سوريه : بخش اول
قنيطره ، شهر شهيدان
چند كيلومتري به شهر قنيطره مانده است كه تابلوهايي نظر بازديدكنندگان را جلب مي كند :
« قنيطره جديد » ، « حميديه » ، « البعث » سه شهركي هستند كه در فاصله اي نه چندان نزديك با شهر قديمي قنيطره بنا شده اند و ساكنين آنها ، اهالي بومي منطقه هستند كه به دليل اينكه شهر قنيطره به عنوان آثار جنايت و تجاوزگري صهيونيستها حفظ شده است ، هيچكس حتي صاحبان خانه هاي ويران شده حق ورود به آنجا را ندارند . به همين لحاظ از سوي دولت سوريه اين سه شهرك بنا شده اند تا ساكنين قديمي شهر را كه پس از آزادي قنيطره ، از ديگر شهرها به سمت خانه و كاشانه خويش بازمي گشتند ، در خود جاي دهند . و بدون شك اهالي اين شهركها نيز از اينكه خانه شان سندي باشد بر فجايع صهيونيسم ، راضي هستند .
در ورودي شهر ، پس از تابلوهايي كه شعارهاي تند و صريح مبني بر مقاومت در برابر متجاوزين بر آنها نقش بسته است ، اولين چيزي كه نظرها را به خود جلب مي كند ، ساختمان سالمي است كه در سمت راست جاده قرار دارد .
محل قديمي فرمانداري قنيطره را شايد بتوان تنها ساختمان پابرجا و سالم شهر دانست و آن هم به اين دليل بوده كه فرماندهي نيروهاي متجاوز صهيونيستي ، از آنجا به عنوان ستاد خود استفاده مي كرده و هنگام فرار و خروج از شهر ، فرصت نيافته است تا همچون ديگر ساختمانها ، آن را با مواد منفجره منهدم سازد .
در ورودي ساختمان ، فرماندار فعلي شهر ويران ، به بازديدكنندگان خوش آمد مي گويد . شايد او تنها فرمانداري باشد كه ساكنين شهر تحت فرمانش ، ارواح كشته شدگان دهها سال پيش باشند و بجز تعداد اندكي كاركنان ، هيچ موجود زنده اي در سيطره او نباشد .
فرماندار پس از خوش آمد گويي ، بازديدكنندگان را به اتاقي در سمت چپ راهرو مي برد كه در يك طرف ماكت بزرگي از شهر قنيطره پيش از اشغال و ويراني در محفظه اي شيشه اي قرار دارد و در جهت مقابل ، ماكتي به همان اندازه ولي با اين تفاوت كه همان ساختمانها را پس از ويراني و اشغال به دست صهيونيستها به نمايش مي گذارد . و آنگاه كه به ديدار خانه هاي ويران در كوچه پس كوچه هاي شهر بروي ، درمي يابي كه چه زيبا و هنرمندانه ساختماهاي منهدم شده را به شكل و شمايل واقعي خود و فقط در مقياس كوچكتر ، ساخته و در برابر نگاه بازديدكنندگان قرار داده اند .
بر ديوارهاي اتاق نيز تعداد اندكي عكس رنگي قاب شده كه به گفته فرماندار شهر ، در سازمان ملل متحد نيز به نمايش درآمده اند ، تصاويري از جنايات ارائه مي دهد . عكسها كه بيشتر از خانه هاي ويران در اولين روزهاي آزادي شهر گرفته شده اند ، زواياي جالبي را مد نظر قرار داده اند . مسجدي با گلدسته اي ويران ، كليسايي با ناقوسي شكسته كه بر صندلي دعا كنندگان ولو شده است ، عروسكها و اسباب بازي دختركان ، دوچرخه له شده در زير شني تانكها و لوازم شخصي صاحبخانه هاي آواره شده در كوه و دشت و …
تماشاي اين تصاوير ، تنفر و انزجار بازديدكنندگان را از متجاوزين صهيونيسم دوچندان مي كند .
اولين گامها را كه در خيابان برداشته مي شود ، ميدان كوچكي كه نمادي سنگي در ميان علفهاي زرد در وسط آن خودنمايي مي كند ، نگاه را به تابلوي « ساحة الشهيد البطل سليمان خاطر » ( ميدان قهرمان شهيد سليمان خاطر – سرباز انقلابي مصري كه تاب نياورد و با هجوم مسلحانه به گروهي از نظاميان اسرائيلي ، تعدادي از آنها را كشت و دست آخر خود نيز به شهادت رسيد . ) مي كشاند .
رژيم اشغالگر صهيونيستي ، در پنجمين روز از ماه ژوئن سال 1967 ميلادي ، در ادامه حملات اشغالگرانه خود به كشورهاي عربي جهت تحقق بخشيدن به اهداف خود مبني بر فتح نيل تا فرات ، از شمال فلسطين به منطقه جولان حمله كرد و محدوده 1860 كيلومتر مربعي استان قنيطره را به اشغال درآورد . تعداد زيادي از 400 هزار نفر ساكنين اين استان آواره شده و به طرف شهرهاي ديگر گريختند ولي حدود 18 هزارنفر نيز تحت سلطه اشغالگران در قنيطره باقي ماندند .
با شروع « جنگ آزاديبخش تشرين » در اكتبر سال 1973 ، فرار اسرائيل از اين مناطق آغاز شد و سرانجام در 26 ژوئن سال 1974 ، پس از 7 سال اشغال ، شهر قنيطره توسط نيروهاي مسلح سوريه به رهبري حافظ اسد آزاد شد . جنايتكاران صهيونيست ، به هنگام تخليه شهر ، با استفاده از مواد منفجره و همين طور بلدوزر ، خانه هاي آنجا را ويران كرده و شهري منهدم شده را كه ردپاي تجاوز برآن نقش داشت ، باقي گذاشتند . از آن تاريخ به بعد ، روز آزادي قنيطره يكي از بزرگترين اعياد ملي اين كشور محسوب گرديده و گرامي داشته مي شود .
با وجودي كه حدود 30 سال است كه اين شهر از اشغال صهيونيستها آزاد گرديده ، ولي هنوز در خيابانها و كوچه ها ، گرد مرگ و جنگ به مشام مي رسد . تركشهاي توپ و خمپاره كه بارانهاي مداوم زنگ را بر رخسارشان نشانده ، بر سطح آسفالت قاچ قاچ شده خيابان و سنگفرش حياط خانه هايي كه ديگر هيچ ديواري آنان را از نگاه نامحرم مصون نمي دارد ، پراكنده است . و جالب اينكه يچكس حق ندارد حتي يك تركش يا پوگه فشنگ را جابجا كرده يا بردارد . چرا كه اگر قرار بود هركدام از بازديدكنندگان فقط يك تكه تركش يا پوكه فشنگ به يادگاري با خود ببرند ، شايد كه بايد كارخانه اي ويژه ساخت تير و تركش در كنار شهر برپا مي ساختند .
شهري كه روزگاري در همين كوچه هايش دختركان جلوي در خانه ها نشسته و عروسك بازي مي كردند و پسران ، خيابانها رابه زير دوچرخه خويش درآورده بودند ، در چشم بر هم زدني ، تانكها ديوارها را بر سر ساكنان آن ويران ساختند و آنان را كه سالم ماندند ، بدون اينكه فرصت برداشتن حداقلي از لوازم زندگي را داشته باشند ، پاي برهنه و پياده ، آواره دشت و صحرا و كوههاي اطراف نمودند .
در وسط شهر ، در كنار سينمايي كه شايد روزگاري پاتوق جوانان بوده است ، رشته سيم خاردار حلقوي اي توجه بازديد كنندگان را به خود جلب مي كند . از اينجا به بعد حق گذر نيست . چرا كه مرز سوريه و اسرائيل محسوب مي شود . و البته كه فقط مرز مناطق آزاد سوريه با مناطق اشغالي آن است . مرز آزادي و اشغال .
در مقابل ، كوهها و ارتفاعات سربه فلك كشيده « جولان » خودنمايي مي كنند ، و در بلندترين نقاط آن « جبل الشيخ » ، رادارها و دستگاههاي جاسوسي و شناسايي ارتش اسرائيل كه شهر دمشق را زير ديد و در تير رس توپهاي خود دارند ، چهره اي كريه از تجاوز را در برابر ديدگان قرار مي دهد . « مزارع شبعا » كه همچنان در اشغال متجاوزين مي باشد ، در وراي جبل الشيخ قرار دارد .
در ميان محوطه اي باز كه روزگاري حياط بيمارستان محسوب مي شده ، بازديدكنندگان به ساختمان اصلي بيمارستان جولان راهنمايي مي شوند . بيمارستان كه مدتي نيز در اشغال بسر برده است ، آنقدر آثار تير و تركش بر ديوارهاي بتوني و محكم خود دارد كه همه سطح آن آبكشي را با هزاران و ميليونها سوراخ نامنظم و كريه مي نمايد .
اتاقهاي بيمارستان كه زماني بيماران را كه از روستاهاي اطراف براي مداوا به آنجا مي آمدند ، در خود داشته ، امروز جز چهره اي وحشتناك از جنايت و اشغالگري چيزي جلوي چشم نمي گذارد . هيچ در و پيكر سالمي به چشم نمي آيد و هرآنچه است ، تنها محل اصابت گلوله و تركش توپ و خمپاره است كه نمايانگر اين مسئله است كه بر سر اين مكان ، نبردي سخت و خونين در گرفته است چرا كه اين بنا جزو آخرين سنگرهاي ارتش گريزان اسرائيل محسوب مي شده است .
از نكات قابل توجه در اين شهر ، اين است كه اهالي سوريه حق تردد در آنجا را ندارند و فقط گروههاي توريستي خارجي و دانش آموزي و دانشجويي سوري به طور منظم و با هدايت و همراهي راهنماو مراقبين مخصوص ، مي توانند از آثار برجاي مانده جنگ آزاديبخش بازديدكنند .
همچنين بازديد از قنيطره ، جزو يكي از برنامه هاي تنظيم شده براي كاروانها و تورهاي زيارتي ايراني است كه به سوريه وارد مي شوند .
اهداي جزوهايي كه شرح مبسوطي از آنچه بر قنيطره رفته است بيان مي كند ، به زبانهاي عربي و انگليسي ، براي بازديدكنندگان مفيد مي باشد كه اين كار در فرمانداري شهر انجام مي شود .
دولت سوريه از ديرباز بر ماندگاري قنيطره به عنوان آثار جنايت دشمن متجاوز تاكيد داشته و يكي از برنامه هاي مهم فرهنگي اش براي آشنا سازي نسل جديد با حوادث و وقايع دهها سال گذشته اين كشور بشمار مي رود ودر همين راستا همه ساله در سالگرد آزادي قنيطره ، مراسم ويژه اي را در اين شهر برگزار مي كند .
نظر شما