به گزارش خبرگزاری مهر، يكي از ويژگي هاي افراد سالم از نظر روان شناختي، داشتن حالتي فعال نسبت به زندگي است. فردي كه نسبت به زندگي وضعيتي غير فعال دارد، منتظر مي ماند تا چه پيش آيد تا پس از آن، نسبت به رويدادهاي پيش آمده واكنش نشان دهد. فرد منفعل از خود ابتكار عملي ندارد و كنترل امور از دستش به تدريج خارج مي شود. فقط در مواجهه با رويدادهاي پيش آمده از خود واكنش هايي نشان مي دهد ولي شخصي كه سالم تر است، حالت فعال تري نسبت به امور مختلف زندگي دارد، اوضاع و احوال زندگي را در كنترل دارد و به ندرت اداره اموراز دست او خارج مي شود.
افراد فعال اضطراب و نگراني كمتري دارند ولي فردي كه كنترلي بر امور زندگي خود ندارد به عبارتي امور و رويدادها بر او مسلط هستند و به دليل غير قابل پيش بيني بودن اوضاع و احوال زندگي، ترس و نگراني و اضطراب خاصي را احساس مي كند.
پيش گرفتن حالت انفعالی شيوه اي سازنده در قبال زندگي فردي و مشترك نيست. چرا که پيشرفت هاي فردي و اجتماعي حاصل برنامه ريزي و داشتن حالتي فعال نسبت به زندگي، امور و رويدادهاي موجود در آن است. بنابراين قرار گرفتن در حالت غير فعال و منفعل، با پيشرفت فردي و اجتماعي همخواني ندارد.
يكي از ويژگي هاي وضعيت منفعلانه و غير فعال نسبت به زندگي اين است كه شخص منتظر مي ماند تا ببيند كه چه پيش مي آيد.خودش قادر نيست كه با برنامه ريزي و به دست گرفتن ابتكار عمل اهدافي را براي خود مشخص و بدان دست يابد. چنين فردي در وضعيت انفعالي اراده و اقتداري از خود ندارد. اين وضعيت فرد را آماده ي انواع آسيب هاي جسماني و رواني مي كند. اين افراد در دراز مدت نيز به اهداف فردي، اجتماعي و خودشكوفايي نيز نمي رسند.
یکی از مواردی که فرد ممکن است روند منفعلانه در زندگی مشترک در پیش بگیرد داشتن همسر ناسازگار است. به دليل غير قابل پيش بيني بودن رفتارهاي همسر ناسازگار نمي توان با منطق با او ارتباط برقرار نمود، از اين رو شخص ترجيح مي دهد كه در اكثر موارد عقب نشيني كند و به مرور كنترل امور و اوضاع زندگي مشترك، در دست همسر ناسازگار قرار مي گيرد. بنابراین عمده ترين آسيب در زندگي با همسر ناسازگار اين است كه كليه امور و ابتكار عمل به همسر ناسازگار واگذار مي شود. البته در مواردي كه توانايي و شايستگي اداره آن را دارد، اشكال پيش نمي آورد. ولي مشكل در موارد و موقعيت هايي است كه او صلاحيت و توانايي اداره و تصميم گيري در مورد آنها را ندارد.
در نتيجه همسراني كه در امور مشترك به اتفاق و به طور مشترك تصميم گيري مي نمايند در زندگي مشترك موفق تر هستند تا همسراني كه يك نفر نظر خود را به طرف مقابل تحميل مي كند. معمولا همسر ناسازگار همسري كاملا مطيع و آرام مي خواهد و مي خواهد همسر خود را كاملا در كنترل بيمارگونه خود داشته باشد. به همين دليل تا حدممكن و به نحوي غير منطقي و غير انساني از تحصيل، اشتغال و استقلال مالي همسر خود جلوگيري مي كند، زيرا كنترل همسري كه تحصيلات چنداني نداشته و استقلال مالي نيز نداشته باشد به مراتب راحت تر است تا همسري كه چنين ويژگي ها را داشته باشد. همسري كه از سلامت رفتاري و شناختي بهتري برخوردار است مانع از رشد و پيشرفت شريك زندگي خود نمي گردد.
در هر حال در زندگی مشترک نباید منفعلانه برخورد کنیم و باید زمام امور زندگي را در دست داشته باشیم. همه چيز را به حال خود رها كردن چيزي جز شكست و آسيب براي خانواده به همراه ندارد. فرد يا همسر سالم حالتي فعال، تصميم گيرنده و اداره كننده نسبت به خود و امور زندگي مشترك دارد.
نظر شما