به گزارش خبرگزاری مهر، انجمن های هنرهای تجسمی دیدگاه خود را نسبت به مسائل هنری مطرح و انتظارات خود از رئیس جمهور منتخب را نیز بیان کردند.
در این بیانیه چنین آمده است: کاندیداهای محترم ریاست جمهوری در مناظره های خود، به ارائه نظریاتشان در باب مباحث فرهنگی و هنری پرداختند و نظرات رئیس جمهور آینده درباره این مباحث مسلما در سیاست های رسمی، هنری و در تحولات مباحث هنر و جامعه هنری در سالیان حساس پیش رو نقش پررنگی خواهد داشت.
انجمن های هنری با توجه به این تاثیر و با توجه به نظرات ارائه شده کاندیداهای محترم خود را موظف به تصریح مواردی مرتبط با نظریات ذکر شده می دانند و در سرفصلهایی مطالبات خود را بیان کردهاند.
نکته اول اینکه هنر نیازمند توجه جدیتر است. در جوامع امروز نقش هنر هر روز وسیع تر می شود. هنر امروز در تمامی ارکان زندگی نفوذ کرده است و چنان با جریان زندگی روزمره گره خورده است که نگاه ما حتی برای لحظه ای بر چیزی نمی افتد که مهر هنر بر آن نخورده باشد گاهی فراموش می کنیم اشیای پیرامون، محیط مصنوع، تبلیغات، بسته بندیها و حتی تصاویر تلوزیونی را هنرمندان بازطراحی کرده اند.
تاثیر هنر بر اجتماع و محبوبیت هنرمندان نزد مردم ناشی از پیوند سرشتی هنر با لحظات زندگی مردم است. هنر امروز نه تنها به بیان احساسات و تبلور و تصریح عواطف نوین می پردازد، بلکه در شکل گیری سبک زندگی، منظر روابط انسانی، نحوه نگرش و شیوه ارزیابی احاد جامعه نقش وسیعی به عهده دارد لذا نیازمند توجه همه جانبه تر به امر هنر هستیم. ایجاد بسترها و مجاری رشد هنر، بالا بردن ظرفیت آموزشی آن شکوفایی و رونق اقتصادی آن از مهمترین اولویت های سیاست گذاری و رویکرد دولت به امر هنر است.
نکته دوم اینکه رشد هنر نیازمند فضای دمکراتیک است. اشکال و شیوه های تولید آثار هنری ابعادی به وسعت زندگی عاطفی و احساسی جامعه دارد و چون حیات اجتماعی متنوع پرمایه متناقض است. تولید اثر هنری ناشی از تجربه زیسته و منحصر به فرد هنرمند و مبین احساسات واقعی او در این غنا و تنوع زندگی است بدین ترتیب اثار هنرمند تبلور عاطفی جامعه و دوران تاریخی خود است اما با بیان فردی و منحصر به فرد او.
به همین علت اگر تولید اثر هنری به صورت سفارشی و کنترل شده و در چهارچوب های پیشساخته صورت گیرد فاقد کیفیت منحصر به فرد و توان ناشی از آن است. تجارب متعدد گذشته نشان داده است سرزندگی، بدعت و نومایگی هنر درشیوه های مهندسی اجتماعی امر هنر نقصان می یابد بالعکس هنر نیازمند گسترش محدوده گسترش مضامین و شیوه های آن است نه کنترل و محدودیت در جهان معاصر نمی توان شهروندان را از آشنایی با اشکال متنوع و متضاد هنر باز داشت.
لذا ابزار کنترل مستقیم سانسور حذف و جهت دهی همگی اعمال فضای امنیتی به امر هنر است که مهمترین جنبه هنر یعنی جنبه اقناعی آن را زایل خواهد ساخت.
نکته سوم موقعیت اجتماعی هر هنری تناسب آن با سایر عرصه های هنری و فرهنگی و تحولات آن در زمینه زندگی اجتماعی در رقابت با سایر عرصه های فرهنگی و بر اساس نیازهای درون رشد آن صورت می پذیرد. لذا سیاستگذاری، برنامه ریزی های کلان تبیین زمینه رشد آن بایستی به وسیله اهل فن آن صورت پذیرد. بایستی نه تنها هنرمندان را در سیاستگذاری هنر سهیم کرد بلکه سیاست گذاری آن را به خود هنرمندان سپرد
نکته آخر اینکه هنر همیشه و به وضوح در تحلیل نهایی امری سیاسی بوده است اما تعهد هنرمند به جریان سیاسی یا دولتی بایستی از طریق تجربه زیسته هنرمند رخ دهد و با احساسات و ارزیابی او همسو باشد همه هنرمندان به هنر سیاسی نمیپردازند و همه هنرمندان سیاسی نیز نمی توانند و نباید به هنر رسمی و دولتی بپردازند. کاهش هنر به هنر دولتی زایل کردن توان های عرصه هنر و فرهنگ است نه خدمت به آن.
بدون رشد و شکوفایی هنری، رشد فرهنگی و اجتماعی جوامع معاصر دچار نقصان خواهد شد. عرصه های رشد دانش و تخصص مبتنی بر دانش، عرصه رشد کمی جوامع بشری است برای رشد کیفی بایستی عرصه فرهنگ و بخصوص هنر فعال شود هنر جامعه ایرانی برای رسیدن به جایگاه متناسب با وظایف کنونی و آتی خود، هنوز راه دراز و دشواری در پیش رو دارد. بایستی عرصه اجتماعی آن وسیع شود، آزادی بیشتر برای رشد همه جانبه داشته باشد سیاستگذاری هنر به وسیله اهل هنر صورت پذیرد تشکل ها و انجمن های هنری تقویت گردند و نگاهی عادلانه تر نسبت به رابطه عرصه هنر و سیاست به وجود آید تا محمل های تحول مطلوب هنر شکل گیرد.
نظر شما