"كرم خدا امينيان" مترجم منظوم قرآن مجيد در گفت وگو با خبرنگار فرهنگي "مهر " با بيان اين مطلب در مورد سابقه ترجمه قرآن كريم به نظم گفت : ترجمه قرآن به فارسي چه در نظم و چه در نثر سابقه طولاني دارد ، البته در قرون اوليه يعني قرنهاي يكم و دوم هجري به دليل اينكه هنوز زبان عربي آنطور كه بايد و شايد در ايران جا نيفتاده بود ، عنايتي هم به ترجمه نشده است ، اما بتدريج پس از اينكه دانشمندان ايراني با عربي آشنا مي شوند ، مقوله اي به نام ترجمه نيز آغاز مي شود ، لازم به ذكر است كه در ابتدا ترجمه بسيار محتاطانه و با وسواس انجام مي شده ، بطوريكه سعي مي كردند در برابر هركلمه عربي معادل فارسي قرار دهند تا رعايت امانت شود و اين شدت امانت باعث مي شد تا بعضا اثر خلق شده شيوا نباشد .
وي در ادامه افزود : درست است كه در ترجمه تحت الفظي رعايت امانت شده و پيام عينا منتقل مي شود اما زيباييها و لطايفي كه در اصل پيام است در ترجمه منعكس نمي شود ، به همن جهت است كه ترجمه تحت الفظي قرآن شيوه درستي نيست و هر چقدر بتوان قرآن را شيواتر و زيباتر منعكس كرد تأثير آن در جوامع بيشتر مي شود .
امينيان در ادامه در مورد انواع ترجمه قرآن گفت : ترجمه بر دو نوع است ترجم منثورو ترجمه منظوم كه ترجمه منثور نيز به دو شيوه سنتي و ترجمه موج نو تقسيم مي شود و آنچه در اينجا مورد نظر ما است ترجمه موج جديد است كه خود نوعي سنت شكني و نو آوري به شمار مي آيد ، ضمن اينكه در اين سنت شكني حفظ امانت نيز صورت مي گيرد و قرآن به عاليترين ، شيواترين و هنري ترين شكل ترجمه مي شود ، اگر مروري به ترجمه هاي آقايان فولادوند وخرمشاهي و آثار كه در دوره هاي اخير ترجمه شده است داشته باشيد تفاوت اين آثار با ترجمه هاي دوره هاي قبل رامشاهده مي كنيد ، امروز در ترجمه هاي جديد تنها در انديشه برگردان كلام نيستند بلكه سعي دارند تا لطائف و ظرائف كلام الهي را نيز عينا منتقل كنند ، مثلا ترجمه هاي استاد خرمشاهي از اين نوع است ، درست مانند الماسي كه استادي با مهارت آن را تراش دهد ، بااينكه از وزن آن كاسته مي شود ، اما بر قيمت آن افزوده مي شود و زيبايي ذات خود را بهترمنتقل مي كند ، كلمات قرآن نيزدر ترجمه همانند تراش الماسند كه اگر با مهارت ترجمه شوند ، زيبايي و تأثيرش بيشتر خواهد بود ، آنچه گفتم در مورد ترجمه نثر بود و اما در خصوص ترجه نظم بايد اشاره كنم تعداد ترجمه هاي نظم در مقابل ترجمه نثر بسيار كم است و بطور تخمين در مقابل 150 ترجمه نثر ، شايد 5 يا 6 ترجمه نظم موجود است كه از مهمترين آنها مي توان به ترجمه نظم صفي عليشاه اشاره كرد كه در نوع خود بي نظيراست و اين امر در طي ساليان انجام نشد تا اينكه در سالهاي اخير چند ترجمه نظم شكل گرفت .
امينيان در مورد انگيزه خود براي نظم قرآن گفت : رشته تحصيلي من ادبيات عرب است و در دوره تدريس نيز دروس ادبيات فارسي و عربي را تدريس كردم ، اين دوزبان آميختگي زيادي به يكديگر دارند و نمي توان آنها را از يكديگر تفكيك كرد وهمين تدريس و تحقيق در ادب فارسي و عربي مرا به ترجمه نظم سوق داد و از حدود 12 سال پيش يعني از سال 1370 شروع به ترجمه منظوم قرآن كردم و دليل آنكه به ترجمه نظم روي آوردم اين بود كه احساس كردم ترجمه نثر فراوان است و از طرفي معلومات فقهي و توانايي من در حدي نيست كه اقدام به ترجمه نثر كنم، اما به ترجمه نظم تسلط داشتم و با قواعد صرف و نحوي آشنا بودم لذا در توان خود ديدم كه اين مهم را به انجام رسانم ، در هر صورت ترجمه نظم قرآن تا سال 1380 به طول انجاميد و هم اكنون يك مؤسسه نيمه دولتي چاپ كتاب را تقبل كرده است .
نظر شما