پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۲۶ خرداد ۱۳۹۲، ۱۱:۱۳

یادداشت میهمان/

دولت آینده چگونه می‌تواند فضای اخلاقی را عوض کند/شرط الگوبودن بازگشت اخلاق به جامعه

دولت آینده چگونه می‌تواند فضای اخلاقی را عوض کند/شرط الگوبودن بازگشت اخلاق به جامعه

خبرگزاری مهر ـ گروه دین و اندیشه: فرهنگ اعتماد که مقدمه آن تحمل و انتقادپذیری و تحمل مخالفت‌ها و دیدگاه‌های کارشناسی و گروه ها و سلیقه‌های دیگر است باید به وجود بیاید. اسلام از ما می خواهد که جامعه وسط «أُمَّةً وَسَطًا» و الگو باشیم. شرط رسیدن به مقام الگویی این است که اخلاق را به جامعه برگردانیم.

ما دین اخلاقی مانند اسلام و الگوهای بی‌نظیر اخلاقی مانند پیامبر رحمت(ص) داریم که وظیفه خود را تکمیل مکارم اخلاقی می‌داند. امیرالمؤمنین(ع) الگوی ماست که از شدت عدالت‌خواهی و فضیلت‌مداری او را خدای فضیلت شمردند و او را خداگونه وصف کردند. «ها عَليٌّ بَشَرٌ كَيْفَ بَشَر» امام حسین(ع) را به عنوان الگوی داریم که این همه اخلاق‌مداری را در عرصه جنگ و دفاع و مبارزه با نفاق و شرکت انجام داده است. امیرالمؤمنین(ع) را داریم که در جنگ صفین وقتی مسلط بر آب می‌شود، اجازه نمی‌دهد که آب را بر طرف مقابل ببندند در حالی‌که یاران معاویه این کار را کرده بودند. سایر ائمه(ع) ما الگوهای اخلاقی هستند پیش و بیش از آنکه الگو در سایر ابعاد باشند، چون اخلاق همیشه کارساز است.

چه حکومت باشد یا نباشد؛ چه در دوران اوج و چه در دوران حضیض باشیم؛ چه در شرایط مشکلات اقتصادی و یا در دوران شکوفایی اقتصادی باشیم؛ همیشه اخلاق باید حاکم باشد. اما به نظر می‌رسد که یکی از مهم‌ترین مسائلی که جامعه ما اکنون با آن مواجه است بی‌اخلاقی‌هاست. این نابسامانی‌های اخلاقی و رفتاری است که در سطح خُرد و کلان، از نظر اجتماعی و فردی در سطوح سیاسی و فرهنگی فراگیر شده است. قصد سیاه‌نمایی ندارم و همه انسانهای شریف جامعه خودمان را متهم به سوء‌اخلاق کنیم. در همه جا انسانهای شریفی در جامعه هستند و قوام جامعه به این انسانهای شریف، پاکدامن و فضیلت‌محور و اخلاق‌محور است که اینها نمی‌گذارند قوام جامعه از هم بپاشد. اینها نمی‌گذارند شیوه روابط اجتماعی از بین برود این افراد امید و اعتماد هستند، البته این انسانها، انسانهای مقید و شریف و اخلاقی هستند. در جهات دنیوی ضرر می‌کنند و عقب می‌مانند و در رقابت‌های ناسالم جامعه اخلاقی به حقوق خودشان و امتیازهایشان نمی‌رسند. ما این را قبول داریم که این انسانها در سیستم اداری و دولتی هستند، اما به هر حال سیستم دولتی و نظام اداری دچار بد اخلاقی‌هایی می شود که آثار آنها بسیار گسترده است، به خاطر اینکه ریشه قلمرو دولت بسیار گسترده است، به خصوص در کشور ما که اکثریت فعالیت‌های اقتصادی، سیاسی و حتی فرهنگی در چارچوب دولت انجام می شود.

اثرات اقتصاد دولتی بر اخلاق

معروف است که می گویند بیش از نود درصد اقتصاد ما دولتی است. با توجه به این مسائل اثر دولت و نظام اداری و حکومتی در اخلاقیات جامعه بسیار مؤثر است، (در ادامه خواهم گفت که شاخه ها و طرق این تأثیرگذاری چگونه است)، همواره ممکن است درصدی از آسیب‌ها و آفت‌های اخلاقی آنها در جامعه بوده اما اکنون بیشتر شده است؛ مثلا آفت و آسیب دروغ‌گویی. دروغ در هر جامعه‌ای برای فرد و جمع، برای سیاستمدار و کسی که الگوی جامعه است، آسیب زاست و موجب مشکلاتی می شود. فرهنگ دروغ‌گویی و ابا نداشتن از اینکه انسان خلاف واقع را بگوید. وعده های بی پایه و وعده های بی اساس می دهد، به خاطر اینکه کسی که اکنون دروغ می گوید برای رسیدن به منافعی در آینده هم حاضر است دروغ بگوید. وعده‌های بی‌‌پایه بسیار در سالهای اخیر در جامعه ما رواج داشته است که همواره یکی از مطالبات این بوده اگر کاندیداها نمی توانند انجام دهند وعده ندهند.

آفت بعدی تملق و تسلیم در برابر مافوق به هر قیمتی است. روحیه تملق و تسلیم در برابر مافوق به خاطر رفتار و عملکرد دولت است. چنین روحیه و تسلیم در برابر مافوق به خاطر رفتار و عملکرد دولتمردان است که سیاستمداران، مدیران و وزرا اگر تحمل نظریه‌های مخالف و دیدگاه‌های کارشناسی را داشته باشند طبیعتا افراد در برابر آنها به تملق و چاپلوسی و تسلیم رو نمی‌آورند. وقتی که نگاه آنها و تفکر آنها فقط همراهی و تأیید است فقط چاپلوسی است، لذا افرادی به مدیریت‌ها و مسئولیت‌ها گماشته می‌شوند که اهل این رفتار و اخلاق باشند و ما می بینیم که در همه بخش‌ها و سازمان‌ها یک چنین تفکری حاکم شده که مافوق هرچه گفت طبقات پائین‌تر باید انجام دهند و حتی اگر از لحاظ کارشناسی مخالف بودند چیزی به زبان نگویند. پس آفت بعدی مدیریت‌های بله قربانگو و عزل و نصب‌هایی است که براساس بله قربانگویی انجام می شود که جامعه ما از بالا تا پائین بوده است.

آسیب بعدی که از همه اینها ناشی می شود نفاق و نفاق پروری است. واقعا این کار را اوج آفت‌های اخلاقی می‌دانم که انسانها به خاطر رسیدن به منافعی به خاطر دفع خطر از دست دادن شغل، حقوق و منافع شخصی یا منافع اجتماعی یا منافع معنوی و آبروی اجتماعی، خلاف عقیده خود مطالبی را بیان کنند. خلاف رأی کارشناسی خودشان اظهار نظری کند. این شخص ممکن است وزیر، وکیل و مدیر مرکزی، مدیر مدرسه یا هر فردی در هر سطحی باشد. خلاف عقیده واقعی خودش را بیان کند. بالاترین مشکلی که جامعه می تواند داشته باشد.

در عرصه‌های اخلاقی بین فردی هم همین طور؛ افراد اگر منافق باشند و نفاق را در سیستم‌های اداری تجربه کنند در عرصه‌های فردی و خانوادگی هم اهل نفاق، دورویی در رفتار و گفتار می‌شوند و این واقعا به نظرم مهمترین مشکلی است که اکنون جامعه ما دارد، به خاطر اینکه افراد در گزینش‌ها و مصاحبه‌ها مجبورند سخنانی را بیان کنند که واقعا به آن اعتقادی ندارند و یا در عمل به آن پیوند نیستند و توجیهشان این است که اگر حقیقت را بگویند دچار مشکلاتی خواهند شد و یا برایشان پرونده ساخته می شود.

واکنشهای مردم به نفاق

مردم در برابر این نفاق‌ها و این گونه رفتارها سه نوع واکنش نشان می‌دهند: یک دسته این موارد را نمی پذیرند و به هیچ وجه حق و امانت را زیر پا نمی‌گذارند و وارد حیطه نفاق و نفاق‌‌ورزی نمی‌شوند. طبعا هزینه‌هایش را هم می پردازند و آسیبها و مشکلاتی را که در پی آن هست را می پذیرند و مسئولیت دارند کنار می‌گذارند، منافع و حقوقی دارند. دسته دیگر برای رسیدن به حداقل‌ها به این نفاق تن می‌دهند. مثلا شخصی که حداقل شغل و حقوقش منوط به این است که مطالبی را به زبان بیاورد و اظهار اعتقادی کند و رفتارها و ظاهرسازی‌هایی کند. این فرد برای رسیدن به حداقل توجیه هم دارد توجیه شخصی دارد که من اگر این کار را نمی‌کنم و اگر این سخنان را بر زبان نیاورم و همراهی نکنم شغلم را از دست می‌دهم، حداقل حقوقم را از دست می‌دهم. با این توجیه با این کارها اقدام می‌کند و به نفاق تن می‌دهد.

دسته سومی هم هستند که نه برای رسیدن به حداقل‌ها، بلکه برای رسیدن به حداکثرها برای پُست بالاتر و رانت‌خواری‌ بیشتر، برای بهره مندی بیشتر از منافع مادی و دنیوی یا اجتماعی، دست به چنین کارهایی می‌زنند، یعنی نفاق می‌ورزند. اعتقادی به کسی ندارد اما به اصطلاح در زیر پرچم او سینه می‌زنند. اعتقاد ندارند به حزب و گروهی ولی مدافع او می شوند. دیدیم در سالهای اخیر که چگونه رنگ عوض کردند. روزی موافق شخصی بودند و فردا مخالف او شدند. یک روز همراه جریانی با جریان دیگر مخالف بودند اما وقتی که این جریان پیروز شد و در رأس قرار گرفت مدافع آن می شوند. در سالهای اخیر افرادی را دیدیم که رنگ عوض کردند و روزی مخالف شخصی بودند و روز دیگر موافق او شدند. روزی همراه شخصی با جریانی مخالفت می کردند، فردا چون می دیند او به قدرت رسیده، و حاکم شده او را همراهی کردند. این نفاق برای رسیدن به زیاده‌خواهی‌‌هایی است که انسان دارد یعنی انگیزه این نفاق، تکاثر یعنی رسیدن به منافع بیشتر است که واقعا این هم از نظر فرهنگ و اخلاق اسلامی بسیار زشت و رذیلت است، چون انسان به خاطر دنیای بیشتر دین و اخلاق را زیر پا بگذارد.

آفت دیگر که در جامعه ما وجود دارد عدم تحمل است. طبق آموزه های قرآنی ما باید «رحماء بینهم» باشیم یعنی جامعه اسلامی باید بین خودشان مهربان هستند، چون عطوفت و تحمل دارند اما در مقابل دشمن، «اشداء علی الکفار» هستند. در مقابل دشمن سخت‌گیر و شدید هستند اما ما بین خودمان شدیدتر و سخت گیرتر هستیم تا دشمن. یعنی بسیاری از جوانهای ما می گویند یا با مایی یا ضد مایی، یعنی همه چیز را سیاه و سفید می بینند. این آفتی است که از بی تحملی ما ناشی می‌شود از تعصب  بیش از حد سیاسی ما و بالواقع می توان گفت اینها از سیاسی کاری به جای سیاست ورزی ناشی شده است که واقعا باید جبران شود.

در نهایت آن چیزی که در جامعه ما اتفاق افتاده در اثر همه این آفتها، این است که آفت مهمی بنام بی‌اعتمادی به وجود آمده است. بی اعتمادی بین اقشار مختلف جامه و سازمانها و نهادها و حتی بخشهای مختلف، رقابت‌هایشان به تخریب انجامیده است. گاهی اوقات به مقابله و خنثی سازی رفتارها و برنامه های دیگران انجامیده است، حتی بین سازمانها و بخشها و بین مردم و حکومت و مردم و دولت، بی اعتمادی که اکنون اگر بخواهیم منکر شویم یا ... امکان ندارد، چون اکثر کاندیداهایی که در صحنه هستند در مورد این موضوع صحبت می‌کنند. کارشناسان این عرصه هم ا ز این موضوع صحبت می‌کنند. خود صدا‌و‌سیما و نهادهای اصلی هم دارند، به نوعی این را بیان می کنند اگر چه نحوه بیانشان شدت و ضعف دارد ولی واقعیت یکی بیشتر نیست.

در هر حال ما باید فرهنگ اعتماد که مقدمه آن تحمل و انتقادپذیری و تحمل مخالفت‌ها و دیدگاه‌های کارشناسی و گروه ها و سلیقه‌های دیگر است را به وجود بیاوریم. همه اینها را باید تأمین کنیم و به هر حال باید راهکارهای مناسب اجرایی شود تا اینها تأمین شود. ما در این فضیلتها باید الگوی جهانیان باشیم، سعی کنیم مقداری به عقب و به شرایط مطلوب برگردیم. اسلام، قرآن، بزرگان و امام(ره) از ما انتظار دارد که جامعه الگویی داشته باشیم، کجا جامعه ما الگوست؛ غیر از ابعاد کلی و مواضع اسلامی و انقلابی که داریم در عرصه زندگی فردی و اجتماعی کجا الگو هستیم. این مشکلاتی که عرض کردم باعث می شود ما از مقام الگویی فاصله بگیریم در حالی که اسلام از ما می خواهد که جامعه وسط «أُمَّةً وَسَطًا» و الگو باشیم. شرط رسیدن به مقام الگویی این است که اخلاق را به جامعه برگردانیم.

راهکارها

دولت آینده چگونه می تواند فضای اخلاقی را عوض کند. مثلا ملاک‌های ارزیابی افراد اگر طبق اخلاق باشد به ظاهرسازی رو نمی‌آوریم. اگر ملاک حقیقت و واقعیت جامعه باشد آمارسازی نمی‌‌کنیم و آمار دروغ و غیر‌واقعی به مردم بدهیم. اگر اخلاق محور کار باشد و شایسته سالاری مطرح شود و توجه به تخصص و تعهد و نه توجه به رابطه ها و ارتباطات قومی و قبیله ای و باندی و جناحی و اخلاق مطرح شود. ما فقط به اکنون نگاه نمی کنیم به برنامه‌های میان مدت و بلندمدت هم در نظر می‌گیریم، در نظر می گیریم برنامه ها چه آسیب‌ها و تبعاتی در پی خواهد داشت نه اینکه فقط به فکر اکنون و دولت خودمان باشیم و شرایط آینده را فراموش کنیم. اینکه در ملاک‌ها و گفتارها و تعیین ملاک‌های ارزشی و عزل و نصب‌ها در همه اینها اگر اخلاق مطرح باشد طبعا این آسیب‌هایی که گفتیم طبعا نخواهد بود. فضای آزاداندیشی و تبعیت قانون حاکم خواهد شد. اخلاق دقیقا هم‌پای قانون و همراه قانون است و اجازه نمی دهد کسی بی قانونی و تندروی کند. با حضور اخلاق، تندروی و کندروی معنایی ندارد. اخلاق معیار دارد و یکی از این معیار قانون است. اینها مسیرهایی است که دولت از طریق آن می تواند فضای اخلاقی را در جامعه برقرارکند. در هر عرصه‌ای فضائلی وجود دارد و ما باید سعی کنیم فضائل را تقویت کنیم.*

.................

دکتر مصطفی عباسی مقدم، عضو هیئت علمی دانشگاه کاشان

کد خبر 2077536

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha