همين هفته پيش بود كه شنيديم يكي از جنگلبانان فداكار كه به شناسايي يك باند قاچاق همت گمارده بود به طرز دلخراشي توسط آنان به قتل رسيد و اين اولين و آخرين آنها هم نبوده و نيست .
هر روز صداي تبر قاچاقچيان سودجو از جنگل به گوش مي رسد و اين جنگلبانان هستند كه براي مبارزه با آنها - كه معمولا از تشكيلات مخوفي هم برخوردارند- جان شيرين خود را به خطر مي اندازند ، تا شايد انهدام اين سرمايه ملي و نعمت الهي را به تاخير بيندازند .
شفيعي، كارشناس جنگلداري در اين باره به خبرنگار اجتماعي خبرگزاري مهر مي گويد:" جنگلبان ها كه زير نظر سازمان جنگلها و مراتع فعاليت مي كنند، وظيفه نگهداري و مراقبت از جنگل را به عهده دارند. چنانچه حريق رخ دهد يا در منطقه اي قاچاق چوب اتفاق بيفتد، جنگلبانها بايد مراتب را گزارش و طلب كمك كنند.
وي مي افزايد : جنگلبان ها معمولا از بين افراد بومي آشنا به منطقه انتخاب مي شوند، كساني كه علاوه بر شناختن منطقه و آگاهي از شرايط آن، داراي سابقه نيكي باشند. در مناطقي كه قاچاق چوب در آنها اتفاق مي افتد و از مناطق حساس شمرده مي شود، راههاي ورودي و خروجي مسدود شده و كنترل مي شود. در صورتي كه آن جنگل يك منطقه حفاظت شده باشد، سازمان حفاظت محيط زيست براي آن منطقه محيط بان تعيين مي كند. در صورت اعلام موافقت يا نياز اداره جنگلباني، محيط بان مي تواند نقش جنگلبان را نيز ايفا كند اما وظيفه محيط بان ها به طور كلي حفظ گونه هاي طبيعي جانوري است. محيط بان ها اسلحه دارند و اين اسلحه فقط جهت مبارزه در صورت رويارويي احتمالي با حيوانات وحشي به آنها داده شده ولي آنها حق شليك ندارند!" آخرين محيط باني كه براي دفاع از جان خود از اسلحه اش استفاده كرده، همچنان در زندان به سر مي برد و جنگلبان ها هنوز همان اسلحه نمايشي را هم ندارند.
وي مي گويد: "در قديم، قانوني در حال تدوين بود كه ضرورت وجود يك يگان ويژه براي براي حفاظت از جنگل را تاييد مي كرد، اما متاسفانه اين قانون در مرحله تدوين باقي ماند. امروزه در صورت لزوم جنگلبان ها مي توانند از نيروي انتظامي كمك بخواهند. در صورت تاييد اداره كل استان از پاسگاههاي منطقه جهت رفع يا بررسي مشكل، نيرو اعزام مي شود."
مرگ دومين جنگلبان؛ فقط براي حفظ منابع طبيعي
با اين همه اين دومين جنگلباني است كه براي حفظ منابع طبيعي ايران به طرز فجيعي كشته شده است. يكي از مقامات مسئول اداره جنگلها و مراتع كه مي خواست نامش فاش نشود، در پاسخ به اين سوال خبرنگار اجتماعي "مهر" كه يك جنگلبان چطور مي تواند بدون سلاح در درجه اول از جان خود و سپس از محيط جنگل محافظت كند، گفت:" متاسفانه هنوز براي اين مساله تدبيري انديشيده نشده است و جنگلبان هاي ما فاقد هرگونه وسيله اي براي دفاع هستند. تا به حال هيچ كس براي اين مساله فكري نكرده است و تا زماني كه قانون مشخصي براي همراه داشتن اسلحه جهت دفاع از جان جنگلبان ها و نيز تشكيل يگان ويژه اي كه در جهت حفاظت از جنگلها و منابع طبيعي فعاليت كنند، وجود نداشته باشد، هيچ اتفاق اميدوار كننده اي نخواهد افتاد."
به گفته وي در قديم جنگلها توسط گارد جنگل اداره مي شد كه همگي به بي سيم و سلاح مجهز بودند و امكانات خاصي -حتي يك دستگاه هلي كوپتر براي مواقع اضطراري-در اختيار داشتند. در دوره مسئوليت آنها از عرصه جنگلهاي ايران چيزي كاسته نشد و به شدت با متخلفين مبارزه مي شد. پس از انحلال گارد جنگل وظايف آنها به ژاندارمري سابق محول شد و سپس اعمال محافظت از جنگل در دستور وظايف نيروي انتظامي قرار گرفت. از آنجا كه وظايف نيروي انتظامي بسيار زياد است و در نظر عامه حفظ منابع طبيعي از اهميت كمي برخوردار است، با متخلفين برخورد مناسب صورت نگرفت يا آن قدر دير محاكمه شدند كه در اذهان عمومي به فراموشي سپرده شدند و اين موجب گستاخي سودجويان شد.
وي مي گويد: " سازمان جنگلها و مراتع بارها به فكر تشكيل يگاني بوده كه با موافقت فرماندهي كل قوا و مجلس نيز مواجه شده است اما متاسفانه در سلسله مراتب اداري مشكلاتي به وجود آمده است كه يكي از آنها، لزوم فعاليت رئيس اين گارد زير نظر فرمانده نيروي انتظامي است. يكي از دلايل انحلال گارد جنگل هم همين بود. از سال گذشته مشكلي بر انبوه مشكلات ما اضافه شده و آن لغو اعتبار اطفاي حريق است. در گذشته ما به محض دريافت گزارش وجود حريق، با تهران تماس مي گرفتيم و يك دستگاه هلي كوپتر اعزام مي شد و ما با آن براي بررسي منطقه مي رفتيم. از سال گذشته اين گونه اعتبارات استاني شد و مسئول مربوط آن را لغو كرد، به همين جهت گهگاه پيش مي آيد كه ما براي بررسي و اطفا ناچاريم كيلومتر ها با ماشين برويم چون به دليل شيب زياد منطقه امكان دسترسي از طريق ديگري وجود ندارد و با وجود زماني كه به اين ترتيب صرف مي شود، بسياري از درختهاي عرصه از دست مي روند."
وي همچنان درپاسخ به اينكه چطور در تمام 4 اداره كل جنگلها و مراتع در شمال كشور يك فروند هليكوپتر وجود ندارد، گفت:" در زمانهاي دور، يك دستگاه هلي كوپتر روسي در منطقه بود كه فعاليت خوبي هم داشت، اما به دليل مسايل امنيتي بازگشت داده شد و پس از آن در سراسر شمال، از گرگان و ساري تا نوشهر و رشت در هيچ فرودگاهي وسيله اي جهت كمك و همكاري وجود ندارد."
نه از جانب نمايندگان و نه از طرف سازمان هاي متولي منابع طبيعي تا كنون هيچ فعاليتي در مورد حفظ جان جنگلبان ها و محيط بان ها و تامين يا تصويب اعتبار جهت به روز كردن فناوري ارتباطي صورت نگرفته است.
جعفرقلي راهب، عضو كميسيون كشاورزي، آب و منابع طبيعي و نماينده تنكابن و رامسر -كه از مناطقي هستند كه با اين معضلات دست به گريبانند- در اين باره مي گويد :" تاكنون هيچ طرحي در اين زمينه در دستور قرار نگرفته و هيچ لايحه اي در اين زمينه تنظيم نشده است."
مشكلات ديگر...
اين منبع آگاه در سازمان جنگلها و مراتع كه پيامد افشاي نام خود را اخراج از كار و پديد آمدن مشكلات مختلف عنوان مي كند ، به مسايل ديگري در اين حوزه نيز اشاره مي نمايد .
او مي گويد : هم اكنون ما با خيل افراد بازنشسته اي در سازمان جنگلها و مراتع مواجهيم كه توانايي كار ندارند، قانون لازم است محدوديت شرايط استخدام را براي سازمان جنگلها و مراتع و جهت حفاظت از منابع طبيعي تعديل كند و در شرايطي استثنا قايل شود.
به گفته وي مطابق ميانگين حفاظتي دنيا هر 1000-1500 هكتار يك جنگلبان دارد و در ايران اين رقم بالغ بر 4500-5000 هكتار است. بعلاوه، منابع طبيعي شامل بيش از 76% ايران است، اما يك وزير كه به طور اختصاصي در اين عرصه فعال باشد، در كابينه وجود ندارد. در عوض براي بقيه 24% كشور 32 نفر به طور اختصاصي فعاليت مي كنند.
او مي افزايد : اگرچه رئيس سازمان محيط زيست، معاون رئيس جمهور است، اما ما در مقابله با ساير وزارت خانه ها متولي مستقيمي نداريم، به فرض اگر وزارت نيرو بخواهد هكتارها جنگل را براي احداث جاده نابود كند، از كسي كاري بر نمي آيد. در سالهاي گذشته براي ادارات جنگلباني اعتباري قرار دادند و قرار شد اين اعتبار براي شمال كشور در اولويت باشد، براي مثال بحث خريد 60-70 دستگاه خودرو مطرح بود كه معلق ماند.
در هر حال هنوز صداي شرق شرق شكسته شدن درختان از جنگل به گوش مي رسد . آيا كسي اين صدا را مي شنود ؟ !
نظر شما