۲۱ مهر ۱۳۹۲، ۱۰:۲۱

نشست محبت از منظر عرفا و حافظ -1/

«محبت» و «عشق» کلیدواژه‌های ادراک خدا در فرهنگ ایرانی هستند

«محبت» و «عشق» کلیدواژه‌های ادراک خدا در فرهنگ ایرانی هستند

حسن بلخاری در نشست محبت از منظر عرفا و حافظ گفت: محبت و عشق، کلیدواژه‌های اصلی ادراک عاشقانه نسبت انسان و خداوند در فرهنگ اسلامی ایرانی هستند.

به گزارش خبرنگار مهر،‌ نشست بررسی محبت از منظر عرفا و حافظ شنبه شب 20 مهر همزمان با سالروز بزرگداشت حافظ، با حضور حسن بلخاری، کارلو چرتی رایزن فرهنگی ایتالیا در ایران، کارلو سکونه محقق و مترجم دیوان حافظ به ایتالیایی، منوچهر سادات افسری و علی‌اصغر محمدخانی در موسسه فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

بلخاری در این نشست گفت: اگر کسی بخواهد مفهوم عرفانی محبت را در اندیشه اسلامی بررسی کند، هم کلیدواژه محبت و هم کلیدواژه عشق می‌تواند کمکش کند. این دو، کلیدواژه‌های اصلی ادراک عاشقانه نسبت انسان و خداوند در فرهنگ اسلامی ایرانی هستند. پیرامون منشا پیدایش عرفان و تمدن ایرانی اسلامی، اختلاف وجود دارد. برخی می‌گویند مهم‌ترین عامل آن، اندیشه شهودگرای نوافلاطونیان به ویژه افلوطین بوده است. برخی هم می‌گویند بودا و بوداگری به ویژه در مکتب سُکر خراسان تاثیر داشته است.

وی افزود: نکته اصلی این است که هر که در بستر بومی این عرفان، به تحقیق بپردازد، باید ریشه حقیقی عرفان و تصوف را در قرآن و کلمات بزرگان این دین جستجو کند. البته تمدن‌های دیگر در عرفان ایرانی اسلامی موقر بوده‌اند اما منشا و سرچشمه نبوده‌اند. در این جا می‌توان آن شعر حافظ را به یاد آورد که «هر چه کردم، همه از دولت قرآن کردم» ورود به آیات و روایات نشان می‌دهد که منشا بسیاری از مسائل عرفانی و ادبی، مکتب دین مقدس بوده است. البته به این نکته هم اشاره کنیم که بین تصوف و عرفان تفاوت‌هایی وجود دارد. از جمله این که تصوف به ظاهر برمی‌‌گردد و در عرفان به معرفت بار می‌گیرند.

این محقق در ادامه گفت:‌ حافظ در غزل شانزدهم دیوانش معتقد به قدمت،‌ قدیم بودن و قِدَم محبت است. پیش از این که عالم به این صورت آراسته شود، خداوند آوای محبت سر داد که از نشئه آن محبت شکل گرفت. این حرف هم نظر به همان جمله دارد که «من گنج پنهانی بودم، پس محبت ورزیدم که کشف شوم.» ابن عربی در فتوحات مکیّه از انواع محبت و عشق صحبت می‌کند. عرفای ما از جمله حافظ، محبت را امری حادث نمی‌دانستند بلکه آن را قدیم می‌دانستند. امر قدیم، امری است که بوده است. محبت از امور قدیم است و خداوند بر انسان‌ها محب‌تر بوده است. اول او بوده که دوست داشته و بعد ما او را دوست داشتیم.

در ادامه کارلو چرتی رایزن فرهنگی ایتالیا در ایران گفت: وجود شاعری چون حافظ، از نظر من نشان از روح لطیف ایرانی دارد. حافظ نشان از اندیشه درونی و ملهم از جهان‌بینی جهان‌شمول ایرانی‌ها دارد. او نشان از قلب ایران باستان و امروز ایران دارد. آقای کارلو سکونه همیشه توجه ویژه‌ای به تاریخ ایران داشته است. این توجه ویژه، نشان توجه روشنفکران ما از یک قرن پیش به این موضوع است که باعث ترجمه دیوان حافظ و اثر دیگری چون شاهنامه فردوسی شد.

این پژوهشگر فرهنگی ادامه داد: در پژوهش‌های ادبی ایتالیا،‌ توجه ویژه‌ای نسبت به ادبیات ایران وجود داشته است. الکساندر باوزانی ده‌ها دانشجو و پژوهشگر را به شناخت ایران از جمله شناخت وجوه مذهبی و جستجوی مداوم حقیقت و زیبایی فرهنگ این کشور، ترغیب کرد و در این راه تربیت‌شان کرد. از میان شاگردان او می‌توان از جان روبرتو جاسکیا و دیگران نام برد. سایر شاگردان باوزانی راه دیگری را در پیش گرفتند و به الگو قرار دادن شاهکار او با نام «سرزمین مذهبی ایران» پرداختند و توانستند آموزه‌های او را با اندیشه‌های دانشمندان و چهره‌های فرهنگی ایران تلفیق کنند.

 

 

کد خبر 2154488

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha