احضار به دادگاه و بازپرسي به اتهام اقدام عليه امنيت ملي كه به اعتقاد برخي تنها به خاطر گفتن اين جمله بوده كه "جامعه ايراني، استبداد زده است" ، اين استاد دانشگاه تهران را حسابي ناراحت و عصباني كرده است. البته خانم كولايي به دليل همين دلخوري هاچندان به مصاحبه راضي نبود و آنچه را كه مي خوانيد محصول "جسارت ها و شيطنت هاي تقريبا معمول(!) در عرصه خبرنگاري است. اميدواريم با متانت و سعه صدري كه از خانم كولايي سراغ داريم ، از انتشار اين گفت وگو دلخور نشوند.
پيشاپيش توضيحي لازم است. تقريبا همان سوالاتي را كه در تحليل انتخابات اخير از "حسين شريتعمداري" مدير مسئول روزنامه كيهان پرسيديم از معاون دبيركل حزب مشاركت هم سوال كرديم تا امكان مقايسه يا تطبيق و تحليل براي مخاطبان بيشتر و بهتر به وجود بيايد. هرچند كه پيچيدگي هاي انتخابات نهم رياست جمهوري بسيار عميق تر از آن است كه در اين سوالات محدود بگنجد.
***
مهر: خانم كولايي! برخلاف برخي پيش بيني هايي كه در محافل داخلي و خارجي مبني بر تحريم يا حضور كمرنگ مردم در انتخابات شده بود، عوامل حضور گسترده مردم چه بود؟
كولايي: تحليل ها و مباحثي كه از ماه ها قبل از انتخابات مطرح مي شد به نوعي مي توانست تحت تاثير فضا و شرايط ، دگرگون شود. با توجه به ميزان راي دهندگان كه 47ميليون نفر برآورد مي شد و ذكر اين نكته كه درصد قابل توجهي همچنان در انتخابات شركت نكردند، همان تعداد زيادي كه شركت كردند تحت تاثير عوامل مختلفي بودند.
از اين عوامل مي توانيم از عاطفي و هيجاني بودن جامعه ياد كنيم و همچنين تلاشهايي كه اصلاح طلبان به شكل گسترده براي شكستن فضاي تحريم انجام دادند و اين ضرورت را به مردم منتقل كردند كه با خانه نشيني و كناره گرفتن، امكان ايجاد هيچ تغيير مثبتي وجود ندارد و به عقيده من، اصلاح طلبان درون حاكميت سهم بسيار گسترده اي را براي شكستن فضاي تحريم و تشويق مردم به حضور در انتخابات داشتند. آنها از همه توان خود استفاده كردند تا مردم در حوزه هاي راي گيري حضور گسترده داشته باشند.
مهر: به نظر شما از بين اين دلايل "تنوع كانديداها، كثرت و تنوع تبليغات و مشكلات معيشتي و اقتصادي مردم" كدام عامل در حضور گسترده مردم موثرتر بود؟
كولايي : از نظر من هر سه مورد مهم بودند و هر كدام نقش خود را ايفا كردند اما تنوع كانديداها در جذب طيفهاي مختلف جامعه موثرتر بود. به اين معنا كه تفكرهاي مختلف جامعه احساس كردند كه مي توانند در اين عرصه، مطلوب خود را پيدا كنند و انتخاب خود را محقق سازند. بنابراين تنوع كانديداها كه نمايي از يك انتخابات نسبتا آزاد مي توانست باشد، بيشترين تاثير را بر حضور گسترده مردم گذاشت.
مهر: نقطه گسست و اضمحلال تئوري تحريم انتخابات كجا بود و چطور شكل گرفت؟
كولايي : در اينجا دوباره مي توان از سهم كساني كه عقيده داشتند ايده تحريم نمي تواند پاسخگوي رفع نيازهاي مردم در بين جناح اصلاح طلب باشد اشاره كرد و از طرفي بخش مهمي از جامعه ما تحت تاثير رهبران و مراجع سنتي است كه داراي پايگاه هاي مختلفي در جامعه هستند و تا دورترين نقاط كشور نفوذ دارند و ابزارهايي را در دست داشتند كه بر فكر و راي مردم اثر مي گذارد. و بايد اضافه كنم كه تحريم ايده بسيار گسترده اي در جامعه ما بود كه نه تنها از درون بلكه از بيرون نيز به شدت به آن دامن زده ميشد. به عقيده من، عوامل اثرگذار بر بخش سنتي جامعه، نفوذ داشتند و ابزارهايي كه ارتباط مستقيم با قدرت سياسي داشتند مثل بسيج توانستند اين نقش را در بين توده هاي مردم ايفا كنند. حتي نهادهاي اقتصادي مثل كميته امداد توانستند اين نقش را ايفا كنند و به طور مثال حداقل شش ميليون نفري كه تحت پوشش كميته امداد هستند تحت تاثير اقدامات براي مشاركت موثر قرار داشتند. گذشته از اين در بين جريانات طرفدار اصلاحات، وحدت نظري وجود نداشت و اصلاح طلبان درون حاكميت بودند كه در شكست فضاي تحريم نقش داشتند.
مهر: برخي ها از مساله "آراي سازماندهي شده" در انتخابات ياد كردند، تحليل شما از اين مساله چيست؟ ما واقعا با آراي سازماندهي شده مواجه بوديم يا خير؟
كولايي : به طور قطع چنين مساله اي بود. ما دقيقا دستورالعمل هايي را در بين بسيج ديده بوديم مبني بر اينكه دستور داده شده بود هر فرد بايد 10 نفر را با خود همراه كند و به نظر من، انگيزش قوي وجود داشت كه افراد وارد انتخابات شوند.
البته اين مورد پديده جديدي نيست زيرا توده هاي مردم به لحاظ اعتقادات و باورهايشان در طول سالهاي گذشته در خصوص جمهوري اسلامي و حفظ دستاوردهاي انقلاب هميشه اين روحيه را نشان دادند. به هر حال من فكر مي كنم كه اين از متن بسيج سازماندهي شد كه افراد به نوعي درگير شوند و از اين ظرفيت هم در اين خصوص بهره برداري شد. البته من فكر مي كنم كه بحثهاي آقاي كروبي در مرحله اول و سخنان آقاي هاشمي در مرحله دوم نشان مي دهد كه فراتر از اطلاعات ما نوعي فعاليت سازمان يافته وجود داشته كه حتما بر نتيجه آراء اثرگذار بوده اما به آن شكل نداده و تاثير قطعي نداشته است.
![]() كولايي : ايشان موافقان و مخالفان بسياري داشتند و ديدگاه هاي مختلفي وجود دارد . در مورد شكست ايشان بايد بگويم كه مهمترين عامل عدم دسترسي ايشان به افكار عمومي بود. ايشان فردي بسيار متدين، مقيد ، پاك و ساده زيست هستند و دقيقا همان فردي هستند كه مردم به دنبال" او" بودند اما هيچ كدام از اينها به دلايل مختلف به جامعه انتقال پيدا نكرد، يا گفتمان مناسبي وجود نداشت و يا آن حلقه هاي واسطي كه بايد بين مردم وطرفداران دكتر معين عمل ميكردند به خوبي وظيفه خود را انجام ندادند. |
مهر: خانم كولايي! جريانات فعال و تاثير گذار اجتماعي و سياسي در انتخابات نهم چه گروههايي بودند؟
كولايي : از نظر من دو طيف دخالت داشتند يكي طيف طرفدار تغيير و يك طيف خواستار تغيير وضع موجود.
طيف طرفدار تغيير فاقد انسجام و يكپارچگي بود و به دليل خصوصيات جامعه ما نتوانست به وحدت رفتاري برسد و دچار تفرقه و تشتت در تمام سطوح بود و اغلب كساني كه به آقاي احمدي نژاد راي دادند طالب تغيير بودند اما روي اينكه اين تغيير در چه سطحي و به چه شكلي باشد ، وحدت نظري وجود نداشت. طبيعتا افراد مختلف با گرايشهاي مختلف طالب تغيير بودند ، و هر گروهي طالب تغيير خاصي بود مثلا فرهنگي ، اقتصادي و سياسي ، وهر كدام از اين گرايشهاي مختلف بايد تحليل شود و از نظر من اشتباه است اگر انتظار داشته باشيم كه شاهد وحدت نظر باشيم . اما فكر ميكنم علي رغم تفرقه كه در ذات جامعه ما است ، يعني در بين نيروهاي محافظه كار و اصلاح طلب هرد دو ديده ميشود ، در نهايت به دليل وجود ابهامات ، فقدان تشكل و فقدان انسجام فكر و انديشه در جامعه ما به نتيجه غير قابل پيش بيني رسيديم در ضمن اينكه رفتار سازماندهي شده را نيز بايد به آن اضافه كنيم.
جريانات خارج از كشور نيز به دليل نفوذ خارجي روي افكار عمومي در كشور، پيشرفت هاي تكنولوژي ، گسترش ماهواره ها و ايستگاه هاي راديويي توانست بيشتر روي فضاي تحريم متمركز شود و دخالت قابل توجهي داشتند. تلقي ديگري كه مي شود اين است كه نوعي تعارض بين مجموعه هاي داخلي و خارجي خواستار دگرگوني وجود داشته است به اين معنا كه در داخل كشور تقاضاي" تغيير رفتار و سياست تا تغيير رژيم بوده است " و در خارج ازكشور نيز چنين مسئله اي بوده و لذا بايد اين موضوع تحليل شود.
مهر: در مورد آقاي معين فكر نمي كنيد ايشان كانديداي مناسبي براي اصلاح طلبان نبودند؟
كولايي : ايشان موافقان و مخالفان بسياري داشتند و ديدگاه هاي مختلفي وجود دارد . در مورد شكست ايشان بايد بگويم كه مهمترين عامل عدم دسترسي ايشان به افكار عمومي بود. ايشان فردي بسيار متدين، مقيد ، پاك و ساده زيست هستند و دقيقا همان فردي هستند كه مردم به دنبال" او" بودند اما هيچ كدام از اينها به دلايل مختلف به جامعه انتقال پيدا نكرد، يا گفتمان مناسبي وجود نداشت و يا آن حلقه هاي واسطي كه بايد بين مردم وطرفداران دكتر معين عمل ميكردند به خوبي وظيفه خود را انجام ندادند.
مهر: اين حلقه هاي واسط چه كساني و يا چه گروههايي بودند؟
كولايي : به نظر من دانشجويان اين حلقه هاي واسط بودند كه كاملا منفعل بودند و به هيچ وجه حاضر نشدند به نفع دكتر معين وارد عمل سياسي شوند. دكتر معين متعلق به قشر فرهيخته و روشنفكر جامعه بود و براي ارتباط با توده ها نيازمند حلفه هاي وصل بود و اين حلقه هاي وصل به دليل اعمال فشار سالهاي گذشته كاملا منفعل و منزوي بودند و يكي از مهمترين عواملي كه بايد ايشان را به بطن مردم متصل مي كردند عمل نكردند و در واقع اعتقادي به اصلاح پذيري نظام نداشتند.
مهر: آيا شما فكر ميكنيد كه آقاي معين فاقد كاريزماي مناسب بودند؟
كولايي: نه ! به نظر من بحث كاريزما مطرح نيست زيرا آقاي احمدي نژاد هم كاريزما نداشتند . آن چيزي كه ميتوانست به دكتر معين كمك كند موجود نبود. اولا ابزارهاي ارائه تصوير از ايشان وجود نداشت يعني اينكه نتوانستيم چهره دكتر معين را به عنوان فردي كه از حقوق مردم ،عدالت ، نفي تبعيض و تامين حقوق مردم صحبت ميكند را به خوبي به مردم نشان دهيم. به عبارتي ايشان فاقد رسانه براي انتقال اين پيام و شناساندن افكار و ايده هاي خودشان به جامعه بودند. و لذا نه به لحاظ مالي و نه به لحاظ انساني امكاني براي اين كار نبود.
مهر: آيا به عنوان دلايل ناكامي آقاي معين, عملكرد صداوسيما را هم مقصر مي دانيد؟ اصولا عملكرد صداوسيما را چطور ارزيابي مي كنيد؟
كولايي: به عقيده من اين نگرش درستي نيست كه ما يك مقطع خاصي را برش بزنيم و تصور كنيم كه تبليغ صدا و سيما در مورد كانديداها همان تبليغ دو هفته يا ده روزه است ، اين تصوري غلط و دور از واقعيت است. اين فكر، ساده سازي مسائل جامعه ما است كه هميشه هم اتفاق مي افتد.
كار كرد صدا و سيما بايد در يك فرايند زماني ارزيابي شود كه اذهان را به كدام سوي ميكشاند. و از نظر من اين تبليغات از مدتها قبل به نفع كانديداي مشخصي شروع شده بود. اين مورد را به عنوان كسي كه چهار سال در مجلس بودم مشاهده كردم كه صدا و سيما تصويري منفي از ما به جامعه منتقل كرد و هيچ وقت اجازه نداد كه من به عنوان نماينده مردم با آنها ارتباط مستقيم برقرار كنم . و نمايندگان را آنطور كه خودشان ميخواستند به مردم معرفي كردند. صدا و سيما ذهنيت منفي ارائه داد مبني براينكه اصلاحات بي نتيجه بوده است و اصلاح طلبان كاري صورت نداده اند. اين رسانه ملي جامعه است وقتي آقاي احمدي نژاد چند خيابان را آسفالت ميكنند صدا وسيما آن را به نمايش ميگذارد اما مثلا در مورد آقاي خاتمي فقط ظرف همين چند ماه اخير سياستشان تغيير كرده است. در طول اين هشت سال، سياه نمايي برنامه طراحي شده صدا و سيما بود نه فقط عليه دولت بلكه مجلس اصلاحات را نيز در بر داشت. و به عقيده من صدا و سيما نقش كاملا تعيين كننده اي داشت اما ساده انديشي است اگر تصورمان اين باشد كه صدا و سيما به كانديداها فرصت برابر داد.
مهر: آيا در انتخابات بعدي باز هم سراغ دكتر معين ميرويد؟
كولايي: من نميدانم آيا ايشان در انتخابات بعدي حاضر به فعاليت سياسي هستند يا نه.
مهر: به نظر شما اگر آقاي خاتمي ميتوانستند از نظر قانوني در اين دوره دوباره كانديد شوند آيا راي مي آوردند؟
كولايي: به نظر من ايشان با راي بالا دوباره انتخاب ميشدند زيرا مردم صداقت و وفاداري ايشان را كه معمولا در سياست مداران ايراني در طول تاريخ خيلي نادر بوده است را پذيرفته اند و به آن اعتقاد دارند.
مهر: قطعا منظورتان اين نيست كه آقاي خاتمي و احمدي نژاد داراي سياست هاي مشتركي هستند ؟
كولايي: نه . به هيچ وجه چنين برداشتي نبايد كرد. جامعه به دليل ويژگيهاي عمومي توسعه نيافتگي و اينكه ما انسجام تشكيلاتي و فكري حتي در نخبگان خود هم نداريم ، به قول معروف "هر كسي از ظن خود شد يار من" . و اين موضوع نشان ميدهد كه در مورد عملكرد آقاي خاتمي تلقي مثبت وجود دارد و اينكه عملكرد ايشان را مردم در طول هشت سال ديده اند ، اما در مورد آقاي احمدي نژاد فقط تصويري ساخته شد ، تصوير ضديت با فساد، تبعيض ، نابرابري و ساده زيستي، كه مردم به آن تصوير راي دادند. پس نميتوان انتخاب آقاي خاتمي را با آقاي احمدي نژاد را يكسان دانست زيرا در مورد آقاي خاتمي مردم به عملكرد راي مي دهند اما در مورد آقاي احمدي نژاد به يك آرزو. و اين فرصتي براي ايشان است كه بتواند از ادراك مثبت مردم ايران براي تامين خواسته هاي آنها استفاده كند و باعث اميدواري آنها شود.
مهر: به نظر شما در انتخابات نهم رياست جمهوري, احزاب موفق تر بودند يا افراد بدون وابستگي به احزاب؟
كولايي: حزب را بايد معني كرد. مثلا حزب بسيج عملكرد زيادي داشت، پس بايد گفت كه حزب موفق بوده. ولي حزب غير رسمي كه از منابع دولتي استفاده كرده . البته در اساسنامه بسيج و سپاه آمده است كه آنها براي حفظ دستاوردهاي انقلاب ميتوانند اين كار را كنند و آقايان اين توجيه را دارند كه اين كار براي حفظ ارزشهاي انقلاب بوده است. اما فكر ميكنم كه اين كار سازماندهي شده و تشكيلاتي بود و منابع مالي هم پشت آن بود. شما نميتوانيد عمل سياسي بكنيد ولي پول نداشته باشيد . ما براي تبليغات دكتر معين پول كافي نداشتيم. و كسي كه بخواهد سالم باشد بايد سلامت خود را حفظ كند اما عمل سياسي نيازمند منابع مالي است و من فكر ميكنم كه در اين انتخابات نشان داده شد كه تشكيلات و سازماندهي ميتواند نقش مهمي داشته باشد ولي از نوع خاص خود و به شكل غير رسمي .
مهر: آيا به نظر شما شكست آقاي هاشمي به معناي دور شدن يا احيانا خداحافظي روحانيت با منصب رياست جمهوري است؟
كولايي : از آقاي هاشمي در جامعه به عنوان فردي كه خانواده اش باعث گسترش شكاف طبقاتي در جامعه شده اند ادراكي وجود دارد. بايد در مورد چنين برداشتي تجديد نظر شود و درستي و نادرستي آن بررسي شد .اقتصاد ايران اقتصادي در" حال گذار" است و اقتصاد در حال گذار عوارض خود را دارد و اشتباهي كه اصلاح طلباني از جنس آقاي خاتمي و هاشمي انجام دادند اين بود كه به معيشت مردم و كاهش مشكلات دوران گذار توجهي نكردند. اين دوران گذار به طور طبيعي در اقتصاد ما وجود دارد. اقتصاد دولتي اقتصادي رانتي است و ماهيتا در اختيار گروه هاي خاص وابسته به قدرت است. اين اتفاق خاص جامعه ما نيست.
مهر: ولي خانم كولايي! اين اقتصاد دولتي كه مي گوييد؛ ميراث دولت هشت ساله مهندس ميرحسين موسوي كه شما اصلاح طلبان اخلاف فكري آن هستيد؛ است.
كولايي : بله , درست است , من الان اصلا تعصبي ندارم نسبت به چپ و راست, بحثم كاملا تخصصي است...ببينيد اشكال اقتصاد دولتي همانطور كه گفتم مختص ما هم نيست، كما اينكه بعد از فروپاشي شوروي هم اين اتفاق افتاد. در شرق اروپا هم اين اتفاق افتاد اما چون در آنجا جامعه مدني قوي تر بود شكافهاي طبقاتي مثل روسيه عميق نشد. آقايان بايد از اين تجربه ها استفاده كنند اما ما متاسفانه عادت به تجربه آموزي نداريم و بايد همه چيز را خودمان تجربه كنيم. و فكر نكنيم كه قدرت را به دست گرفته ايم ديگر همه چيز تمام شده است . انبوه مشكلات عظيم سر راه است كه بايد براي راه حل آن به شكل عاقلانه عمل كرد. اين فرصتي است كه آقايان به دست آورده اند و بايد از آن استفاده كنند اين گوي و اين ميدان آستين همت بالا بزنند و مشكلات را حل كنند. مهم اين است كه مشكلات حل شود حالا اگر آقايان اصلاح طلب اين كار را نكردند ديگران كار را تمام كنند.
پس مشكل ما اقتصاد بسته است وكسي كه ميخواهد مشكلات را بر طرف كند با اين نا هنجاريها مواجه است. در ضمن نبايد گفت كه فقط خانواده آقاي هاشمي بودند ، فرزندان آقاياني كه هنوز بر مسند قدرت هستند درگير اين مسائل هستند و همچنان به كار خود ادامه ميدهند ولي هيچ كس هم از اين مسئله حرفي نميزند. پس سرشت مسئله تقابل سياسي بود نه فساد اقتصادي ، زيرا بسياري از افرادي كه فساد اقتصادي داشتند در پس اين ماجرا مورد تعرض قرار نگرفتند.
بنابراين نميتوان مسئله را به روحانيت نسبت داد و يا اينكه چون آقاي هاشمي نيامده است پس روحانيت خود را كنار ميكشد.
مهر: به نظر شما اين شكست به معناي بازنشستگي سياسي آقاي هاشمي است؟
كولايي : ايشان مبناي قدرت خود را در هشت سال گذشته از مردم نگرفته بودند و به عنوان يكي از چهره هاي با نفوذ نظام در طول بيست و شش سال گذشته همچنان به عنوان چهره اي مطرح باقي خواهند ماند و لذا تصور من اين نيست كه حيات سياسي ايشان پايان يافته است
مهر: آيا قبول داريد كه حمايت شما اصلاح طلبان از آقاي هاشمي يك اشتباه استراتژيك بود؟
كولايي : نخير به هيچ وجه. اين واقعيت است كه ما در سالهاي بعد از انقلاب اسلامي اقتصاد بسته اي داشتيم كه دقيقا مدل آن كمونيستي است. و من معتقدم كه نه تنها ما بلكه همه جنبشهاي انقلابي مدل هاي كمونيستي دارند. گرايش چپ در دنيا نفي وضع موجود است و وضع موجود نظام سرمايه داري است بنابراين همه جا آبشخور چپ يكي است. ولي تجربه ها نشان مي دهد كه يك سري از سياستها جواب نميدهد. اقتصاد بسته يعني رانت ، رانت هم به من و شما داده نميشود. قبل از اينكه آقاي ملك مدني بگويد فروش تراكم را متوقف ميكنيم ، اعوان و انصارشان متوجه ميشوند و كارهايشان را انجام ميدهند.
پس آن چيزي كه سرشت يك نظام است ، چه نظام اسلامي چه غير اسلامي و به طور كلي جامعه بشري، قواعدي داردكه ثابت هستند و اين همان چيزي است كه در قرآن به سنتهاي الهي تعبير ميشود و اين سنتها را بايد شناخت . اين مشكلات يك سري مشكلات ما هوي جامعه ما است كه به افراد ارتباطي ندارد.
مهر: بعضي ها مي گويند هركس كه در دور دوم رقيب آقاي هاشمي ميشد ، پيروز ميشد، آيا شما اين تحليل را قبول داريد؟
كولايي: اين تحليل را قبول دارم زيرا ادراكي كه نسبت به آقاي هاشمي وجود دارد و مصاديقي نيز دارد باعث شد كه مردم اين تفكر را داشته باشند كه سياست هاي آقاي هاشمي باعث نابرابريها و تبعيضها شده است. اما آقاي هاشمي تنها فردي نبود كه اين وضعيت را داشت ،بسياري از فرزندان آقايان بر بخشهاي مختلف اين مملكت به عنوان تيول خودشان غالب بوده و هستند. و از آنجايي كه سطح توسعه جامعه ما بسيار تعيين كننده است مردم در انتخابات با اين طرز تفكر آمدند كه چون آقاي هاشمي را مي شناسيم به او راي نمي دهيم و به كسي راي مي دهيم كه نمي شناسيم ببينيم او براي مملكت چه كاري انجام ميدهد.
مهر: به نظر شما شباهتي بين اين انتخابات و انتخابات دوم خرداد وجود دارد؟
كولايي : بله شباهت هايي وجود دارد و بسياري از مردم به عنوان اينكه وضعيت موجود را نمي خواهند به آقاي احمدي نژاد راي دادند.
![]() ببينيد غرب رفتار خود را چگونه با آقاي احمدي نژاد شروع كرده است. اين فوق العاده خطرناك است. كاري كه ريگان در مورد شوروي كرد افزايش فشار دفاعي نظامي روي دوش اقتصاد آنها بود تا اقتصاد شوروي نتواند نياز مردم را پاسخ گويد و مردم عليه نظام قرار بگيرند. حالا آقاي بوش همين كار را روي ايران انجام ميدهند. يعني نظامي گري و انتقال بودجه ها به بخش نظامي. |
كولايي |
مهر: به نظر شما اين تحليل درست است كه مي گويند آقاي قاليباف، سيبل و هدف تخريب اصلاح طلبان قرار گرفت و اصلاح طلبان در يك دام استراتژيك از طرف جريان اصولگرا افتادند و با تخريب قاليباف از احمدي نژاد غافل شدند و به همين خاطر آقاي احمدي نژاد در يك حاشيه امنيتي پيشرفت كرد و در دو روز آخر با يك جهش ، توانست پيروز دور اول شود؟
كولايي : ما خبرهايي داشتيم مبني بر اينكه قرار بود كه ايشان رئيس جمهور شوند و من فكر ميكنم كه چنين چيزي ميتوانسته وجود داشته باشد. اما بعد گزارشهايي داده شده در مورد تخريب آقاي هاشمي از طرف ايشان و بعد تصميم در مورد ايشان عوض شد
. اما من در اين مورد هيچ قضاوتي ندارم. ولي در عين حال فكر نميكنم كه جناح راست آنقدر پيچيده و زيرك باشد كه بتواند چنين برنامه اي را طراحي كرده باشند. وبه تئوري توطئه معتقد نيستم. و چپ و راست از نظر من خيلي با هم فرق نميكنند و آنها هم در يك سطح از توسعه يافتگي هستند و راست هم همين مشكلات چپ را دارد و به عقيده من مغز متفكري پشت اين قضيه نيست.
مهر: آيا تجربه آقاي هاشمي در انتخابات نهم منجر به ايجاد قطب هاي جديد سياسي در روحانيت خواهد شد ؟
كولايي : حتما اين اتفاق خواهد افتاد. زيرا همانطور كه اشاره كردم ايشان فردي با نفوذ هستند و فردي با خصوصيات ايشان وقتي تخريبي كه عليه ايشان صورت گرفت منابعي كه پشت اين تخريب بود روي طرفداران ايشان اثر خواهد گذاشت و تصور من اين است كه اينها پديده هاي مثبتي نيست.
مهر: به نظر شما مهمترين چالشها و فرصت هاي پيش روي دولت احمدي نژاد چيست؟
كولايي : آراي بالاي ايشان مهمترين فرصت ايشان است. و اينكه مردم با ادراك مثبتي يك بار ديگر به فردي اعتماد كردند كه براي پاسخ گويي به مشكلاتشان جواب بگيرند. ايشان با يك سري فرصتها و تهديدات مواجه هستند. به اعتقاد من طيف راست و محافظه كار در واقع يك طيف است كه ميتواند از گروه هاي افراطي تا افراد معقول كه واقعيتهاي جامعه و افراد را به خوبي مي شناسند و مي دانند كه جامعه را چگونه بايد اداره كرد ومي دانند كه جامعه جهاني چه الزاماتي دارد، تشكيل شده است و من معتقد هستم كه آن جناح معقول و با تجربه به هدايت و كنترل مشغول باشد و آقاي احمدي نژاد هم درچنين محتوايي عمل كنند.
ما در سياست با "اگر و پس" مواجه هستيم و هيچ حتم و قطعي نميتوانيم داشته باشيم . اگر آقاي احمدي نژاد از فرصتها استفاده كند، اگربه واقعيتها توجه كند، اگراز تجربه هاي داخلي استفاده كند ، پس ميتواند موفق شود و حتما ايده آقاي خاتمي تغيير ميكند. اما هيچ كدام قطعي نيست و ما براي ايشان آروزي موفقيت ميكنيم.
مهر: و چالش ها ؟
كولايي : چالشهاي هر نظام سياسي اجتماعي و اقتصادي در حال گذار است. اكثر جمعيت ما جوان هستند. جمعيت طالب كار و كار يعني سرمايه گذاري . چطور ميشود سرمايه جذب كرد؟ با ايجاد امنيت، ايجاد ارتباط با جامعه جهاني . اينها حلقه هاي به تنيده است.
ببينيد غرب رفتار خود را چگونه با آقاي احمدي نژاد شروع كرده است. اين فوق العاده خطرناك است. كاري كه ريگان در مورد شوروي كرد افزايش فشار دفاعي نظامي روي دوش اقتصاد آنها بود تا اقتصاد شوروي نتواند نياز مردم را پاسخ گويد. و مردم عليه نظام قرار بگيرند. و حالا آقاي بوش همين كار را روي ايران انجام ميدهند. يعني نظامي گري و انتقال بودجه ها به بخش نظامي، تنش و عدم سرمايه گذاري . و همانطور كه مي دانيد بعد از انتخاب آقاي احمدي نژاد سيل عظيم سرمايه ها دوباره به طرف دبي ميرود.
در روابط بين الملل و درسياست داخلي مهم نيست كه نيت شما چيست ، مهم اين است كه در مورد شما چه فكري ميكنند. در حال حاضر نيز مهم نيست كه آقاي احمدي نژاد و تيم شان به چه فكر ميكنند ، مهم طرز فكر جامعه بين الملل از ايشان است و اين به رفتارها و موضع گيريها و اقداماتي دامن ميزند كه ميتواند به نفع ما باشد يا به ضرر ما. بنابراين از نظر سياست خارجي ما به عنوان يك بازيگر فعال ، اثر گذار و فعال در جامعه جهاني ظاهر خواهيم شد و يا ميخواهند چهره اي تروريستي و مخل امنيت از ما بوجود بياورند.
-مهر: چه ارتباطي بين انتظارات اقتصادي مردم با كاركرد سياست خارجي احمدي نژاد وجود دارد؟
كولايي: ارتباط مستقيمي بين انتظارات اقتصادي مردم از آقاي احمدي نژاد با كاركرد سياست خارجي ايشان وجود دارد. ضمن اينكه مي دانيم كه رياست جمهوري در سياست خارجي زياد نقش ندارد. ولي مهم اين است كه به دنيا نشان دهيم كه چه رفتاري را ميخواهيم پيش بگيريم. تحليل خارجيها اين است كه مردم از جمهوري اسلامي ايران ناراضي هستند و آنها هم از خارج فشار وارد ميكنند و اگر آقاي احمدي نژاد نتوانند ظرف يك سال آينده فشارهاي اقتصادي را كاهش دهند باعث مشكلات زيادي خواهد شد. و در آخر براي ايشان آرزوي موفقيت ميكنيم كه بتوانند اين مشكلات را هر چه زودتر از سر راه بردارند.
نظر شما