پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۴۲

«کابوس بارانی گنجشک‌ها» به روایت رسول آبادیان کتاب شد

 «کابوس بارانی گنجشک‌ها» به روایت رسول آبادیان کتاب شد

مجموعه داستان «کابوس بارانی گنجشک‌ها» نوشته رسول آبادیان روانه کتابفروشی‌ها شد.

به گزارش خبرنگار مهر، مجموعه داستان «کابوس بارانی گنجشک‌ها» نوشته رسول آبادیان از مجموعه قصه نو نشر افکار منتشر شد.

این کتاب در برگیرنده 9 داستان کوتاه از آبادیان است که با عناوین مینای پنجشنبه، پیرمرگ، عیدو، قوها عروسک‌ها، ماهور من، کابوس، یکی از آنها، قمری‌ها و گنجشک‌های آن خانه منتشر شده‌اند.

جداافتادگی انسان از حقیقت وجودی خود یکی از تم‌های اصلی داستان‌های این مجموعه است و در کنار آن نویسنده در خلال داستان‌های این اثر سعی داشته عنوان کند انسان به واسطه زندگی در نظام‌های اجتماعی واقع در شهرهای بزرگ دچار تغییر و تحولاتی می‌شود که تمام ساختار زندگی او را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

آبادیان همچنین در داستان‌های این مجموعه سعی دارد انسان پویا را معرفی کند و به نوعی از ضدیت خودش با شهر و شهرنشینی پرده‌برداری کند.

در بخشی از داستان پیرمرگ از این مجموعه می‌خوانیم:

یک روز میان همه اهالی خانه گفته بود: این کتاب را که تمام کنم می‌میرم. و به عادت همیشه چای سرد عصرانه را سرکشیده بود و شروع کرده بود به خواندن.

کتاب از آن کتاب‌های قطور نبود که همیشه لاجرعه می‌خواندشان و هیچ کس نمی‌دانست کجا پنهانشان می‌کند، از صبح که همه دیده بودنش بر عکس همیشه سرجایش یعنی زیر درخت انجیر نبود.

فرو رفته در صندلی رنگ و رو رفته‌ای که هچ کس تاریخ ورودش را به خانه نمی‌دانست درست وسط حیاط نشسته بود و کتاب کم حجمی را با ولع مطالعه می‌کرد.

دیگر کنجکاوری در این مورد که مثلا او با کتاب‌هایی که می‌خواند چه می‌کند و چطور در هر ساعت از روز بدون آنکه از کسی کمک بخواهد با صندلی‌اش در یک نقطه از خانه دیده می‌شد، مساله‌ای کهنه بود و تلاش برای بیشتر فهمیدن نتیجه‌ای نداشت.

اهالی این خانه این بار باورش کرده‌بودند، با آن شوری که او در خواندن کتاب داشت، ملکه مرگ در یک قدمی‌اش پرسه می‌زد. پس به فکر چاره افتادند و هر بار به بهانه‌ای کتاب را از او می‌گفتند و کاغذ چرکمرده لای صفحات را که نشان دهنده میزان خوانده شدن کتاب بود به چند صفحه قبل منتقل می‌کردند....

مجموعه داستان «کابوس بارانی گنجشک‌ها» در 80  صفحه و با قیمت 6500 تومان منتشر شده است.

کد خبر 2055520

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha