به گزارش خبرنگار مهر، امروز مهمترین مسئلهای که در حال حاضر منطقه با آن دست و پنجه نرم میکند تروریسم است که به سرعت در کشورهای مختلف در حال رشد و گسترش است.
با توجه به قرارگرفتن ايران در منطقه خاورميانه و همجواری آن با كانون های تروريسم و بالطبع تأثير پذير بودن كشورمان از وقايع تروريستی ما را بر آن داشت که با دو تن از کارشناسان تروریسم "علی قاسیمان" مدیر گروه مطالعاتی تروریسم و "یاسر دهقانی" کارشناس گروه مطالعاتی تروریسم موسسه راهبردی دیده بان به بررسی این رویداد تلخ در منطقه بنشینیم که صدای ناقوس خطر آن هرروز بیش از پیش درگوش مردمان منطقه فرو می رود.
این کارشناسان تروریسم ایران را مصون از اتفاقات منطقه می دانند و اعتقاد دارند: بخاطر امنیت پایدار در داخل کشور و اعتمادی که مردم به نظام دارند مسائل و مشکلاتی که امروز در مصر و سوریه وجود دارد در داخل ایران نیست ؛بنابراین فعالیت های تروریستی دورتادور ایران تاثیری در امنیت کشور ندارد.
این کارشناسان بخش اعظم علت شکل گیری جریانات تروریستی در منطقه را نوع مواجه با ترورسیم در منطقه دانسته و تاکید دارند: 11 سپتامبر سال 2001 یک نقطه شروعی برای ورود تروریسم به گفتمان و مناسبات بین المللی است. در آن سال کشور های اروپایی و کسانیکه منافع مشترک با امریکا داشتند بطور اشتباه و افراطی امریکا را سردمدار مبارزه با تروریسم انتخاب کردند .وقتی که امریکا پرچمدار مبارزه با ترورسیم شد نوع مبارزه ای را که با تروریسم در منطقه آغاز کرد پاسخ خشونت آمیز به تروریسم بود که در مقابل آن پاسخ غیر خشونت آمیز هم وجود دارد .
همچنین در بخشی از این گفتگو کارشناسان تروریسم موسسه راهبردی دیده بان گروههای تروریستی ابزاری برای جنگ جدید امریکا در منطقه می دانند و اعتقاد دارند: از یک مرحله به بعد آمریکا و هم پیمانانش به این نتیجه رسیدند به جای حضور مستقیم در کشورهای منطقه جنگ نیابتی راه بیندازند.در شرایط فعلی داخل سوریه گروهها ترویستی به نیابت از امریکا و اسرائیل با محور مقاومت می جنگند و دیگر برای امریکا نمی صرفد که 5 هزار میلیارد دلار مانند جنگ عراق هزینه کند و 2 هزار و 500 کشته بدهد که نتیجه اش هم بشود کشوری مانند عراق و برخلاف آنچیزی که آنان تصور می کردند در آن کشور رخ دهد. به همین دلیل شروع کردند به جنگ های نیابتی.
مشروح گفتگوی خبرنگار مهر با قاسمیان و دهقانی بدین شرح است:
در آغاز انقلاب اسلامی فعالیت گروههای تروریستی در داخل کشور به شدت افزایش یافت و هرچه از عمر انقلاب گذشت شاهد روند نزولی اقدامات ترورستی بودیم آیا خطر گروههای تروریستی در ایران از بین رفته است؟
سیر نزولی فعالیت های تروریستی در ایران
قاسمیان: دلیل آنکه میزان عملیات تروریستی در کشور از ابتدای انقلاب تا به امروز سیر نزولی داشته برمی گردد به قدرت گیری و کسب تجربه دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی کشور. چراکه در اول انقلاب دستگاههای امنیتی تشکیل نشده بودند و بعد از شکل گیری هم زمان می برد که بر جریان اطلاعاتی کشور سوار شوند و علاوه بر این مجبور بودند با گروههایی درگیر شوند که سابقه فعالیتی آنان به قبل از انقلاب بر می گشت و تجربه اطلاعاتی این گروهها بیشتر از دستگاههای امنیتی ما بود .
در ابتدای دهه 60 گروها و جریان های تروریستی در ترور شخصیت ها و مردم خیلی موفق عمل می کنند که با رشد دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی این روند کاهش یافت ؛ اما روند تلاش گروههای ترورستی هیچگاه قطع نشده و همیشه ادامه داشته است. کمااینکه در سالهای اخیر ترور دانشمندان هسته ای ، اقدام به بمب گذاری و تیم هایی که در مرزهای کشور فعال هستند و اسلحه وارد می کنند نشان می دهد اقدامات گروههای ترورستی که تعدادشان هم در ایران زیاد است همچنان ادامه دارد.
رشد امنیتی مانع فعالیت های تروریستی در ایران شده است
گروههای تروریستی در کشورما دارای اندیشه ها و تفکرات متفاوتی همچون تکفیری و کمونیستی هستند و در مرزهای شرقی و غربی کشورفعالیت می کنند اما به لحاظ اینکه از نظر امنیتی رشد داشته ایم اینها نمی توانند به اهداف خود برسند و ایران در جایگاه قدرتمندی وجود دارد که اغلب اقدامات این گروهای تروریستی ناکام مانده است اما خطرشان برای نظام همیشه وجود دارد.
دهقانی: یکی از علت های ترورهای دهه 60 عدم سازمان یافتگی سیستم اطلاعاتی بود و یکی ازدلایل افزایش ترور ها توسط گروهک های تروریستی بخصوص سازمان منافقین این نگاه بود که فکر می کردند علما و روحانیون انقلاب کرده اند و یک نظامی را به وجود آوردند که حالا توانایی پیشبرد این انقلاب را ندارند و ما با یکسری اقدمات تروریستی به سرعت می توانیم این نظام را ساقط کنیم.بنابراین ترورها را از سران جمهوری اسلامی شروع می کنند اما می بینند این انقلاب ریشه اش عمیق تر از این حرف هاست و براساس همین تحلیلی می ایند مردم کوچه بازار را ترور می کنند و همینطور که جلو می آییم اقدامات تروریستی انان افزایش می یابد.
گروههای تروریستی که از اول انقلاب تا به امروز فعالیت داشته اند داخلی هستند و یا ابنکه از خارج کشور تزریق و هدایت می شوند؟
انواع گروههای تروریستی در ایران
دهقانی: برخی از این گروهک های تروریستی مانند گروهک جندالله که ابتدا یک گروه شرور در داخل کشور محسوب میشد یکسری ناامنی در داخل ایجاد می کند و از یک مرحله به بعد سرویسهای امنیتی بیگانه به این نتیجه می رسند که می توانند از این گروه در جهت منافع خودش استفاده کنند و در مرحله بعد هم عبدالمالک با سرویس جاسوسی امریکا ارتباط بر قرار می کند و از سوی این سرویس ها هدایت مادی و معنوی می شود.
همچنین برخی از این گروهها در خارج از کشور هستند اما افراد خود را از داخل کشور انتخاب می کنند و اهداف و برنامه خود را از طریق نیروهای داخلی عملیاتی می کنند مانند گروه خلق عرب. این گروهها اکثر اعضای تیم ها و عملیات ترورستی خود را از افردای که به کشورهای حاشیه خلیج فارس مسافرت می کنند انتخاب و به شیوه ها ی خاص و در ازای وعده و یا مبلغی افراد را جذب می کنند.
در ترور داشمندان هسته ای از نیروهای داخلی استفاده شده است
در ترور دانشمندان هسته ای هم شاهد بودیم که از نیروهای داخلی استفاده شد.کسانیکه به خارج از کشور مسافرت کرده بودند توسط سروریس های اطلاعاتی رصد و شناسایی شدند و به این نتیجه رسیدند که این افراد می توانند اهداف آنان را در داخل ایران پیگیری کنند. مثلا قاتل شهد علی محمدی ورزشکاری بود که به خارج از کشور می رود و بعد توسط سرویس امنیتی شناسایی می شود، با وی ارتباط می گیرند و در اسرائیل آموزش می بیند و بعد که به کشور برمی گردد عملیات آنان را اجرایی می کند.
بعضی از گروهها تروریستی هم از خارج از کشور تیم وارد کشور می کنند مانند منافقین. یعنی یکسری افراد در خارج از کشور آموزش می بینند و با پشتیبانی اطلاعاتی و نظامی وارد کشور می شوند و دست به اقدام ترورستی می زنند .
بنابراین گرووهای تروریستی در ایران ترکیبی از گروههاست.یک زمان از خارج از کشور یک گروه تعلیم دیده اعزام می شود و گاهی از یک گروه شرور داخلی مانند جندالله استفاده و به سمت اهداف خودشان هدایت می کنند و در بعضی از موارد هم از بین مردم عادی داخل کشور بر اساس نقاط ضعفی که در آنان وجود دارد بهره می برند.
آیا گروهای تروریستی در داخل کشور وجود دارد که خطرشان جامعه و نظام را تهدید کند . چقدر گروهها ی سازمان یافته تروریستی که توسط دستگاههای امنتی رصد می شوند وجود دارد؟ آیا گروهها ترورستی ناشناخته هم وجود دارند که دست به اقدامات ترورستی بزنند ؟
دهقانی:ما گروههای ترورستی تابلو دار در کشور داریم. گروهک تروریستی منافقین همیشه به عنوان یک خطر بالقوه و بالفعل محسوب می شوند که دشمن بر روی این گروه حساب باز می کند تا بتوانند از طریق آنان اهداف خود را در ایران پیگیری کنند.
البته فعالیت های تروریستی در کشور زمان هایی افزایش و با کاهش پیدا می کند مثلا در زمان انتخابات برای آنکه یک جو ناامنی وبی ثبات سیاسی به مردم القا شود عملیاتی تروریستی افزایش می یابد که بیشتر این عملیات ها قبل از به نتیجه رسیدن توسط دستگاههای امنیتی شناسایی و خنثی می شود.
مثلا امروز که شرایط منطقه در سوریه خاص است سعی میکنند مسائل مربوط به آن را به برخی از نقاط کشور گره بزنند و شبکه های بیگانه مانند رویتر و بی بی سی یک گزارشی با موضوع تاثیرات جنگ سوریه بر اعراب ایران تهیه می کنند تا افکار عمومی ایرانیان را تحت تاثیر قرار دهند.
دشمنان هیچ وقت از اقدامات تروریستی به عنوان یک اهرم فشار چشم پوشی نکرده اند؛ اما این اقدامات تروریستی شدت و ضعف داشته است. مثلا یک دولتی سرکار می آید که این دولت در سیاست خارجی یک نرمشی از خودش نشان می دهد، بنابراین دشمنان دراین زمان بیشتر با ابزار جنگ نرم وارد می شوند و اقدمات تروریستی کاهش می یابد و یا در زمانی سیاست خارجی یک دولت شدت و حدت بیشتری دارد که می بینیم در این زمان سازمان منافقین با هر ترفندی از لیست گروههای ترورستی بیرون می آید. بنابراین همیشه این پتانسل وجود دارد که از گروهای تروریستی بر علیه نظام جمهوری اسلامی توسط دشمنان و نظام استکبار استفاده شود.
کمربندی از گروههای تروریستی دورتادور ایران وجود دارد/ناامنی ها منطقه تاثیری در ایران ندارد
امروز شاهد یک کمربندی از گروههای تروریستی دورتا دور مرزهای ایران و در کشورهای همسایه هستیم اما تاثیر این نارامی ها را در ایران نمی بینیم. آیا این خطر وجود دارد که این بی ثباتی ها و ناامنی های سیاسی منطقه که بدلیل فعالیت گسترده گروههای تروریستی ایجاد شده است ایران راهم تهدید کند؟
دهقانی: بعد از 11 سپتامبر آمریکا یک سیاستی را در دنیا به اسم مبارزه با ترورسیم در پیش می گیرد و کشورهای جهان را به دو دسته تقسیم می کند، کشورهایی که دوست امریکا هستند در زمره کشورهای مخالف با تروریسم بخصوص ترورسم القاعده قرار می گیرند و در مقابل این گروه کشورهایی که دوست آمریکا نیستند همراه با تروریسم شناخته می شوند.
امنیت پایدار و اعتماد مردم به نظام مانع رشد گروههای تروریستی در ایران شده است
ولی در این مقطع زمانی حضرت آقا در سخنرانی این منطق را اشتباه می دانند و خطاب به آمریکا بیان می کنند "ما نه شما را قبول داریم و نه القاعده را . در مقابل این دیدگاه ضد بشری خط سومی وجود دارد که طرفدار اسلام ناب و معقول است که هم با شما و هم القاعده مخالف است."
بخاطر امنیت پایدار در داخل کشور و اعتمادی که مردم به نظام دارند مسائل و مشکلاتی که امروز در مصر و سوریه وجود دارد در داخل ایران نیست بنابراین ناامنی های منطقه تاثیری در ایران ندارد. در ایران مشکلات فرقه ای وجود ندارد و اگر محرومیتی در جامعه باشد تنها مخصوص گروه اقلیت نیست و اقلیت های مذهبی هیچ محدودیتی در جامعه ندارند و آن عده قلیلی هم که نظام را بدلیل اعتقاداتی قبول ندارند حداقل دریافته اند که این نظام می تواند امانت دار خوبی برای آنان باشد.
نوع مبارزه آمریکا با تروریسم موجب افزایش تروریسم در منطقه شده است
قاسمیان: بخش اعظم علت شکل گیری این جریانات تروریستی که در دور تا دورایران وجود دارد نوع مواجه با ترورسیم در منطقه است. 11 سپتامبر سال 2001 یک نقطه شروعی برای ورود تروریسم به گفتمان و مناسبات بین المللی است. در آن سال کشور های اروپایی و کسانیکه منافع مشترک با امریکا داشتند بطور اشتباه و افراطی امریکا را سردمدار مبارزه با تروریسم انتخاب کردند .وقتی که امریکا پرچمدار مبارزه با ترورسیم شد نوع مبارزه ای را که با تروریسم در منطقه آغاز کرد پاسخ خشونت آمیز به تروریسم بود که در مقابل آن پاسخ غیر خشونت آمیز هم وجود دارد .
آمریکا یک ماه پس از اتفاق 11 سپتامیر القاعده را مقصر آن حادثه شناخت و لشکر کشی به افعانستان را آغاز کرد. پس از حمله به افعانستان وقتی که موشک های اسکاتران هوایی امریکا به سمت افغانستان شلیک می شد هیچ داده اطلاعاتی نمی توانست ثابت کند که مقصد این موشک ها محل اقامت اسامه بن لادن سرکرده القاعده هست یا نه. بنابراین در اثر این جنگ حتی تعداد زیادی از کودکان، غیر نظامیان، کارمندان صلیب سرخ و خبرنگاران کشته می شوند. بنابراین آمریکا فضای نا امنی در منطقه ایجاد کرد که همین فضای ناامنی بستری برای رشد و نمو گروههای تروریستی مخصوصا گروهها تکفیری و تندرو در منطقه شد.
امروز امریکا در هر کشور که در منطقه ورود کرده است موجب ناامنی و زمینه ای برای رشد گروههای تروریستی در ان کشورها شده است که نوع مبارزه خشونت آمیز با تروریسم موجب این نتیجه شده است . بسیاری از کارشناسان تروریسم اعتقاد دارند این نوع پاسخ دادن به تروریسم بسیار تروریستی تر و افراطی تر از حرکت تروریست هاست. در مقابل این نوع رفتار امریکا رفتار غیر خشونت آمیز جمهوری اسلامی در مقابل تروریست است.
مثلا درمقابل مبارزه خشونت آمیز امریکا با القاعده می بینیم ایران با مدل کوچکی از سازمان القاعده یعنی گروهک ریگی به صورت کاملا هدفمند و صحیح سرکرده آن گروه را هدف قرار داد و دستگیر کرد و نتیجه این اقدام این بود که جمهوری اسلامی علاوه بر آنکه بهترین نتیجه را گرفت اقتدار خود را هم نشان داد و به جهانیان یاد داد که مبارزه با تروریسم راه و روش دارد.
یکی از علت های اصلی ناامنی امروز در منطقه فعالیت های گروهها تکفیری است که در لبنان، سوریه، مصر، عراق و افغانستان شاهد فعالیت این گروهها هستیم. آیا زمینه رشد و فعالیت این گروهای سلفی در ایران هم وجود دارد؟
زمینه رشد گروههای تکفیری در ایران وجود ندارد
دهقانی: زمینه رشد گروههای تکفیری در ایران وجود ندارد. ما زمانی در غرب کشور نمونه هایی از این گروههای تندرو را داشتیم اما این گروهها نتوانستند پایگاه اجتماعی در داخل برای خود ایجاد کنند؛ چراکه نوع فرهنگ و بافت مذهبی کرمانشاه ، کردستان و اذربایجان غربی اجازه رشد به اینها نمی دهد. اهل تسنن مناطق این استان ها پیرو مذهب شافعی هستند و شافعی نزدیک ترین گروه به شیعه است . از لحاظ فرهنگی هم فضای ذهنی و زندگی مردم غرب کشور در تضاد با افکار و اندیشه های تکفیری ها است. یک زمان گروههایی در غرب فعالیت می کردند که ریشه آنان در عراق بود . این گروه بعد از حمله نظامی امریکا به عراق در ایران ساکن شدند و به بهانه ای که می خواستند در عراق با امریکا مبارزه کنند شروع به یارگیری کردند، اما اجازه فعالیت به آنان داده نشد.
در شرق کشور هم به واسطه همسایگی با پاکستان این خطر وجود دارد اما از آنجایی که در شرق کشور همراهی علمای سنی و هم چنین مردم این مناطق با گروههای تکفیری وجود ندارد،این گروه ها جای رشد و فعالیت ندارند.
عربستان گروههای سلفی را از کشورش به بهانه های مختلف بیرون می کند
گروه های تکفیری جدید برایش شیعه و سنی فرقی ندارد و اعتقاد دارد هرکس که این چند شاخصه را داشته باشد سلفی، تکفیری و مسلمان است و غیر از این همه کافر هستند و خونشان جایز. بنابراین رشد گروهها تکفیری و گروههایی که اعمال سلفی گری دارند در داخل کشور خیلی ضعیف است؛ چون نگاه اهل سنت ما در داخل کشور بر خلاف آن چیزی که در کشورهایی مانند عربستان وجود دارد. حتی خود عربستان هم اجازه نمی دهد گروههای سلفی در داخل این کشور فعالیت کند. این کشور به بهانه های مخنلف مثلا جنگ در سوریه ، این گروهها را به خارج از کشور می فرستند می فرستد و در واقع از کشورش بیرون می کند.
هیچگاه یک تعریف جامع و کاملی از تروریسم نشده است و همواره شاهد برخورد دوگانه غرب با مسئله تروریسم هستیم و از این مسئله به عنوان یک ابزار برای رسیدن به خواسته های خود استفاده می کنند. در مقابل این برخورد دوگانه نظام بین الملل با تروریسم چه اقدامی انجام داد؟
قاسمیان: ابعاد مبارزه با تروریسم به 11 سپتامبر بر می گردد که یک گروه به ظاهر مسلمان به عنوان متصدی انجام این عملیات ترورستی شناخته شدند و امریکا به این حادثه به مثابه یک فرصت نگاه کرد.
در اقدامات تروریستی گروههای تکفیری و به ظاهر مسلمان خطرناک ترین نوع تروریسم یعنی عملیات انتحاری را می بینیم که عاملان ترور همراه با قربانیان از بین می روند. این عامل باعث شد زمانیکه ائتلاف جهانی علیه تروریسم راه افتاد و کشورهای دنیا به دو دسته تقسیم شدند، اغلب کشورهای مسلمان در دسته مقابل امریکا قرار بگیرند .
دلایل عدم ارائه تعریف دقیق از تروریسم توسط کشورهای غربی
اما مسئله دیگر اینکه خیلی حائز اهمیت است این است که مسئله تروریسم علی رقم اینکه جهانی شد، اما هیچ وقت تعریف جامع و کاملی از آن ارائه نشده و تعریف مشخصی از تروریسم نداریم که مورد قبول همه کشورها باشد.حتی همین کشورهایی که مدعی مبارزه با تروریسم هستند تعریف درستی از تروریسم ارائه ندادند.
کارشناسان غربی هم اذعان دارند دلیل عدم ارائه تعریف واضح و روشن از تروریسم این است که کشورهایی که دور هم جمع شدند و به نام مبارزه با تروریسم دارند با دشمنان سیاست خارجی و تهدید کننده منافع خود می جنگند، اینها اگر هر تعریفی بخواهند از تروریسم ارائه دهند، بعضی از جریانات و اقدامات همین کشورهایی که با یکدیگر در یک بلوک هستند را در بر بگیرد.
دلیل دوم این است اگر یک تعریف از تروریسم داده شود این تعریف در دراز مدت ثبت و موجب می شود همین کشورها تغییر رویکرد دهند و بر اساس منافع خودشان اقدامی در جهان انجام دهند که مصداق تروریسم شود.
متاسفانه سازمان های بین الملی که در واقع متصدی اینگونه تعارف و هدایتگر اینگونه ائتلاف ها در جهان هستند کاملا به عنوان ابزار دست کشورهای استکباری عمل می کنند و نه تنها تعریف جامعی از ترور نمی دهند بلکه همین تعریف های ناقصی هم کرده اند بسیار قابل تفسیر و به سود کشورهای غربی مدعی مبارزه با تروریسم است.
البته در خصوص تعریف تروریسم بعضی از کشورها همچون فرانسه و انگلیس تعاریفی ارائه داده اند یا سازمان ملل در بعضی از قطعنامه ها و کنوانسون هایش تعاریفی از تروریسم کرده است؛ اما باز این تعاریف کلی مشکلی را حل نمی کند؛ چراکه آنجا که محل مناقشه کشورهاست به مصادیق تروریسم بر می گردد ، یعنی جایی که باید تروریسم را معرفی کنیم. یعنی شما تروریسم را تعریف کردید و حالا باید بگویید براساس این تعاریف چه کسانی تروریسم هستند و چه سازمان ها گروهها و کشور هایی بر اساس این تعریف تروریست محسوب می شوند.این پدیده امروزه در سطح بین الملل به عنوان ابزاری برای تسوبه حساب ها و مناقشات بین المللی استفاده می شود.
با توجه به تحولات منطقه و صحبت هایی که شد می توانیم بگوییم که استفاده از گروههای تروریستی یک ابزار جدید جنگ است که دنیای غرب و نظام استکبار به جای لشکر کشی مستقیم اهداف و منافع خود را در کشورهای منطقه از طریق آنان پیگیری می کند.
فعالیت های تروریستی منطقه از توع تروریست دولتی است
قاسمیان: با توجه به شیوه هایی که گروهها تروریستی فعالیت می کنند، رسانه دارند، تبلیغات و عضو گیری می کنند و با حجم وسیعی عملیات تروریستی انجام می دهند از توان یک گروه تروریستی خارج است و قطعا پشت سر اینان دولت هایی وجود دارد که منافعی را از طرق این گروهها تعقیب می کنند. پس به نوعی می توان گفت همه این تحولات و اقدامات تروریستی زیر مجموعه تروریست دولتی است و در واقع ابزاری در دست دولت هایی هستند که توسط آنان منافع خاصی را در منطقه خاورمیانه تعقیب می کنند که این منافع از روشهای مشروع قابل دستیابی نیست.
امروز امریکا برای لشکر کشی و ایجاد جنگ نمی تواند دوباره افکار عمومی را با تبلیغات با خود همسو کند؛ بنابراین امروز به سمت گروههای تروریستی رو آورده اند. نمونه اش عبدالمالک ریگی است که در اعترافاتش عنوان کرد که با سران ناتو دیدار داشته و از آنان ماموریت گرفته است .بنابراین خودشان این گروههای تروریستی را تولید و حمایت و به سمت اهدافی که می خواهند هدایت می کنند.
امریکا با استفاده از این گروهها در صدد ایجاد ناامنی در منطقه است تا با ایجاد اختلاف و جنگ پیوسته و نا امنی و بی ثبات منافع و اهداف خود را در این کشورها دنبال کند.
گاهی اوقات در کشورهای منطقه گروههای مختلف در این زمینه با یکدیگر فعالیت می کنند که به لحاظ ایدوئولوژیک با هم متفاوت هستند اما تنها وجه اشتراک انان این است که از یک آبشخور تغدیه می کنند و هدف مشترک آنان یکی است مانند گروههای که در سوریه در جنگ هستند. در ارتش آزاد گروههای لائیک بی دین و حتی کمونسیت دیده می شود که در کنار جبهه المسلمین که ادعای اسلام دارد دارند می جنگند اما چون این گروهها از یک جا حمایت می شوند در کنار یکدیگر قرار گرفته اند.
امروز خود امریکا هم می داند اگر این گروهها رژیم بشار اسد را در سوریه از بین ببرند، دولتهای بعدی که ممکن است سرکار بیایند خیلی قابل کنترل و مطلوب غرب نیستند و شاید هم ناامنی به سمتی برود که این کشور هیچ وقت به یک سطحی از ثبات و امنیت نرسد و تبعات آن به حدی برسد که منافع امریکا و سرائیل را به خطر بیندازد.
دهقانی: از یک زمانی به بعد امریکا به این نتیجه رسید که لشکر کشی مستقیم و حضور در داخل کشور ها برایش مقرون به صرفه نیست هم به لحاظ مادی و هم به لحاظ معنوی .مثلا لشکرکشی این کشور به عراق منجر به سقوط صدام و روی کار آمدن دولتی همسو با سیاست های ایران شد که وزیر دفاع امریکا می گوید" بعداز لشکر کشی امریکا به عراق ، آمریکا عراق را داخل ظرف طلا به ایران داد.
جنگ نیابتی استراتژی جدید آمریکا در منطقه
از یک مرحله به بعد آمریکا و هم پیمانانش به این نتیجه رسیدند به جای حضور مستقیم در کشورهای منطقه جنگ نیابتی راه بیندازند. شما شبیه این نوع از جنگ را در داخل لبنان می بینید مانند جنگ 33 روزه ، جنگ 7 روزه و جنگ 22 روزه.
امروز در شرایط فعلی داخل سوریه گروهها ترویستی به نیابت از امریکا و اسرائیل با محور مقاومت می جنگند و دیگر برای امریکا نمی صرفد که 5 هزار میلیارد دلار مانند جنگ عراق هزینه کند و 2 هزار و 500 کشته بدهد که نتیجه اش هم بشود کشوری مانند عراق و برخلاف آنچیزی که آنان تصور می کردند در آن کشور رخ دهد. به همین دلیل شروع کردند به جنگ های نیابتی.
گروههای تروریستی مهمترین ابزار جنگ نیابتی امریکا هستند
حالا بهترین ابزار برای جنگ نیابتی چیست؟ یک زمانی از اسرائیل بر علیه حزب الله استفاده می کردند و دیدند نمی توانند یک اجماعی بین همه کشور ها به جود بیاورند که همراه با اسرائیل بر علیه حزب الله که یک گروه مسلمان هست بجنگند. سپس آمدند از گروههایی در منطقه حمایت کردند که اقدامات این گروهها برای اسرائیل و امریکا دو سر سود باشد.
یعنی از یک طرف منافع و اهدافی که امریکا می خواهد دنبال کند و موجب امنیت و دور نگه داشتن ذهن ها از اسرائیل شود و از طرفی هم خط مقاومت را تضعیف کند که استفاده از گروههای تکفیری بر مبنای همین استراتژی است، علاوه بر اهداف فوق چهرهای خشن و تروریستی از اسلام را به غرب نشان دهد و پروژه اسلام هراسی خود را نیز خیلی هوشمندانه و با برنامه پیش می برند.
راه حل برقراری امنیت در منطقه و جلوگیری از فعالیت گروههای تروریستی چیست؟
دهقانی: راه حل و برقرای امنیت ان است که خیلی از این گروهها که در حال جنگ هستند اگر رها شوند و از لحاظ مادی هیچ پشتوانه ای نداشته باشند و از سوی کشور هایی همچون ترکیه، عربستان و قطر تجهیز و به لحاظ اطلاعاتی تزریق نشوند، از بین خواهند رفت.
اگر جبهه جنگ آنان در سوریه از بین برود بدلیل ماهیت جنگ طلب و خونریزی گروههای تکفیری برای آنکه ماهیتش از بین نرود مجبور است یک جبهه دیگر ایجاد کند و بجنگد . یک زمانی این گروهها در افغانستان می جنگیند و بعد به عراق و امروز هم در سوریه و کشور برای این گروهها فرقی ندارد.
قاسمیان: برای جلوگیری از فعالیت گروههای تکفیری باید سطح امنیت منطقه بالا برود تا فضا برای رشد این گروهها وجود نداشته باشد. اگر پشتوانه های مالی و تسلیحاتی استکبار غربی برخی از کشورهای مرتجع عربی از گروههای تروریستی حذف شود ساختار نظام تشکیلاتی آنان از بین می رود و دیگر درگیری وجود نخواهد داشت.
این کشورهای که امروز از این گروهها تروریستی و تکفری حمایت می کنند در کنارش از تبلیغات گسترده رسانه ای بهره می برند. این کشور ها ضمن حمایت از گروهای تروریستی با تبلیغات گسترده جنگیدن در سوریه و سقوط بشار اسد را برای مردم دنیا تبدیل به مطالبه می کنند و بشار اسد را در حوزه رسانه به عنوان یک دیکتاتور و کسی که مسبب این خونریزی هاست معرفی می کنند و با همین ایزار رسانه در بخشی از افکار عمومی دنیا درگیری سوریه را به بیداری اسلامی در منطقه پیوند زدند.
رسانه ها افکار عمومی مردم منطقه را نسبت به اقدامات کشورهایشان آگاه سازند
بنابراین نقش حوزه رسانه مهم است و اگر رسانه های همسو با ایران بتوانند واقعیت را به مردم منطقه از قبیل ترکیه عربستان و قطر انتقال دهند و مطالبه عمومی و مردمی را در این کشورها نسبت به دولت هایشان بالا برند که چرا شما از گروههای ترورستی در یک کشور مسلمان حمایت می کنید این مطالبات جلوی این اقدامات را خواهد گرفت.همچنانکه یکسری حرکت ها که در ترکیه به وجود آمد، آتش فعالیت گروههای تروریستی در سوریه کاهش یافت. بنابراین اگر حمایت های دولتی از گروههای ترورستی برداشته شود آتش جنگ در سوریه هم از بین می رود.
نظر شما