دکتر محمد بقایی ماکان در مورد اینکه چگونه می توان کودکان را با هنجارهای اجتماعی از کودکی آشنا ساخت به خبرنگار مهر گفت: کودکان را می توان به نهالی تشبیه کرد که اگر به دست باغبانی کارآزموده پرورش یابند در آینده بدل به درختی بارور و مفید خواهند شد که دیگران از بر و بارشان استفاده خواهند کرد. این باغبان را در دنیای کنونی می توان معادل دستگاه آموزش و پرورش در هر کشوری دانست.
وی افزود: بنابراین هر چه مدیریت تعلیم و تربیت در کشوری از تجربه و آگاهی های نوین بیشتر برخوردار باشد کودکان آن جامعه به خوبی رشد می کنند و برای فردای کشور خود چهره هایی مؤثر می شوند. ولی در جوامعی که فقدان مدیریت صحیح در این حوزه وجود دارد و مسئولانی که فاقد ارزش های یاد شده هستند سبب پدیده ای می شوند که به آن « فرار مغزها» می گویند.
این محقق و پژوهشگر مسائل فرهنگی در ادامه گفت: این امر نشان از عدم امکانات پرورش کافی برای اندیشه های بارور جوانان دارد که در صورت عدم عرضه آن نیروی گریز از فرهنگ خودی و در افتادن به دایره فرهنگ غیر خودی شدت می گیرد. از اینرو چنین اتفاقی در هر جامعه ای می تواند مبین عدم مدیریت صحیح در بخش فرهنگی به خصوص در آموزش و پرورش باشد و اخطاری به مدیریت های کلان جهت باز اندیشی در این حوزه است.
این نویسنده و مترجم در مورد اینکه چه ابزارهایی برای این منظور مناسب هستند هم تصریح کرد: در دنیایی که به عصر ارتباطات معروف شده و شگفت انگیزترین زمانه ای است که بشر در عمر خود با آن مواجه بوده روابط انسانها از هر نقطه جهان چنان آسان شده که کسب آخرین اطلاعات علمی، فرهنگی، اقتصادی و مانند اینها در چشم برهم زدنی برای هر کسی در جهان به خصوص جوانان که ذهن جستجو گر دارند بسیار آسان است.
وی افزود: از اینرو هر نهاد فرهنگی که با واقعیت های دنیای کنونی بیشتر تعامل داشته باشد و کارگزارانش با حقایق جاری در جهان مآنست بیشتری داشته باشند و تألیفات کلاسیک بر اساس چنین دیدگاهی تهیه و برای تدریس در نظر گرفته شود طبیعی است که ذهن جوانان را به خود معطوف خواهد داشت و موجب از میان رفتن پدیده هایی مانند فرار مغزها خواهد شد.
این محقق و پژوهشگر در مورد اینکه تأکید بر چه موضوعاتی می تواند در سنین کودکی بر غنای معرفت اجتماعی کودکان کمک کند هم اظهارداشت: هر جامعه ای دارای فرهنگ خاص خود است که به طور طبیعی با روح هر انسانی از زمان طفولیت در آمیخته که پرورش صحیح آنها می تواند موجب تقویت عنصری به نام « هویت ملی» شود که مهمترین عامل در ایجاد شخصیت استوار و علاقمندی شخص به سرزمین خویش و در نتیجه تشویق انسان به سازندگی و خدمت به همنوع خواهد شد.
این نویسنده کتاب های ادبی و فلسفی درپایان یادآور شد: ولی انحراف از این اصل موجب دلسرد شده و ایجاد تضاد ذهنی در دانش آموزان خواهد شد که کمترین نتیجه آن از خود رمیدگی و تزلزل شخصیت فردی خواهد بود.
نظر شما