مورد توجه قرار داده و اظهار میکند: محمود گبرلو اصلا گزينه مناسبي براي اجرای این برنامه نیست. تنها حسن او این است كه ميتواند جلوي چالشها را بگيرد كه البته چندان هم حسن نيست.
شبکه بازار؛ قبل و بعد از رجبی معمار
وقتی از او درباره مدیر شاخص صدا و سیما در سال گذشته میپرسم، پاسخ میدهد: به نظر من مجید رجبي معمار خيلي خوب بود. او شبكه بازار را متحول كرد. به نحوی که میشود شبكه بازار را به قبل و بعد از آمدن اين مدير تقسیمبندی كرد. بسیاری از مجريان خوب به اين شبكه رفتند و همين كه او توانست اعتماد آنها را برای همکاری جلب كند يك موفقيت به حساب میآید. از طرفی شبکه بازار توانست اقتصاد را به زبان ساده براي مردم توضيح بدهد.
رحیم زاده بدترین اتفاق تلويزيون در سال گذشته را مربوط به تهيه كنندگاني میداند كه ميخواستند از آب گل آلود ماهي بگيرند. وی تصریح میکند: برخی از تهیه کنندگان جوي درست ميكردند كه كارشان در حال تعطيل شدن است به اين قصد كه بودجه بيشتري از تلويزيون بگيرند.
با او موافقم و تصور میکنم اگر تهیهکنندگانی که موفقیت آثارشان در تلویزیون به شهرت و فتح گیشه سینماها انجامیده است، دین تلویزیون بر گردن خود را از یاد نبرند آنگاه در ایام بی پولی صدا و سیما، همکاری و درک متقابل را جایگزین ماهی گرفتن از آب گل آلود خواهند کرد.
مدیر پاسخگو نداریم
آرزو فیروزفر خبرنگار خبرگزاری فارس همکار دیگری است که از او درباره پاسخگوترین مدیر صدا و سیما سوال میکنم و جواب میگیرم: مدیر پاسخگو در مواجهه با خبرنگار در تلویزیون نداریم. اینطور نیست که خیالمان راحت باشد اگر اتفاقی روی آنتن میافتد، مثل مباحثی که برای برنامههای زنده در لحظه رخ میدهند، مدیر پاسخگویی وجود دارد. بلکه اغلب موارد تیرهایمان برای پیدا کردن مدیران به سنگ میخورد و فقط در صورت خوش شانسی است که در آن برهه حساس یک مدیر جواب تلفنت را بدهد.
وی افتتاح شبکههای تازه را اتفاق خوبی در سال 91 میداند و تأکید میکند: اوضاع از لحاظ کمی خوب بوده اما باید برای محتوا هم فکری شود. نمیشود فقط در فضایی که به دست آمده، شبکه راهاندازی کرد. این شاید از لحاظ پر کردن کارنامه و ارتقا رزومه خوب باشد اما در درازمدت قطعا به فرار مخاطب گریزپای تلویزیون که دنبال محتوا میگردد منجر خواهد شد. تا کی باید پای شبکههای تازه تاسیس بنشینم و برنامههای تولیدی قدیمی را نگاه کنیم؟
انداختن همه گناهها گردن فیلمنامه نویس
خبرنگار فارس ادامه میدهد: از لحاظ پیشرفت فنی و ساختاری اتفاق خوبی رخ داده است اما از لحاظ محتوایی باز هم به تولید آثار احتیاج داریم. نکته اینکه مدیران سیما زمانی که با افت مخاطب روبهرو میشوند، به بحث کمبود فیلمنامه خوب اشاره میکنند. درحالی که به سادگی میتوانند از فیلمنامهنویسان مطرح بخواهند آثار درخوری تولید کنند یا کلاس آموزشی بگذارند و فیلمنامهها را اصلاح کنند.
نکته دیگری که او از آن نام میبرد، رقابت صدا و سیما با ماهواره است. نکتهای که فیروزفر در تشریح آن میگوید: این تفکر از پایه اشتباه است. صدا و سیمای ما تنها باید به تولید برنامههای خوب بیندیشد نه اینکه در راستای رقابت با شبکههای بیگانه، غربیتر شود.
موضوع مورد اشاره فیروزفر نکته قابل توجهی است. به ویژه که صدا و سیما در این زمینه دچار نوعی زیاده روی شده که نتایج منفی به همراه داشته است. کاهش نوآوری و بسنده کردن به تقلید برنامههای مطرح شبکههای بیگانه یکی از این مضرات است که آن برنامهها را فراتر از اندازهشان مهم جلوه داده و حتی برخی مخاطبان را به تماشای الگوی اصلی ترغیب کرده است.
خداحافظی باورنکردنی پورمحمدی از تلویزیون
برای تکمیل این گزارش با رضا صائمی معاون سردبیر هفته نامه سروش نیز گپی زدم. او پدیده سال 91 را علی اصغر پورمحمدی میداند. مدیری که در اوایل نیمه دوم سال 91 در کمال ناباوری از سمت مدیریت شبکه سه سیما برداشته شد و از سازمان صدا و سیما رفت. نکته قابل توجه آنکه این سازمان در زمینه تغییر مدیران خود سیستم اصطلاحا خالهبازی دارد و اصولا مدیران را در شبکههای گوناگون جابجا میکند اما همین سیستم یکی از بهترین مدیران خود را در سال 91 از دست میدهد.
صائمی در این باره میگوید: جالب است که گروههای مختلف هنری با سلیقههای گوناگون از پورمحمدی راضی بودند و او فضایی ایجاد کرد که در مراسم خودجوش تودیعش نیز همه گروههای هنری و نمایندگان آنها حضور پیدا کرده و از عملکرد او اعلام رضایت میکنند. همه در سال 91 از این خبر ناراحت شدند. در آن مراسم خودجوش از چهرههای ورزشی چون فردوسیپور تا هنرمندانی چون مهران مدیری و پیمان قاسم خانی او را مدیر موفقی دانستند و از او تقدیر کردند. این برکناری مهمترین اتفاق سال 91 در حوزه مدیریت سازمان و صدا به حساب میآید.
خروج تلویزیون از حالت سوپرمارکت
این فعال رسانهای با اشاره به رشد کمی در توسعه شبکههای تلویزیون، یادآور میشود: سال گذشته مدام این قضیه مطرح میشد که سازمان صدا و سیما با بحران اقتصادی مواجه است. سوال اینجا است که در این شرایط چطور این همه شبکه تاسیس شدند و نیروی انسانی آنها چطور تامین میشدند. البته این امر خوب است اما تنها نباید به رشد کمی توجه کرد بلکه ارتقای کیفیت نیز موضوع قابل توجهی است تا مخاطب را جذب کرد.
صائمی نکته مثبت تأسیس شبکهها را حرکت به سوی تخصصی شدن میداند و تأکید میکند: به این ترتیب تلویزیون از حالت سوپرمارکتی خارج شد. امروز هر کس با توجه به نیازی که دارد از شبکه خاص خود استفاده میکند. البته این امر در صورتی کاملا محقق میشود که ما به جذابیت برنامه و تامین محتوایی آن فکر کنیم.
نیاز سیما به برنامههای ترکیبی
معاون سردبیر هفته نامه سروش معتقد است برنامههای ترکیبی سیما بهتر شده است و در این زمینه میگوید: برنامههای نشاطآور مثل "ویتامین 3" یا برنامه "پشت صحنه" نیاز تلویزیون است و باید به سمت تولید آنها رفت. برنامههایی که هم سرگرمکننده باشد و هم شادی و نشاط ایجاد کند. لزوما هم نباید این برنامهها تحلیلی و کارشناسمحور باشد.
وی پخش مسابقات جام ملتهای اروپا به صورت زنده را یک نکته مثبت برای رسانه ملی میداند و اظهار میکند: سال گذشته در زمینه سریالسازی ضعف داشتیم. صدا و سیما باید از فیلمسازان و ایدههای تازه در عرصه تلویزیون استقبال کند و به افراد خاصی محدود نشود. البته منظور افرادی چون سیروس مقدم نیست. موافقم که او هر سال سریال داشته باشد و پرکاری او به معنای کاهش کیفیت آثارش نبوده است. با این حال سیما باید به کارگردانهای دیگر فرصت حضور دهد افرادی چون کارگردانهای سینما.
صائمی با اشاره به موفقیت سریال "زمانه" اینطور به سخنان خود پایان میدهد: این سریال واقعگرایانه و رئالیستی بود و توانست مخاطبان فراوانی جذب کند و به ریزش مخاطبان ماهواره بینجامد. باید جسارت به خرج بدهیم و از خط قرمزها عبور کنیم از طرفی نباید نگاه آسیبشناسانه با سیاهنمایی برچسبزده شود.
پوشش تدریجی سیستم دیجیتال
از ماحصل این گزارش کوتاه که حاصل دیدگاه افرادی است که تمام وقت خود را صرف دقت نظر در آثار صدا و سیما میکنند، میتوان نکات قابل توجه فراوانی برای مدیران سازمان صدا و سیما یافت. از طرفی نکات دیگری چون روند تدریجی سازمان برای دیجیتالی کردن سیستم دریافت شبکهها و در کنار آن اعمال هزینه و اداره همزمان سیستم آنالوگ برای آن دسته از مردم که هنوز به گیرنده های دیجیتال دست پیدا نکرده اند را می توان جزو فعالیت های مثبت رادیو و تلویزیون خواند یا از وجود مکرر ضعف در آثار مناسبتی و از خاطر بردن مناسبتهای همیشگی تقویم به منزله یک نقطه ضعف یاد کرد.
فعالیت موفقیت آمیز رادیو فصلی
برای آنکه جای رادیو در این گزارش خالی نباشد نیز میتوان به یک نقطه قوت و یک ضعف این رسانه نیز اشاره کرد. ایجاد رادیو فصلی با عنوان های تابستانه، مهر و بهمن حرکت مثبتی در سال 91 بود که مخاطبان فراوانی به رادیو جذب کرد و قدم خوبی در راستای تخصصی کردن شبکههای معاونت صدا به حساب میآمد. همچنین پایین بودن حقوق رادیوییها و نادیده گرفتن حقوق اهالی صدا نیز یک ضعف غیرقابل انکار است.
امیدواریم در گزارشی که سال آینده در بررسی عملکرد صداو سیما در سال 92 خواهیم نوشت، ضعفها به حداقی برسد و تمام سطرها سرشار از وصف افتخارها و موفقیتها باشد.
------------------
گزارش از مریم عرفانیان
نظر شما