به گزارش خبرنگار مهر، راضیه تجار داستاننویس در یکی دیگر از نشستهای عصر تجربه که عصر روز یکشنبه 19 آبان در سرای داستان بنیاد ادبیات داستانی ایرانیان برگزار میشد، با اشاره به سابقه کار نویسندگی خود گفت: سال 64 بود که من با یک اطلاعرسانی کوچک متوجه شدم جای خوبی برای انتشار آثار داستانی به نام حوزه هنری هست که در آن خلاقیتها شناسایی و شکوفا میشود. چیزی که انگیزه من شد تا اولین داستانم را بنویسم، عِرق ملی بود که در زمان جنگ به من دست داد، چون میدیدم جوانهایی هستند که از همه چیزشان میگذرند و میروند تا از وطنشان دفاع کنند.
وی افزود: به این ترتیب بود که من اولین داستانم را با درونمایه جنگ نوشتم. مدتی بعد من کتاب «آواز پرواز» درباره شهید بابایی را نوشتم. این هم به آن سبب بود که فکر میکنم اندیشهای پدید آمده که جنگ را تمام شده میداند، در حالی که حتی امروز هم نباید نسل جوان فکر کند یک جنگی بوده و تمام شده است. هر چند این جنگ نبود، بلکه گنج بود.
این داستان نویس درباره اینکه چگونه میتوان از پرداخت کلیشهای شخصیت زنان در داستانها دوری کرد، گفت: این مسئله تا حد زیادی به توانایی نویسنده برمیگردد. البته شما در داستان کوتاه چندان فرصت شخصیت پردازی ندارید و عموماً یک تیپ را بازنمایی میکنید. معمولاً داستانها یک مضمون و درونمایه دارند و این از ازل تا ابد بوده است و جزو فطرت انسان است. ما میتوانیم به این مضمون فکر کنیم و بر اساس آن قصهای در بیاوریم.
تجار به این سئوال که درباره ادبیات عاشورایی چه کار شاخصی انجام داده است؟ تاکید کرد: واقعیتش این است که من در این زمینه خیلی پرکار نبودهام و شاید تنها یک اثر داستانی کوتاه داشته باشم که سالها پیش با عنوان «ماه شکیبا» در مجله همشهری چاپ شد.
وی در عین حال گفت: اما جدا از تک داستانهای اندک، بعد از انقلاب انگیزهای که به من دست داد تا بنویسم جنگ ایران و عراق بوده است. برای من شهدا همیشه قداست داشته داشتند و به همین خاطر درباره آنها زیاد نوشتهام. البته شاید بعضی اینها را ادبیات سفارشی بنامند، ولی واقعیت این است که اینها قبلاً به قلب من سفارش میشوند و بعداً مینویسم.
وی به سئوال یکی از حضار که نظر او را درباره اظهارات چندی پیش حجت الاسلام قرائتی از بیمعنا و مفهوم بودن تاریخ و ادبیات سخن گفته بود و یادآور شده بود که وی همه حرفهایش را با الهام از قرآن و قصههای آن میزند، جویا شد، این گونه پاسخ داد: من به ایشان ارادت تام و تمام دارم و همیشه با خود فکر کردهام که یک استاد و معلم چطور توانسته است این همه مخاطب جذب کند، چون واقعاً ایشان کوتاه و شیرین و گویا سخن میگوید.
تجار ادامه داد: من خودم این حرف را نشنیده ام و بعید هم میدانم آقای قرائتی چنین حرفی زده باشد، چون ایشان خیلی از قصههای قرآن را تدریس میکنند و اتفاقاً مثالهایی که میزنند، صحبتهایشان را تکمیل میکند. قصه نیاز اصلی بشر از زمان پیدایش آتش بوده است. ما در تاریخ میخوانیم که حتی انسانهای اولیه هم کنار آتش مینشستند و قصه تعریف میکردند.
این داستان نویس همچنین یکی از راههای نویسنده شدن را خوب گوش دادن به رفتار صنوف مختلف عنوان کرد و گفت: در این زمینه چهرههایی مانند جلال آل احمد و محمود دولتآبادی شاخص هستند. در غرب به این صورت است که یک نویسنده دو سال تحقیق میکند و بعد 6 ماه مینشیند و رمانی مینویسد، در حالی که ما میخواهیم بر عکس عمل کنیم.
وی به این سئوال که آیا تمایلی به نگارش زندگینامه داستانی بنیانگذار انقلاب اسلامی دارد، گفت: یکی از آرزوهایم این است که زندگینامه حضرت امام (ره) را بنویسم هرچند به نظرم کار بسیار سنگینی میآید، ولی اگر کسی وقت بگذارد، میتواند چنین کاری انجام دهد، چرا که زندگی امام (ره) بسیار روشن و شفاف است هرچند ابعاد بسیار مختلف و متنوعی دارد و از این جهت نزدیک شدن به شخصیت ایشان اندکی دشوار است.
تجار با بیان اینکه برای خلق چنین آثاری حتماً نیاز است که کمی فاصل زمانی به وجود بیاید در ادامه با موفق ارزیابی کردن سریال «کیف انگلیسی» به ضعف سریال «کلاه پهلوی» اشاره کرد و گفت: من با این که بسیار دوست داشتم و دوست دارم اطلاعات زیادی درباره این مقطع حساس از تاریخ ایران کسب کنم، حتی 5 دقیقه هم نمیتوانم این سریال را ببینم.
این داستان نویس همچنین به این سئوال که چرا هیچ یک از نویسندگان ارزشی رمانی یا اثر شاخصی درباره امام خمینی (ره) خلق نکردهاند؟ گفت: تعداد نویسندگان به قول معروف ارزشی که مثل سیمرغ در طول این سالها پرشان نریخته و با همان نگاه ارزشی خود جلو آمدهاند و تزلزلی در عقایدشان به وجود نیامده، زیاد نیست، ضمن اینکه وزنههای زیادی روی زمین مانده که باید برداشته شوند. هر چند جای این سئوال هم هست که چرا به این موضوع مهم پرداخته نشده است.
نظر شما