پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۱۴ مرداد ۱۳۹۲، ۷:۵۹

"خُمده"تکه‏ ای از بهشت در 120 کیلومتری جهنم پایتخت/ شنا در استخر آب معدنی

"خُمده"تکه‏ ای از بهشت در 120 کیلومتری جهنم پایتخت/ شنا در استخر آب معدنی

فیروزکوه - خبرگزاری مهر: خُمده، روستایی زیبا و به واقع تکه‏ای از بهشتی گمشده در 120 کیلومتری کلانشهر دود گرفته و گرم این روزهای تهران است که حضور در این روستا و دمی آرامش در آن می‏ تواند شهروندان را برای هفته ه‏ای پرکار آماده کند.

به گزارش خبرنگار مهر از شرق استان تهران، عمو نوروز و دختر دم بختش، بهار خانوم حال دیگر رخت و لباس سفر بر تن کرده و کوله‏ بار خود را برای کوچی یک ساله تا فرارسیدن فروردین 93 بسته‏ اند تا در غیاب آنها تابستان گرم و سوزان طی سه ماه، حاکم مطلق بر زمین باشد.

شاکله فرهنگ گردشگری تهران بر یک اصل کلی، ثابت و همیشگی "سفر به نوار شمالی کشور" بنا شده است، اما حال وقت آن رسیده تا تغییراتی اساسی در این رویه خشک چندین ده ه‏ای ایجاد شود، این روزها دیگر پیکان گوجه ای و دیزی سنگی و جاده‏ های شمال و حضور چند ساعته در نواحی جنگلی به خاطرات گذشتگان و احساس به قولی نوستالژیک پیرمردهای پا به سن گذاشته بدل شده است.

در دنیای امروز مردم ملل مختلف، گردشگری را صنعتی ارزآور و کارکردی متنوع در اشکال گوناگون تعریف می‏ کنند که طبیعت‏گردی یا همان اکوتوریسم تنها بخشی از آن محسوب می‏شود، حال این تنوع باید در استانی پهناور و برخوردار از ظرفیت‏های مختلف گردشگری مانند تهران نیز نمودی عینی یابد.

تهران؛ بهشت یا جهنم

تهران، نام شهر، شهرستان و استانی است که همه جهانیان آن را به عنوان قلب تپنده و پایتخت سیاسی ایران اسلامی می‏شناسند، بسیاری زندگی در تهران را با حضور در بهشت قیاس کرده و برخی دیگر با رد این تصور شرایط آن را به جهنمی غیرقابل تحمل تشبیه می‏کنند، هرچند طی سالیان اخیر ورای این حس عشق و نفرت و در سایه تلاش‏های مسئولان مدیریت شهری تحمل دستکم تابستان‏های گرم این شهر بزرگ برای شهروندان تهرانی به امری ساده ‏تر تبدیل شده، اما به هر حال این فصل سوزان در دیگر نقاط کشور یک درد و در کلان‏شهر دود گرفته و مملو از آلودگی‏های آب و هوایی و سمعی و بصری پایتخت دردی دوچندانی برای ساکنان آن است.

گرمای بیش از حد هوا، دود غلیظ و مضر محصول فرایندهای شیمیایی اقسام سوخت‏های فسیلی در انواع خودروها، پمپ بنزین شلوغ، وسایل حمل و نقل عمومی پر ازدحام، ترافیک دائمی، بوق ممتد راننده بی‏ ملاحظه، معابری باریک به‏ دلیل تبدیل شهر به یک پارکینگ بزرگ و در یک کلام جهنمی واقعی همه و همه عواملی هستند که می‏توانند یک فرد را کم ‏تحمل، کلافه و در نهایت عصبانی کنند.

در این بین نوع زندگی ذاتی شهری و بی‏ تحرکی‏های ناشی از آن نیز مزید بر علت شده تا انواع و اقسام عوامل استرس‏ زا و پدیدآورنده بیماری‏های روحی و روانی نیز گریبانگیر شهرنشینان شود؛ دوری از ورزش، نبود آب و هوایی مناسب برای پرداختن به فعالیت‏های بدنی، لوازم آسایشی دارای کنترل از راه دور، تولید انواع کنسول‏ بازی‏های رایانه‏ ای به دور از تحرک کافی برای کودکان، وقت محدود، گسترده وظایف بی‏شمار، خوردن بیش از حد غذاهای آماده یا به قولی فست فود و در مجموع زندگی ماشینی نیز نیاز انسان را برای حضور هر از چند گاه در دامان مهربان مادر طبیعت بیش از پیش مهم می‏ نمایاند.

                                                  

حال اگر در چنین حال نزاری برایتان از باغ و بوستان‏های سرسبز، پرندگانی آوازه‏ خوان، پروانه‏هایی بر فراز گل‏های زیبا، رودخانه ه‏ای خروشان جاری در میان چمنزارهای خرم، میوه‏ هایی رسیده و آبدار، ماهی‏ های آماده صید، شنا در زلالی آب چشمه، آب و هوایی مطبوع، خنکای نسیمی ملایم و مردمانی میهمان‏ نواز سخن بگویند، آیا این توصیفات ذهن خسته از زندگی معمول شهری شما را به جایی موصوف در کتب الهی همچون بهشت سوق نمی‏دهد؟ در این گزارش قصد داریم تا همراه با شما به این بهشت رفته، جذابیت‏های آن را به قاب تصویر کشیده و داشته‏ هایش را خلاصه ‏وار شرح دهیم.

هرچند برای نایل آمدن به بهشت برین وعده داده شده از سوی خداوند باری تعالی و پیامبران الهی باید نیکی و تقوا پیشه کرده و از زشتی و پلیدی‏ ها دوری جست، اما روستای خمده با داشته‏های اکوتوریسمی خود به مثابه بهشتی کوچک در زمین است تا رفتن و دیدن آن بهانه‏ای باشد برای شکرگزاری نعم بی پایان خداوند و استفاده از مواهب بی‏شمار او؛ نکته جالب در وهله نخست آنکه حد فاصل بین این بهشت و آن جهنم تنها 120 کیلومتر است.                                 

خمده کجاست؟

با شنیدن شرح حال روستای خمده نخستین نکته متجلی در ذهن مخاطبان گزارش، کسب اطلاع از محل این روستا و چگونگی دستیابی به آن است.

خمده، روستایی در بخش مرکزی شهرستان فیروزکوه در ردیف مناطقی سرسبز موسوم به «حبله‏رود» قرار دارد.

برای رسیدن به این خطه کم‏ نظیر باید خود و ابزارهای مورد استفاده را برای انجام سفری چند ساعته تا شهرستان فیروزکوه، مازنی‏ ترین خطه استان تهران و مرکز این شهرستان یعنی شهر فیروزکوه آماده و مهیا کنید، قبل ورود به شهر و در همان میدان نخست باید مسیرتان را به سمت راست تغییر جهت دهید تا بعد از عبور از جوار ملکوتی بارگاه مطهر «امامزاده اسماعیل(ع)»، برادر حضرت ثامن الحجج(ع) و زیارت این سلاله پاک آسمان عصمت و طهارت از مسیر خیابان "جهان پهلوان تختی" به سمت باغ‏ های سرسبز و پر میوه منطقه «سرخدشت» در 12 کیلومتری روستای «مهاباد» و منطقه حبله‏رود حرکت کنید، بهتر است همان داخل شهر مایحتاج سفر خود را تهیه کنید، زیرا تدارک و یافتن اقلام مورد نیاز در درون بافت روستا کاری دشوار است.

خوشبختانه مسیری نسبتا مناسب اما پر پیچ و خم پیش رویتان خواهد بود، هرچند زیبایی‏های طبیعت کناره جاده به حدی جذاب و چشم‏نواز هستند که هر عکاس خوش‏ذوق و انسان طبیعت‏دوستی را در مقاطعی از راه مجبور به پیاده شدن از مرکب، دیدن آنها و تحسین طبیعت خواهد کرد.

باغ‏های مثمر بی‏شمار، پیش چشم گردشگران

مسیر دسترسی به روستای خمده با خط آهن تهران - مازندران دارای سیری موازی است، بنابراین بعید نیست در طول این سفر با قطاری در حال حرکت روبه‏رو شده و دستی برای همسفران ریلی خود تکان دهید.

همچنین در بین راه از زیر چندین پل قدیمی متعلق به دوران پهلوی به عنوان مسیر عبور قطار مشهور به پل‏های "رضاشاهی" نیز عبور خواهید کرد.

وجود باغ‏ های مثمر سیب، گلابی، هلو، گردو، آلبالو و گیلاس بی‏شمار به دلیل شرایط مناسب آب شرب و زراعی منطقه و خنکای نسیمی ملایم در میان درختان پربار خاطراتی فراموش ناشدنی را در ذهن مسافران این مسیر رقم می‏زند.

                                                        

شنا در استخری مملو از آب معدنی

خمده، معمولا مقصد اغلب مسافرت‏ های هر از چند گاه تابستانی اهالی شرق استان تهران است، چرا که سایتی گردشگری مانند «تنگه‏واشی» نامی برجسته در میان تهرانی‏هاست و سفر به این منطقه برای افراد بی‏ حوصله ‏ای که طاقت چندانی برای ایستادن پشت ترافیک طولانی، دغدغه یافتن محلی برای پارک خودرو، همراه بردن باری سنگین، عبور از جریان رودخانه ‏ای سرد، شلوغی و سر و صدا را ندارند، محل مناسب‏تری است.

یکی از ویژگی‏های منحصر به فرد و کمیاب حاشیه روستای خمده، استخری طبیعی و مملو از آب معدنی به نام «خمبوبه» است که هر تن خسته ‏ای را به یک آبتنی حسابی دعوت می‏کند، نکته جالب آنکه آب این استخر از چشمه‏ ای در گوشه آن تأمین شده و حتی می‏توان آبزیان ریزی را در درون این مایع زلال دید؛ در ساخت این استخر از هیچ مصالح غیرطبیعی استفاده نشده و عناصر شکل‏ دهنده آن کاملا بومی و طبیعی است.

آب چشمه قابل شرب نیست و توصیه می‏شود از آن ننوشید، اما ورود مقادیری ناچیز از آن به هنگام شنا و یا شوخی‏ های معمول در استخرها ایرادی در سلامتی ایجاد نمی ‏کند؛ آب استخر خنک است و باید آهسته آهسته وارد آن شد، همچنین کفپوشی همانند آنچه در مراکز مشابه شهری وجود دارد در این استخر نیست و باید پوششی مناسب برای پای خود مانند دمپایی همراه داشته باشید، علاوه بر این از ایستادن در معرض تابش آفتاب بعد از اتمام تفریح پرهیز کنید، چراکه آب و هوای منطقه پاک است و آفتاب مستقیم موجب آسیب رسیدن به پوست بدن شود.

رودخانه ه‏ای خروشان و جوجه‏ کباب

بعد از شنایی یک ساعته در استخری کاملاً طبیعی، این مسافرت تا رسیدن محل استقرار گردشگران چندان به درازا نمی‏ کشد؛ بعد از یک کیلومتر دیگر رانندگی و عبور از پلی ساخته شده بر روی رودخانه حبله‏رود یافتن محلی برای پارک خودرو حتی در ایام تعطیل کار چندان دشواری نیست، از اینجا به بعد کمی پیاده روی لازم است تا سایه درختی را برای برپایی چادر خود پیدا کنید و به قول خودمان بساط غذای غالب مسافرت‏های کوتاه ‏مدت یعنی همان جوجه‏ کباب را به راه بیندازید.

از دیگر ویژگی های بارز خمده عبور جریانی زیبا و خروشان همچون رودخانه حبله‏رود یا در اصطلاح محلی «نمرود» است، این مسیر آبی کم‏ نظیر با سطحی قابل توجه از این روستا و سایر نواحی شمال شرق استان تهران عبور می‏کند تا سرانجام به استان همجوار یعنی سمنان سرازیر شود.

در خمده هر که به دنبال علاقمندی شخصی و دنیای مخصوص خود است، یکی در کرانه رودخانه به دنبال گرفتن ماهی است، یکی دیگر دوربین به دست سوژه‏های طبیعی را برای ثبت در حافظه‏ ها می‏جوید، آن دیگری بادبزن به دست زغال زیر جوجه‏ ها را گُر می‏دهد، کودکان در میان باغات به دنبال پروانه ‏ای در حال فرار می‏دوند، اغلب آقایان زیر درختی به خواب رفته‏اند تا خستگی یک هفته ‏ای خود از کاری سخت را جبران کنند و بانوان در حالیکه دور هم نشسته‏ اند و غیبت هم نمی‏کنند درباره هر موضوعی که به ذهنشان برسد با یکدیگر صحبت می‏کنند!

                                                                  

و در انتها، دو کلام حرف حساب

اما توصیه همیشگی ما خبرنگاران به خود و همشهریان در خلال استفاده از جلوه‏ های طبیعی به عنوان فرصتی برای تفرج انتهای هفته، مراقبت از این داشته‏ های خدادادی است؛ گاه رفتار شماری معدودی از افراد بی‏توجه، آسیب‏هایی جبران‏ ناپذیر را متوجه طبیعت می‏سازد، وجود چنین تجربه‏ های تلخی است که پیشنهاد برخی دوستان برای عدم تهیه چنین گزارشی از زیبایی‏ های روستای خمده را در پی داشت، شما هم کاری نکنید که ما از کارمان پشیمان شویم.

برداشتن کیسه زباله‏ ای سبک و صرف زمانی 10 تا 15 دقیقه‏ ای برای جمع‏ آوری هر آنچه به عنوان زباله از تفرج آن روز باقی مانده اصلاً کار طاقت‏ فرسایی به شمار نمی‏ آید، طبیعت را حفظ کنیم تا طبیعت نیز حافظ سلامتی روحی و جانی ما باشد.

-----------------------

گزارش و عکس از مهدی علمداری

کد خبر 2109397

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha