به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «این سفیدی برف نیست؟» شامل 11 داستان کوتاه است با عناوین آلبوم، انگشت بیحلقه، آذر، اسیر، شب کوتاه آذر، دلتنگی، پیرمرد و «نبرد الجزیره»، پنجره قدی، سرگرد جبرئیلی، چرا عشق نمیمیرد؟ و عکس.
این کتاب نخستین اثر حسن فرامرز است و داستانهایش را در فاصله سال 87 تا 90 نوشته است. عنصر مشترک داستانهای این مجموعه این است که قهرمانها همه خود را اسیر فرهنگشان میدانند و تصور میکنند بخشی از فرهنگ حق انتخاب آنها را نادیده میگیرد.
در این داستانها بیش از زبان و اقلیم (کردستان ایران) به دغدغههای انسانی توجه شده است. بخشی از کتاب را با هم میخوانیم:
دلش میخواست برود سرش را روی شانه خورشید بگذارد و با همان آرامش و محبت گذشتهها صدایش کند: «خورشید، خورشید!» با این احساس ملافه را کنار زد و سر پا ایستاد و به سوی در رفت. اما خورشید که دیگر همسر او نبود... پرتو نقرهگون ماه جلو پنجره را نیمه روشن کرده بود. ضربانش تند و تندتر شد. خورشید کنار پنجره دراز کشیده بود و سایه بیحرکت چند شاخه از درخت توت روی پاهایش افتاده بود. پچ پچ کنان صدا زد: «خورشید!»
کتاب 118 صفحهای «این سفیدی برف نیست؟» در قالب مجموعه «قصه نو» و با بهای 6000 تومان از سوی نشر افكار منتشر شده و در نمایشگاه کتاب تهران هم عرضه میشود.
نظر شما