پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

۲۴ شهریور ۱۳۹۲، ۹:۱۰

انگيزه هاي خودنمايي و ابراز وجود افراد/ چرا یک فرد هنجار متعارف پوشش را در جامعه می شکند

انگيزه هاي خودنمايي و ابراز وجود افراد/ چرا یک فرد هنجار متعارف پوشش را در جامعه می شکند

خودنمايي به نوعی تلاش فرد برای نمايش گذاشتن برتري اش به طور آشكار به اقتضاي زمان و مكان است، چرا که هر انساني به خود علاقه دارد و بر اساس آن ميل دارد به شكل هاي گوناگون به ابراز وجود بپردازد.

به گزارش خبرگزاری مهر، يكي از انگيزه هاي خودنمايي جلب اعتماد و نفوذ در ديگران است. بررسي هاي انجام شده توسط روانشناسان آشكار مي سازد كه خودنمايي هاي افراطي در سطح جامعه بر اساس احساس كمبودها مي باشد و شخصي كه خودنمايي مي كند مي خواهد با اين عمل كمبودهاي خود را تدارك كند. آلفرد آدلر مي گويد: خودنمايي واكنشي است در برابراحساس حقارت واقعي يا خيالي.

خودنمايي به نمايش گذاشتن برتري ها و فضايل خويش به طور آشكار به اقتضاي شرايط زمان و مكان است. هر انساني به خود علاقه دارد و بر اساس آن ميل دارد به شكل هاي گوناگون به ابراز و جود بپردازد. كودك خردسال با حركات دلفريب و سخنان شيرين خود سعي مي كند شخصيت خود را آشكار سازد و براي ابراز موجوديت خويش خودنمايي كند و به تدريج كه بزرگ تر مي شود در هر دوره از زندگي بنابر مقتضيات موجود به عناوين گوناگون به خودنمايي مشغول مي شود.

خواه مسئله خودنمايي امري مادي يا معنوي باشد خود نمايي آنگاه منفي و حالت افراط به خود مي گيرد كه فرد بخواهد با ظاهري نامناسب كه در حد هنجارهاي جامعه نمي باشد ظاهر گردد و طلب برتري كند و يا با ظاهر فريبنده خويش راهي براي سو استفاده و انتفاع خويش پيدا كند. به درستي افرادي كه به اين نوع خودنمايي ها در سطح جامعه عادت كرده اند همه مظاهر زندگي آنها تو خالي و بي مغز مي شود.

بسياري از افرادي كه گرفتار خودنمايي هستند به وسيله پوشيدن لباس هاي به ظاهر جذاب و نامناسب مي خواهند خود را به ديگران نشان دهند و ضعف هاي دروني خود را جبران كنند گاهي ديده مي شود افرادي كه از نظر سواد، مدرك، شغل، ثروت،در حد بسيار پايين هستند اما لباس ظاهري آنها به شكل يك ثروتمند و يك شخصيت اجتماعي است.

يكي از انگيزه هاي خودنمايي را مي توان احساس حقارت و خود كم بيني شخص ديد. خود كم بيني مانند هر پديده ديگر معلول اسباب و علل خاصي مي باشد. كسي كه به خود كم بيني مبتلاست به كرامت و عزت و شخصيت والاي خود واقف نيست خود را از همه كس ناتوان تر مي بيند. البته احساس خودكم بيني در حد متعارف و به جا نه تنها مضر نيست بلكه مفيد هم هست. برخي روانشناسان عقده حقارت را به دليل فوايد آن"عقده طلايي"ناميده اند زيرا در سايه آن پيشرفت و تكامل حاصل مي شود و اين احساس آدمي را از حد قانع بودن به وضع موجود خارج و سبب حس برتري طلبي مي شود كه خود سوق دهنده آدمي به سوي كمال است اما اگر از اين حد گذشت و به حد افراط رسيد عوارض منفي دارد.

افرادي كه اسير حقارت هستند به خود اعتماد ندارند و با ظاهري نامناسب درسطح جامعه ظاهر مي شوند با لباس هاي جذب و مدل موهايي كه شبيه به گروه هاي انحرافي كه در غرب از آن استفاده مي شود ظاهر مي شوند و ضميري آشفته دارند و خود را ناچيز مي بينند و از اين رو نسبت به قوانين اجتماعي و آداب معاشرت با ديگران بي اعتنايي مي ورزند و خود را از قيد و بندهاي اجتماعي و محدوديت هاي قانوني و اخلاقي آزاد مي دانند و اين طرز تفكر اين افراد را به اعمال انحرافي وا مي دارد و به راه فساد و گناه سوق مي دهد. امام هادي(ع)در اين زمينه فرموده است؛ كسي كه خويشتن را ناچيز و خوار مي يابد در باطن نسبت به خود احساس حقارت مي كند از شر او ايمني نداشته باش.

اين افراد به نوعي دچار خود فراموشي كه از جمله عيوب بزرگ معنوي و يكي از بيماريهاي خطرناك اخلاقي است. آدمي بر اثر اين مرض، دچار فرومايگي روحي مي گردد و انسانيت را از ياد مي برداز شرافت نفس غافل مي گردد و به نداي وجدان اخلاقي بي اعتنا مي گردد و سجاياي انساني را ناچيز مي شمارد. چنين انساني در معرض انواع آلودگي ها قرار مي گيرد و همواره در مسير انحطاط پيش روي مي كند او در گفتار و رفتار خويش مطيع هواي نفس و تمايلات غريزي است.

آنچه به انسان ارزش و عظمت مي بخشد توجه به شخصيت الهي و ملكوتي انسان است.اين شخصيت الهي و انساني همان شخصيت اصيل وواقعي و راستين انسان است كه در فرهنگ اسلامي خود اصيل وواقعي نام گرفته است و نقطه مقابل آن خود غير واقعي و طفيلي است كه همان شخصيت پنداري و خيالي است و در آثار شهيد مطهري از آن به ناخود تعبير شده است.

آنچه كه در منابع اسلامي از نفس مذمت شده همان ناخود است كه انسان  شخصيت واقعي خويش را به دست فراموشي سپرده و تمام توجه خويش را به شخصيت دروغين خود معطوف داشته و ناخود را خود پندارد و هويت واقعي خود را همين من مادي بداند و براي آن تلاش كند،و نيازهاي مادي را اصيل بداند زندگي را در خوراك و پوشاك و مسكن خلاصه كند و از قدر و منزلت و شخصيت واقعي خود غافل شود.

کد خبر 2135606

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha