انقلاب پروسه ای است که دراعتراض به وضعیت موجود یک جامعه وبرپایه اصولی بنیادین چون آزادی، برابری، عدالت و قانون شکل گرفته وبا استفاده از شرایط جامعه وعلل وعواملی به وقوع می پیوندد.ازاین حیث دربروزانقلاب شروطه نیز علل وعواملی نقش داشته است که درذیل به برخی از آنها اشاره می گردد.
1-مورد نخست در بروز انقلاب مشروطه که توسط اکثر منابع ذکر گردیده بیداری مردم می باشد.به نظر می رسد برای یافتن ریشه های این بیداری باید به دوران سلطنت ناصرالدین شاه بازگشت در واقع ناصرالدین شاه با اعطای انحصار دخانیات ازطرف خود به یک نفر خارجی، مقاومت منفی مردم را در برابر شاه مشاهده و اولین جرقه های بیداری این گونه آغاز می گردد.
2-وضعیت بد اقتصادی وخرابی وضع مالی همراه با تیره روزی دهقانان به طوری که سنگینی بار مالیات درایران رابردوش طبقات دهقان می گذاشت واز بازرگانی داخلی وخارجی نیز کم و بیش مالیاتهایی اخذمی شد.
3-نقش پررنگ روزنامه ها در بیدار کردن مردم مانند چاپ روزنامه ی فارسی اختر ، غیرت وحمیت.هم چنین خدمات فرهنگی حاج میرزا حسن رشدیه درمورد تاسیس مدرسه به سبک جدید اجرای شیوه وروش جدید الفباء.
4-کشته شدن ناصرالدین شاه به دست آزادمرد فداکار، میرزا رضا کرمانی که نتیجه آن ریشه کن شدن درخت کهن استبداد و ظلم بوده و این اقدام متهورانه درتمام نقاط جهان به خصوص ایران دارای تاثیرات بسیاری بوده است.
5-نقش پررنگ روزنامه ثریا که در قاهره انتشار می یافت؛ گرچه روزنامه های متعددی در رشد افکار مردم نقش داشتند، اما نقش روزنامه ثریا با دلیل آشنا کردن مردم با مفاهیمی جدید چون عدل و داد پررنگ تر بوده است.
6-معزول شدن میرزا علی اصغر خان اتابک از صدارت که سرسلسله مستبدین بود و روی کار آمدن امین الدوله روح تازه ای درپیکر پیروان آزادی وترقی کشور دمیده وزمزمه تشکیل عدالت خانه ومسولیت وزرا را در بین مردم دوچندان کرد.
7-نهضت های انقلابی روسیه ومجاهدت مردم این سرزمین دربرافکندن اساس استبداد که پی در پی از نقاط مختلف آن کشور پهناور چون شعله ای سوزان زبانه می کشید، در روشن کردن افکارایران وتنبه مردمان این سامان سهمی داشته است وآزادی خواهان ایران از همکاری مجاهدین قفقاز برخوردار بوده اند.
8-هجوم نیروهای بریتانیا به سرزمین تراسنوال،درآفریقای جنوبی ومقاومت وپایداری رشیدانه مردم آن سرزمین دربرابر قدرت عظیم جنگی بریتانیا حس اعجاب وتحسین همه ملل دنیا را نسبت به مردم غیورتر انسوال برانگیخته واین فداکاری برای ملل ضعیف سرمشق بزرگی گردیده است.
9-خیانت وزراء: ناصرالدین شاه هرچند که در ظاهر وبنا برمصلحت ملت،اختیاراتی به وزیران وصدراعظم خود داده بود اما در حقیقت آنان را نوکران ومجریان دستورها وفرامین خود می دانست. درچنین حالتی واخوردگان وشکست دیدگان سیاسی نظیرمیرزا علی خان امین الدوله و امثال او از خود عکس العمل نشان می دادند وبا توجه به موقعیت سیاسی ونفوذی که از لحاظ سیاسی ومالی درجامعه داشتند،خرده گیری وانتقادات آنان واحیانا اتهاماتی، درمیان روشنفکران وآزادی طلبان رژیم موثربود.
10-قدرت ویژه روحانیت و مهم بودن عنصری چون مذهب برای آحاد جامعه باعث آن شد تادر وقایع بسیاری روحانیون مردم را نسبت به استبداد و ظلم شاه مانند اتفاقات مربوط به ماجرای رژی و تحریم انحصار توتون وتنباکو آگاه کنند.
نظر شما