سیدعلی میرافضلی، شاعر و منتقد ادبی که به تازگی دو کتاب «آهستهخوانی» شامل مجموعه اشعار کوتاه و «به همین کوتاهی» شامل گزیده نقدهای ادبی وی از سوی نشر نون منتشر شده است در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به تعریف خود از شعر کوتاه اظهار داشت: شعر کوتاه به لحاظ شکلی نمونههای زیادی دارد. هم در قوالب کلاسیک میتوان سراغی از آن گرفت و هم در قوالب نو، ولی من در مجموع و به منظور اینکه از نظر شکلی بتوانم به فرمی مشخص درباره این قالب ادبی دست پیدا کنیم، اشعاری را که حداکثر تا 10 سطر و یا مصراع نوشته شود را کوتاه مینامم.
وی افزود: البته باید توجه داشت که در تعریف شعر کوتاه حد و مرز مشخصی پذیرفته شده نیست. مثلاً در شعر کلاسیک قالبهای تک بیت و یا رباعی و دوبیتی را شعر کوتاه میدانند و در شعر نو هم به صورت دیگر اشعار کوتاه را مشخص میکنند. به نظر من تعریف سقف 10 بیت برای شناسایی شعر کوتاه با توجه به محتوای شعر و ویژگیهای خاص آن به ویژه به زیر سقف شعر آوردن برخی مفاهیم دشوار به واسطه این قالب، میتواند پذیرفته شده باشد.
این شاعر در ادامه و در پاسخ به سئوالی درباره مرز میان قالب و فرم شعر و ایجاز محتوایی و امکان ارائه صحیح محتوا در قالب شعر کوتاه گفت: اشعار کوتاهی وجود دارد که در دو سطر سروده شده، اما حجم بالایی از کلمات را شامل میشود و در آن برای ارائه مفهوم نیز ایجازی توسط شاعر رخ نداده است که او راحت توانسته در آن حرفش را بزند. از سوی دیگر میشود اشعار بلند هزار سطری را در میان آثار شاعران ایرانی دید که در آن شاعر برای ارائه مفهوم مد نظرش موفق نبوده است. منظورم این است که قالب و اندازه شعر نمیتواند در ایجاز محتوایی آن تاثیر بگذارد و فرم ساختار چندان در ارائه محتوا نقشی ندارد.
وی تاکید کرد: پروراندن یک مفهوم در شعر و جوهر دادن و بسط دادن یک معنی در کلام شعر واقعیتی است که به صورت غیرقابل کتمان به توانمندی شاعر باز میگردد. قالب نمیتواند بگوید مجال ارائه یک مفهوم را میدهد یا نه بلکه اندیشه و ذهن شاعر است که مجال بیان مفهوم را مهیا میکند.
سراینده مجموعه شعر «خواب گنجشکها» افزود: شعر کوتاه چه در قوالب کلاسیک و چه در قوالب نو در هر دورهای پدید آمده تا مجال بیان بیشتری به شاعر بدهد و دست او را برای بیان حرفش با کلمات و وزن و قالب نبندد. البته شعر کوتاه امروز با شعر کوتاه قدیم متفاوت است. شعر کوتاه قدیم تعداد مشخصی هجا و سطر دارد، اما شعر کوتاه امروز به شاعر این مجال را میدهد که در تعداد سطور بیشتری با مخاطبش صحبت کند.
میرافضلی در ادامه با اشاره به جریان نقد ادبی در کشور به ویژه در حوزه شعر، با بیان اینکه هیچ نوع نقدی حتی از حیث ساختاری نمیتواند از حیطه ذوق و نگاه شخصی ناقد خارج باشد، گفت: ذوق و سلیقه ناقد به هر ال در بررسی تامل شاعر در شعر تاثیر دارد.
وی افزود: من باور دارم که اولین رویارویی شاعر با شعر در نوع نقد او از آن تاثیرگذار است. میزان ارتباط و خوشامد منتقد از شعر در همان برخورد اول، در نوع نقدی که نقد بر شعر وارد میکند تاثیر میگذارد و پس از این پیش فرض منتقد به سراغ دلایل ساختاری و ... در موفق و یا ناموفق دانستن سرایش یک شعر میرود.
میرافضلی تاکید کرد: با اینکه میتوان برای نقد، ساختاری قائل بود که در مجموع منتقد را به نقد صحیح هدایت میکند و با تعریف یک چهارچوب اصولی و قابل درک به سوی خلق نقدی کاربردی حرکت کرد، اما ذوق و سلیقه منتقد در نقد او قابل کتمان نیست و شاید هم از عیار نقد بکاهد، اما به هر شکل باید تلاش کنیم تا به نوعی توازن دست پیدا کنیم.
این شاعر همچنین با تاکید بر حضور بیش از اندازه مسائل شخصی در جریان نقد ادبی کشور گفت: مسئله امروز ما در نقد شعر این است که ذوق شخصی منتقدان ما تنها روکشی از دیدگاههای ادبی را روی خود دارد و همین مسئله عیار نقد را پایین آورده است.
نظر شما