ظرفيت بسكتبال حق الزحمه هاي چند 10 ميليون توماني براي بازيكنان و مربيان نيست و اين رشته كشش صرف چنين هزينه هاي هنگفتي را ندارد. بدون شك تحقق حق الزحمه هاي 50 ، 60 و 70 ميليوني ، فقط و فقط لطمه اي سنگين و ضربه اي كاري بر پيكر بسكتبال خواهد بود چرا كه مگر چه اتفاقي افتاده است كه برخي از قراردادهاي بازيكنان و مربيان نسبت به سال گذشته 100 و حتي 150 درصد بايد افزيش يابد ؟ اصلا مگر افزايش دستمزدها نسبت به سالهاي گذشته به طورمعمول چند درصد است؟ بازگشت به سالهاي نه چندان دور يعني همين دو سه ساله اخير نشان مي دهد كه بسياري از قراردادها را ارقام يك رقمي تشكيل مي دادند.
سال گذشته قرارداد وحق الزحمه اي معادل 20 و30 ميليون تومان نه تنها انگشت شماربلكه تعجب برانگيزبود، اما امروز مطرح شدن قراردادهايي حتي بالغ بردوبرابر آن دهان به دهان مي چرخد!
آيا اين يك بازي تخريبي براي تضعيف حريفان و البته جبران كمبودهاي فني خود نيست؟ و آيا اثرات تخريبي اين بازي گريبان كل بسكتبال را فرا نخواهند گرفت؟! بايد پذيرفت كه هر موردي درظرف زماني با توجه به موجوديتهاي خودش بايد سنجيده شود و ناديده گرفتن اين مهم ، يعني پديد آمدن آسيب هايي جبران ناپذير!
با موفقيت اين طرح يعني حق الزحمه هاي چند 10 ميليوني علاوه بر اينكه بازيكنان شاخص ديگر تيمها بي محابا به چنين باشگاهي مي پيوندند بازيكنان شاخصي كه در اين حيطه جا نمي گيرند. با يك تضاد دروني روبرو شده و چون فكر مي كنند حق الزحمه هاي دريافتي با قابليتهاي آنان تطابق ندارد، استرسهاي بر آنان و نهايتا تيم حاكم مي شود كه حاشيه آفرين شده و صحنه هايي نظير برخورد با كادر فني و مربيگري را پيش مي آورد.
آسيب ديگرچنين قراردادهايي ، عدم استمرارآن است . يعني كدام باشگاه قادرخواهد بود قرارداد 60 ميليوني امسال را سال آينده به 120 ميليون و حتي بيشتر برساند و فقط مي تواند كنار بكشد كه دراين صورت چون توقع بازيكنان بالا رفته احتمالا از فعاليت دورمي مانند و تعدادي از باشگاهها هم كه بدليل شرايط پيش آمده كنار كشيده يا مي كشند كه دراين صورت كلي بازيكن روي دست بسكتبال مي ماند.
اما اصولا هزينه ها وسرمايه گذاريهايي كه روي تيمهاي باشگاهي توسط شركتها، كارخانجات و اسپانسرها مي شود، ثروتي بادآورده نيست بلكه بودجه هايي است كه ازبيت المال هزينه مي شود. بنابراين هيچكس و درهيچ مقامي درباشگاه يا مافوق مسئولين باشگاه حق ندارند بنا به سليقه خود با تصميماتي كه عجولانه وغيرمنطقي گرفته شده موافقت كرده و بيت المال را كه مي تواند و بايد درست ترو درراههايي بهترهزينه شود ، براي تضعيف و تخريب حريفان درعرصه يك ورزش دانشگاهي نظير بسكتبال، هزينه كنند آن هم بدون توجه به تبعات منفي آن!
بنابراين لازم است تا مديران عامل شركتها، كارخانجات اسپانسرها و... كه قصد حمايت وزيرپوشش گرفتن تيمهاي بسكتبال وباشگاهها را دارند، قبل ازاختصاص هر بودجه اي با استفاده ازكارشناسان آگاه و مشاوره چندين و چند باره با اهل فن ، پس از زير و بم كردن موضوع و نسنجيدن تمام جوانب امر، برنامه ريزي و اقدام كنند چرا كه درغيراين صورت نه تنها سرمايه هاي ملي و بيت المال را هدر داده اند ، بلكه تبعاتي منفي را نيز براي بسكتبال روبه روشد به ارمغان آورده اند.
نظر شما