به گزارش خبرگزاری مهر، يكي از نكاتي كه در مباحث اجتماعي و تبليغ مطرح مي گردد اين است كه در تبليغ چه مقداري آزادي و شخصيت مخاطب لحاظ مي گردد؟ اصولا تبليغ با آزادي مخاطب سازگار است يا نه؟ و خطوط كلي تبليغات از اين نقطه نظر چه تفاوت هايي دارند؟
امروزه برخي عنوان مي كنند كه تبليغ با آزادي اراده و انتخاب افراد هدف تبليغ منافات دارد و استقلال و شخصيت آنان را مخدوش مي كند. تبليغ از نظر اينها اراده مخاطب را سلب و در جهتي كه تبليغ كننده مي خواهد، سوق مي دهد.
طرح اين اشكال چندان هم بي تناسب نيست و اگر به تبليغات معمول امروز جهان بنگريم و بلايي كه بر سر انسان هاي ناآگاه آورده است، بيشتر به جدي بودن اين مشكل پي خواهيم برد.
معمولا فرد یا سازمان تبلیغ کننده با تحريف حقايق، عواطف مردم را بر مي انگيزد و آنان را از قضاوت صحيح باز مي دارد، البته بسياري از جريانات اجتماعي، مردم را با واقعيت آشنا مي كنند و آنان را به تفكر منطقي مي كشاند و به اين شيوه از تحریف حقایق مي كاهند. پژوهش هاي متعددي به اثبات رسانده كه معمولا مردم آگاه انديشمند كمتر از مردم كم اطلاع، اسير تبلیغات غلط مي شوند.
تحقيقات در ايالات متحده آمريكا نشان داده گروههايي از سرمايه داران بزرگ عقايد سودجويانه خود را بر مردم تحميل كرده اند. اينها به وسيله كارگزاران خود در نوشتن بسياري از كتابهاي درسي دبستانها، دبيرستانها و دانشگاه ها دخالت کرده و بدين وسيله توانسته اند عقايد خصوصي خود را به عنوان حقايق علمي بي چون و چرا به خورد دانش آموزان و دانشجویان بدهند و مثلا چنين وانمود كنند كه مالكيت خصوصي حرمتي ابدي دارد و هرگونه مالكيت عمومي يا دولتي زيان بخش و خطرناك است.
اگر سياستگزاران يا هر نهاد ديگر اجتماعی تبليغ را دست بگیرند نه تنها از طريق تبليغات رسمي و مستقيم بلكه غير مستقيم و در پوشش هاي مناسب، اهداف تبليغي خود را دنبال خواهند كرد و بنابراين مسئله مسخ افكار و انديشه ها در چنين وضعی به قوت خود باقي مي ماند.
در جوامع صنعتي جديد چون عقايد عمومي نفوذ عميقي دارند، گروههاي مختلف اجتماعي مخصوصا گروههاي رسمي مي كوشند با وسايل گوناگون عقايد عمومي را با عقايد خود همساز كنند. تخصص طلبي عصر حاضر ايجاب كرده كه براي اين منظور موسسات بسيار متشكل و مجهزي كه در جامعه شناسي"گروه فشار" يا گروه تحميل خوانده مي شوند به وجود آيند. اين گروهها همواره با شيوه هاي گوناگون تلاش مي کنند كه یا عقايد عمومي را با منافع خود موافق کنند يا عقايد مطلوب خود را بر عامه جامعه تحميل كنند. به بيان ديگر گروههاي فشار كوشش می کنند كه به طور مستقيم يا غير مستقيم در عقايد عمومي راه يابند.
بنابراین، اين مطلب كه تبليغ در بسياري موارد مخاطبين را به مسخ عقيده و انديشه مي كشاند با توجه به واقعيت موجود در جهان به دور از حقيقت نيست. در اين ميان تنها تبليغاتي به شخصيت مخاطبين ارج مي نهد كه به آنان رشد تشخيص و انتخاب داده و در جهت گزينش صحيح ياري رساند و تبليغ را با نوعي آموزش و روشنگري همراه کند.
نظر شما