به گزارش خبرنگار مهر، سپیدمویان معمولا در سن کهولت دچار افسردگی ناشی از رفتن فرزندان، بازنشستگی و دور شدن از محیط کاری و از همه مهمتر تنهایی هستند. چرا که فرزندان با وجود گرفتاری شاید کمتر بتوانند به مادر و پدر خود برسند و با فوت یکی از همسران سالمند تنها میشود و شاید دیگر امیدی به زندگی نداشته باشد. امری که با توجه به جمعیت رو به سالمندی در خراسان رضوی باید به آن بیشتر توجه شود.
سفر یک روزهای که پنج سال به درازا کشید
به بهانه روز سالمندان سری به جمعی از پدربزرگها و مادربزرگهای شهرمان میزنم. آنها را در مدرسهای به نام سالمندان در مشهد ملاقات میکنم. حسین حسینزاده پیر مرد شاد و خنده رویی که شاید با دیدنش باورتان نشود که روزی مبتلا به افسردگی بوده به خبرنگار مهر میگوید: 60 ساله، پرستار بازنشسته و اهل تهران هستم و به علت تنهایی دچار افسردگی شدیدی شده بودم که به توصیه دکترم به زیارت آقا امام رضا (ع)آمدم.
وی میافزاید: قصد یک سفر سه روزه را داشتم ولی الان پنج سال است که اینجا هستم.
حسینزاده میگوید: پرستاران فعال در دوران دفاع مقدس بودم و برسر خیلی از شهیدان در هنگام شهادتشان حاضر بودم و خودم هم از ناحیه یک چشم جانباز و شیمیایی هم هستم.
وی ابراز میکند: به علت مرگ زود هنگام پدر و مادرم سرپرستی هشت خواهر و برادر به گردنم افتاد، وقتی آخرین جهیزیه را به دادم دیدم 50 سالم شده و خودم ازدواج نکردم.
حسینزاده میگوید: تنها شدم و این تنهایی بلای جانم شد و به افسردگی شدید مبتلا شدم که در مجاورت امام هشتم مداوا شد و تصمیم گرفتم مشهد بمانم و به یک خانه سالمندان رفتم.
وی عنوان میکند: برای اینکه دوباره به افسردگی مبتلا نشوم مدرسه سالمندان را به من معرفی کردند حالا مثل بچه مدرسهایها صبحها میآیم زبان و موسیقی میآموزم به اردو می روم و خلاصه بگویم زنده شدهام.
حسینزاده که از خوشحالی اشک در چشمان جاری شده است با ذوق کودکانهای میگوید: انگار به دوران شیرین کودکیام برگشتم، هیچ یک از مادربزرگ و پدربزرگهایی که اینجا می آیند خود را سالمند نمیدانند چرا که شوق زندگی در آنها جاری شده است.
منیژه صابر شهیدی مادر بزرگ 74 ساله ای که دبیر بازنشسته آموزش و پرورش است میگوید: حال خوبی نداشتم، روزی گذری از اینجا عبور میکردم که متوجه این مرکز شدم.
اشک و گریه را فراموش کردهام
وی میافزاید: آن موقع تازه داشتند تابلو نصب میکردند و هنوز کلاس هایشان شروع نشده بود، کنجکاو شدم و تحقیق کردم، گفتند مرکز روزانه آموزشی سالمندان است.
صابر شهیدی عنوان میکند: همسرم تازه فوت کرده بود و مرا تنها گذاشته بود و کارم مدام اشک و گریه بود که تصمیم گرفتم به اینجا بیایم.
وی با اشاره به افسردگی شدیدی که در بدو ورود به اینجا داشته تصریح میکند: وقتی آمدم گریه و غش کردن کار همیشگی ام بود ولی با مشاوره روانشناس روز به روز حالم بهتر شد و امروز خیلی خوبم و خوشحالم که چنین جایی را پیدا کردم چرا که محبت بی دریغی که نصار تک تک سالمندان اینجا میشود روی من هم اثر میگذارد.
صابر شهیدی تنها مشکلی که اینجا دارند را نبود سرویس رفت و آمد حتی برای رفتن به استخر میداند و میگوید: فقط در رفت و آمد اذیت می شوم.
مدیر مرکز توانبخشی آموزشی روزانه نشاط به خبرنگار مهر میگوید: سالمندی زمان احساس بینیازی است و فرصت سیر به سوی کمال و رسیدگی به خویشتن است.
حمیده صفاریان میافزاید: سالمندان باور ارزشهای وجودی خانواده و جامعه هستند که باید از تجربیاتشان آموخت و گفتههای آنان را سرلوحه زندگی قرار داد.
سالمندان امروز همان جوانان دیروز
وی عنوان کرد: سالمندان امروز همان جوانان دیروز هستند که برای این مرز و بوم تلاش کردند پس برای ارج نهادن به زحماتشان باید به نحوی مطلوب به آنها خدمت رسانی کرد.
صفاریان در مورد مرکز نشاط می گوید: این مرکز همانند مهد کودک و یا مدرسه است با این تفاوت که دانش آموزان آن پیشکسوتان و بزرگترهایی هستند که تنها مانده و دچار افسردگی شده اند.
وی که خود کارشناس روانشناسی بالینی است میافزاید: در زمینه سالمندان تحقیقیات زیادی انجام شده و به وجود چنین مراکزی با محیطی شاد و سر زنده برای تجدید روحیه و زنده ماندن امید در سالمندان تاکید شده است.
صفاریان عنوان میکند: ما با برپایی کلاسهای آموزشی زبان، موسیقی و یوگا و همچنین برگزاری اردوهای تفریحی، خدمات مشاورهای و مهارتهای زندگی و ورزش به سالمندان روحیه و نشاط میدهیم.
کمبود بودجه همان مشکل همیشگی
مدیر مرکز آموزشی سالمندان میگوید: انجام معاینات پزشکی، وجود خدمات تمام وقت پرستاری، ارائه خدمات فیزیوتراپی و پذیرایی و کمک از پزشک فوق تخصص اعصاب و اختلالات حافظه از دیگر کارهایی است که برای حفظ سالمتی سالمندان انجام می دهیم.
وی اظهار می کند: ظرفیت این مرکز 50 نفر است و در حال حاضر 45 ستامند فعال داریم که میانگین سنیشان بین 60 تا 95 سال است و اغلب کسانی هستند که توان شخصی اشان در حدی است که کارهای خود را میتوانند انجام دهند.
مسئول فنی مرکز نشاط می گوید: بزرگترین مشکل ما کمبود بودجه و نداشتن سرویس است، من خیلی از اوقات از جیبم می گذارم خیلی پیگیری کردم اما هیچ وامی نتوانستم بگیرم و اگر بودجه داشتیم کارهای بیشتری در راستای سلامت روان و ارج نهادن به این عزیزان میتوانستیم انجام دهیم.
نگاه خانوادهها به مراكز فعلي نگهداري سالمندان، به عنوان يك ضد ارزش است ولی وجود چنین مراکزی برای آموزش و ورود دوباره به زندگی، دوری از افسردگی و تنهایی و ایجاد نشاط و سرزندگی برای سالمندان بسیار مفید است و باید به توسعه کمی و کیفی این چنین مراکزی از سوی مسئولان بیشتر توجه شود.
--------------------------
گزارش: ملیحه زرینپور
نظر شما