به گزارش خبرگزاری مهر، صفات رذيله، صفاتي هستند كه سبب پستي و فرومايگي نفس مي شوند و صفات فضيله، صفاتي هستند كه سبب برتري و فزوني مرتبه انساني نفس مي شوند. اما بحث این است که ريشه هاي رذيلت و ريشه هاي فضيلت چيست و كجاست.
انسان از نظر فطري خواهان كمال و رشد در تمام مراتب نفس است. انسان در مقام انتخاب و اراده چاره اي جز هماهنگي با فطرت خود ندارد. لكن صفات كمال در هر مرتبه اي مطابق با ساختار وجودي همان مرتبه است، هر چند صفات در هر مرتبه اثرش را در مراتب ديگر مي گذارد و به عبارت ديگر تاثير متقابل در يكديگر دارند.
صفات مطابق با ساختار هر مرتبه اي براي آن مرتبه كمال است، موزون بودن اعضا و جوارح كه زيبايي جسماني را به همراه دارد و سبب وجود اندام و قيافه زيبا مي گردد، كمال بدني مي باشد. صفت موزون بودن اندام براي بدن كمال جسماني است. به همين جهت صاحب چنين صفتي مورد نظر و توجه بيشتر است. زيبايي جسمان يوسف چنان نظرها را به خود جلب كرد كه زنان به جاي پوست كندن ميوه دستهايشان را بريدند.
قدرت جسماني، شهواني، درندگي و گزندگي و به طور كلي توانايي غريزي براي حيوان ها و نيز مرتبه حيواني انسان برتري و كمال است. چنانكه صفت شجاعت، تواضع، صبر، مدارا، شكر و عبوديت و.... براي مرتبه انساني مزيت و فضيلت است. به هر حال وجود فطرت كمال خواهي در مراتب و ابعاد مختلف نفس نشان اين است كه رذايل يعني آنچه سبب فرومايگي و پستي است در مرحله خَلْ وجودي ندارند. زيرا نفس در تمام مراتب خواهان كمال است نه پستي و ريشه فضايل را مي توان در فطرت كمال خواهي يافت، و اين لطف خداوندي است كه ريشه پستي و فرومايگي را در نفس قرار نداده است، هرچند به انسان علم به رذايل را الهام كرده است چنانكه علم به فضايل را نیز عطا کرده است.
انسان در نظر ابتدايي، صفات هماهنگ با هر مرتبه را كمال آن مرتبه مي داند و لكن با نظر ثانوي و نظرهاي دقيق ديگر التفات پيدا مي كند به اين كه همه كمالهاي موجود در مراتب مختلف نفس كمال نهايي نيستند، بلكه كمال در مراتب نازل راه و ابزار براي كمال مرتبه عالي نفس انسانيت مي باشد. انسان داراي فطرت كمال خواهي، كمال نهايي را مطلوب حقيقي خود قرار مي دهد و آنگاه كمال و ظهور فعلي استعداد و مرتبه اي را راه و وسيله وصول به آن قرار مي دهد. اين نظر ثانوي و دقيق به فطرت كمال خواهي ريشه ظهور فعلي فضايل انساني است.
اما رذايل هر چند در نفس ريشه و اساس وجودي ندارند، لكن ماندن در كمال مراتب نازل و آن را مطلوب نهايي نگريستن، ريشه براي صفات رذيلت و پست است. زيرا ماندن در كمال هاي جسماني و حيواني و آنها را مطلوب نهايي قرار دادن خارج از شان وجودي آنهاست وآنچه از شانيت و استحقاق وجودي يك موجود خارج باشد جنبه عدمي و نيستي دارد. بنابراين ملاحظه مي شود كه صفات رذيلت ريشه وجودي ندارند.
نظر شما