به گزارش خبرنگار مهر، منتظری با اینکه سالهاست به فعالیت در حوزه موسیقی پرداخته اما عموم کمتر او را به عنوان آهنگساز و خواننده می شناسند. البته عده کمی نیز او را خواننده و موزیسینی خاص می دانند. نام او بعضاً در کنار نام هایی چون ابراهیم منصفی، سهیل نفیسی و پویا محمودی شنیده شده؛ هر چند که تاثیر این نام ها بر فعالیت هنری او غیر قابل کتمان است در این گفتگو سعی بر آن داشتم، بیشتر به خود منتظری و آثار ارائه شده توسط او بپردازیم.
شناسنامه او روایت از تولد در دوازدهم اسفند ماه 1354 دارد؛ سال ها بعد در رشته مهندسی صنایع تحصیل و امروز در بخش اداری دانشگاه هرمزگان مشغول کار است. منتظری سال 1377 فعالیت موسیقی خود را آغاز و به شکل ابتدایی در زمینه نت خوانی آموزش هایی می بیند. او در ادامه با تکمیل این روند آموزشی فعالیت در این زمینه را ادامه داده است. او در سالهای 79 تا 82 تجربه های گوناگون با افرادی که در زمینه موسیقی فعالیت دارند را پشت سر می گذارد. او خود در این باره این تجربه ها می گوید: "در این سالها من آموزشگاه هنری داشتم و آنجا تبدیل به یک مکان برای تمرین و تجربه های گوناگون شده بود در این سالها با افراد مختلفی که در زمینه موسیقی فعالیت داشتند تجربه های گوناگونی داشتم. "
منتظری از سال 82 تصمیم می گیرد قطعاتی را که اجرا می کند خود بسازد و یک سال بعد آشنایی با سهیل نفیسی فصل تازه ای در فعالیت هنریش باز می کند. منتظری درباره آشنایی با نفیسی می گوید: "قطعه ای را که ساخته بودم در اولین دیداری که با سهیل داشتم برایش اجرا کردم خوشش آمد و همین باعث باز شدن فصل تازه ای در دوستی ما بود."
او از معدود موزیسین های هرمزگانیست که ادبیات را بر موسیقی ارجع می داند، خوب مطالعه می کند و تاثیر ادبیات در آثارش بسیار پر رنگ است. همچنین آرشیو کاملی از موسیقی ملل دارد که اغلب در حال شنیدن آنهاست. بی شک، این خواندن و شنیدن های مدام در ساختن و شکل گیری کارکتر هنری او نقش اساسی داشته و دارد. آثار او اکثر از ترانه های ابراهیم منصفی بوده و سادگی، تاثیرگذاری و پیش رفتن موسیقی و کلام به موازات هم در فرم قطعات، از جمله خصوصیات بارز این آثار است.
منتظری سال 86 در نمایشگاه شنیداری آثار موسیقی تهران نخستین اجرای زنده اش را تجربه، و در ادامه اجراهایی در سوئد و اجرا در دو شب شعر را به کارنامه هنری خود افزوده اما هنوز در قالب یک کنسرت در بندر عباس به روی صحنه نرفته است. از پیش بارها تصمیم به گفتگو با او داشتم اما خبری مبنی بر اجرای زنده ناصر منتظری، آهنگساز و خواننده هرمزگانی، در کشور اسپانیا ترغیب به گفتگویی کرد.
عده ای معتقد هستند ناصر منتظری خواننده و نوازنده ای خاص است نظر خودت در این باره چیست؟
منتظری: به شخصه خود را موزیسین نمی دانم. تنها با توجه به علاقه ای که به موسیقی دارم؛ ارتباطی خاص، با ترانه و شعر مورد علاقه ام برقرار و اگر آن اثر قابلیت لحن گذاری و اجرای در قالب ترانه را داشته باشد آنرا اجرا می کنم. به زعم خود بیشتر شنونده خوبی هستم تا آنچه شما گفتید.
عدم شناخت مخاطب عام از ناصر منتظری را چه عاملی می دانید؟
منتظری: یکی از مشکلات که در ایران وجود دارد این است که معمولاً شغل شما با علاقه مندی تان هم خوانی ندارد که این موضوع خود باعث تناقض و ایجاد پارادوکس می شود. همچنین برای شناخته شدن یا دیده شدن به شکلی گسترده در بین عموم می بایست فعالیتی مداوم داشت؛ باید اثر تولید و ارائه کرد زیرا قرار بر شناخت مخاطب به واسطه اثر ارائه شده توسط شماست؛ و من هنوز فعالیت خاص و مهمی انجام نداده ام که انتظار شناخته شدن را داشته باشم.
کتابخانه خوبی داری و با شناختی که از تو دارم مطالعه خوبی داری، این موضوع چقدر در موسیقی که ارائه می کنی تاثیر دارد؟
منتظری: مسلماً که تاثیر بسیاری داشته و دارد. من ادبیات و توجه به آن را بسیار مهم می دانم. البته سلیقه ها می توانند متفاوت باشند اما به نظر من آنکه خوب و اصولی مطالعه و ادبیات را به خوبی درک کرده باشد؛ در تولید اثر هنریش تاثیر بسزا خواهد داشت و حتماً این شناخت باعث تولید و ارائه کاری به نسبت فخیم تر خواهد شد. البته باید بگویم که به موسیقی بسیار علاقه دارم و بیشتر وقت من صرف شنیدن موسیقی می شود اما این گرایش و علاقه من به ادبیات است که سلیقه موسیقیایی ام را تعیین می کند.
پس با توجه به گفته هایت این گرایش و شیفتگی به ادبیات تو را به سمت موسیقی کشاند؟
منتظری: نه؛ علاقه به موسیقی در من وجود داشت. شاید بهتر است این گونه گفته شود که علاقه مندی من به موسیقی و گرایش به ادبیات باعث شد که در آهنگ سازی و ارائه آثارم نقش ادبیات پر رنگ تر باشد و همواره سعی داشته ام که موسیقی بر کلام چیره نشود بلکه در کنار هم یک قطعه را به وجود بیاورند. در واقع ادبیات سلیقه من در موسیقی را به مخاطب نشان می دهد.
این شیفتگی به ادبیات از کجا نشات می گیرد و هسته مطالعاتی تو را چه ژانر کتاب هایی می سازند؟
منتظری: من از کودکی به کتاب خواندن علاقه داشتم و کم کم علاقه ام را به شعر کشف کردم؛ من طی این سالها مطالعه زیادی داشتم اما در یک مقطع مطالعاتم را به صورت جدی تر و با شناخت بهتری ادامه دادم. از سویی آشنایی و نشست و برخاست با افراد زیادی، به خصوص حسن کرمی که موهبتی بود در شکل گیری این علاقه تاثیر فراوانی داشت. و این موضوع در کنار علاقه به مطالعه ، در گرایش من به سمت ادبیات نقش مهمی داشته.
نام تو در کنار نام حسام الدین نقوی به عنوان یکی از گرد آورندگان بر کتاب های منتشر شده از منصفی دیده می شود از این شکل دیگر فعالیت هنری بگویید؟
منتظری: این پروژه حدود 10 سال پیش با تصمیم حسام الدین نقوی برای اتمام کارهای ناتمام ابراهیم منصفی، حسن کرمی، فرشید فرهت و سید حسن بنی هاشمی آغاز شد، پس به همین منظوربا همکاری دوستان دیگر تحقیقی گسترده را برای یافتن ترانه ها، دست نوشته ها و سایر چیزهایی که در ارتباط با منصفی بود و می بایست جمع آوری شود ، انجام دادیم. که نتیجه کتاب هایی است که منتشر شده . اضافه کنم که نخست ترانه های رامی و پس از آن زخم هزار ترانه به چاپ رسید.
چرا اکثر ترانه هایی را که اجرا کرده ای از ناخوانده های منصفی و بعضاً ترانه هایی از کرمی انتخاب می کنید؟
منتظری: من اصراری به خواندن ترانه هایی که خود منصفی آنها را به زیبایی اجرا کرده ندارم و همچنین معتقدم تا ترانه ای آهنگسازی و اجرا نشود زیبایی و تاثیرگذاری آن آشکار نمی شود. ترانه ها کار نکرده مهمترین دلیل برای انتخاب این ترانه هاست اما اگر منظورتان این است که چرا فقط ترانه های منصفی را اجرا می کنم؛ این پرسش را خیلی ها مطرح می کنند و من در جواب این که چرا منصفی یا تا کی می خواهی منصفی بخوانی اینگونه پاسخ می دهم: خیلی ساده است هر کسی بر اساس ایده ال های ذهنی خود دست به انتخاب می زند؛ یا به تعبیری دیگر انتخاب ها بر اساس تفکر شخص و نزدیکی سوژه انتخاب شونده با این فضای فکری و ذهنیست که شکل می گیرد.
برای من این نزدیکی مهم است و تفاوتی نمی کند که ترانه منصفی باشد یا فرد دیگری؛ در واقع شخص برایم اهمیتی ندارد بلکه این ترانه است که باید با ذهن و روحیات من نزدیکی داشته و تاثیر خود را گذاشته باشد. بشخصه تا کنون در بومی سروده ها ترانه ای به زیبایی و تاثیر گذاری ترانه های "رامی" ندیده ام. این انتخاب و زیبایی شناسی بر اساس ملاک های ذهنی من است ؛ حال شاید با ملاک ذهنی دیگران ترانه هایی زیباتر و قدرتمند تر نیز وجودداشته باشد. من ارتباط خوبی با ترانه های منصفی برقرار، و اثر گذاری آنها روی من، دلیل این انتخاب هاست؛ که در انتخاب ترانه تا این لحظه شخصی مناسب تر از او برای من وجود نداشته؛ ضمن اینکه بعید نیست شاعران و ترانه سرایانی باشند که ترانه های بهتری ارائه می کنند اما من ندیده ام.
پس نبود گزینه های متعددی برای انتخاب های بهتر را، دلیل اجرای این ترانه ها می دانی ؟
منتظری: بله اگر این چند گانگی وجود داشته باشد شاید بتوان انتخاب های دیگری نیز انجام داد. مورد دیگر اینکه من مستقیم با اثر این شاعر درگیر هستم؛ آن هم اثری که خوانده نشده پس فقط بحث ترانه مطرح است نه اسم و رسم و هر چیز دیگری؛ با این وجود من هنوز درک نکرده ام که چرا اینقدر از جانب بعضی ها نسبت به منصفی حساسیت وجود دارد. شاید شما به عنوان یک ادبیاتی بتوانید پاسخ بدهید که چرا؛ واقعا چرا؟
همیشه فکر می کنم که وقتی ناخوانده های منصفی تمام شد می خواهم چه کنم؟ و با این جواب خود را قانع می کنم که اگر در خصوص بومی سروده در سطح او و بالاتراز او بود که چه بهتر، ولی اگر نبود کار نمی کنم ؛ شاید هم به موسیقی بدون کلام بپردازم. اول این مصاحبه نیز گفتم به صورت حرفه ای فعالیت و از این راه نیز ارتزاق نمی کنم. پس تا اثری آنگونه که باید در من تاثیر گذار نباشد امکان ندارد که آهنگی برای آن شعر یا ترانه بسازم؛ حال اثر متعلق به هر که باشد مهم نیست؛ و باید اضافه کنم که اغلب تازه های چاپ شده در حوزه ترانه را نیز دنبال می کنم ولی متاسفانه از دید من بین این آثار با ترانه های رامی فاصله ی بسیاری وجود دارد.
فکر می کنید چاره ی رهایی از این وضعیت چیست؟
منتظری: تا یک پیش زمینه خوب و علمی وجود نداشته باشد وضعیت همین خواهد بود؛ به نظر من خیلی از کسانی که کار ترانه می کنند باید مطالعات دقیق تری انجام بدهند زیرا هنوز سطحی نگری به وضوح دیده می شود. باید عمقی و پایه ای به قضیه نگاه کرد.
این ایراد را عده ای از کارهای تو می گیرند که اجراها با نوع سبک و اجرای سهل نفیسی بسیار نزدیکی دارد، آیا واقعاً اینگونه است ؟
منتظری: به نظر خودم که اصلاً شباهتی وجود ندارد، قطعات آلبوم مرا اگر شنیده باشید می توانید با قیاسی ساده این موضوع را متوجه شوید. در شکل کلی نیز نحوه آهنگسازی ها با هم تفاوت دارد. سهیل در کارهایش بسیار به مینیمال نزدیک می شود و در اکثر قطعات او تکرار نقش مهمی را ایفا می کند در واقع در کارهایش، گامی مشخص و لحن های آوازی را تکرار می کند که بسیار هم استادانه و دانشین است؛ اما در مورد کار من اینگونه نیست من سعی می کنم با رنگ آمیزی، ریتم و تنوع قطعات به لحاظ فرم اثر را ساخته و ارائه کنم.
ناصر منتظری گرایش زیادی به سبک جز دارد، اما در آثارش فلامینکو و حتی لاتین نیز دیده می شود. چرا یک سبک ثابت را دنبال نمی کنی ؟
منتظری: البته من سبک های مختلف موسیقی را گوش می کنم و همانطور که اشاره کردی سبک جز یکی از علاقه مندی های من است، در مورد چرای پرداختن به سبک های دیگر باید بگویم که این انتخاب منحصراً به ترانه و حال و هوا و سبکی که فراخور آن است باز می گردد. بشخصه در ابتدا با ترانه درگیر می شوم و بعد از برقراری این ارتباط است که یک ملودی در ذهنم شکل و تقریباً سبک کار را همان ملودی تعیین می کند.
مهر: ضبط آلبوم "روزون رفته" چگونه اتفاق افتاد و چه کسانی به عنوان نوازنده با تو همکاری داشتند ؟
منتظری: باید بگویم که ضبط این آلبوم خیلی اتفاقی شروع شد. این قطعات چندین سال پیش آهنگسازی شده بود و مدیر "انتشارات ماه ریز" در دفعات مختلف برای ضبط و انتشار این آلبوم توسط ماهریز تمایل نشان داده بود. مرداد ماه سال 90 مدتی را با خانواده، برای دیدن دوستان و همچنین رفع خستگی در تهران می گذراندم؛ پروسه ضبط در همین مدت با تماس مدیر این انتشارات و طرح دوباره پیشنهادش آغاز شدکه در ادامه این پروسه نیز دو تن از دوستان خوبم (حسین کمانی و محمد آزمند) که هنرمندان قابلی هستند در ضبط این آلبوم به عنوان نوازنده با من همکاری کردند که بعد از هفت ماه کار ضبط به پایان و آلبوم برای انتشار آماده شد.
آلبوم "روزون رفته" آنطور که باید منتشر نشد و بدست مخاطب نرسید. آیا از پروسه انتشار راضی بودی؟
منتظری: البته باید تاکید کنم که آلبوم هنوز مجوز انتشار از ارشاد را ندارد و در ایران به شکلی رسمی منتشر نشده؛ آنچه نیز ارائه و پخش شد تنها تعدادی معدود است که به در خواست علاقه مندان تهیه و در اختیار آنها قرار گرفته. در حال حاضر نیز با جدی تر شدن اختلافات داخلی ماهریز، برای انتشار این آلبوم در حال رایزنی با چند نشر دیگر هستم.
با توجه به اینکه ترانه اکثر قطعات در کتاب ترانه های منصفی و با مجوز رسمی چاپ شده مشکل گرفتن مجوز نشر از کجاست ؟
منتظری: بله؛ ولی با این وجود در هنگام بررسی ترانه ها، در شورای ترانه ارشاد، چند بیت از آن ها حذف شد. اما مشکل اصلی پاره ای از ترانه "مردن مردونه" است که در کتاب ترانه های رامی نیست. البته این مشکل آنچنان پچیده نبوده و این گره به آسانی و با کمی پیگیری باز شدنی است؛ که متاسفانه تا کنون تنها به دلیل عدم پیگیری های ناشر به درازا کشیده است.
خبر هایی از انجام کارهای ابتدایی و ضبط اتودهای آلبوم دومت داشتم آیا این موضوع صحت دارد؟
منتظری: بله؛ کارهای ابتدایی آلبوم دوم آغاز و در حال تکمیل و انجام مراحل اولیه هستیم، تمامی اتودها در بندرعباس ضبط شده، اما ضبط نهایی در تهران انجام می گیرد.
این آلبوم از نظر ترانه و آهنگ سازی چه چیدمانی دارد و نوازند ها چه کسانی هستند؟
منتظری: سعی در انتخاب و گنجاندن قطعاتی متنوع،در این آلبوم بوده؛ در آهنگ سازی نیز احتمالاً از سبک های جز، لاتین و فلامینکو استفاده می شود. سازبندی ها هم چون آلبوم اول و نوازنده ها نیز تقریباً همان گروه قبلی حسین کمانی، آرین کشیشی و محمد آزمند خواهند بود؛ اما این امکان وجود دارد که بر اساس نیاز نوازنده دیگری نیز به این جمع اضافه شود.
در مورد نام، تعداد قطعات، زمان و چگونگی ارائه این آلبوم نیز توضیحاتی بدهید.
منتظری: هنوز اسمی برای این آلبوم انتخاب نشده اما حدود 11 قطعه هست، که پیش بینی می شود در صورت پیشرفت مطلوب کار، تا شش ماه آینده کار ضبط به پایان برسد. همچنین برای نشر این آلبوم نیز با انتشارات "هرمس" صحبت هایی شده اما هنوز قطعی نیست.
خبری از اجرای زنده تو در اسپانیا داشتم زمان این اجرا چه وقت و به چه شکلی خواهد بود؟
منتظری: طی قراردادی که با یک ناشر اسپانیایی به امضا رسید قرار بر انتشار آلبوم"روزون رفته" در اسپانیا و همچنین اجراهای زنده ای در آن کشور شد که اگر شرایط مهیا شود تا پایان سال نخستین اجرا را در این کشور خواهیم داشت.
باز نشر آلبوم "روزون رفته " در اسپانیا به چه شکلیست ؟
منتظری: این ناشر در نظر دارد آلبوم "روزن رفته" را با یک ورژن تازه در اسپانیا باز نشر کند.
در ورژن جدید آلبوم "روزون رفته"چه تغییراتی می کند؟
منتظری: قرار بر باز تولید کار توسط نوازنده ای اسپانیایست و تغییراتی در نحوه سازبندی انجام می گیرد ضمن اینکه در قطعاتی از آلبوم ممکن است ترجمه اسپانیایی ترانه ها نیز خوانده شود، در حال حاضر تنها، فایل گیتار و آواز من در اختیار ناشر است که با اثر باز تولید شده، میکس و مستر خواهد شد.
اجرای زنده ناصر منتظری را چه وقت در قالب کنسرتی در بندرعباس می بینیم ؟
منتظری: در حال برنامه ریزی هستیم که به احتمال زیاد اواخر دی ماه اجرایی زنده در بندرعباس داشته باشیم.
با همان گروه یا کسانی مثل وجدانی و عباسپور هم به شما اضافه می شوند؟
منتظری: بله با همان گروه حسین کمانی(گیتار)، آرین کشیشی(گیتار باس) ومحمد آزمند(الکتریک گیتار)
در این کنسرت چه قطعاتی اجرا می شود و در چند سانس و در کدام سالن خواهد بود ؟
منتظری: برای کنسرت اجرای قطعات البوم" روزن رفته" وتعدادیاز قطعات البوم جدید در نظرگرفته شده ضمن اینکه چند قطعه را نیز خودم به صورت تک نوازی(Solo) اجرا خواهم کرد؛کنسرت نیز در یک شب و یک سانس خواهد بود در مورد سالن هنوز به نتیجه قطعی نرسیدیم.
تمرینات شما با گروهی که از تهران می آیند از چه زمانی آغاز می شود ؟
منتظری: اگر همه شرایط برای این اجرا فراهم شودتمرینات را از اوایل دی ماه آغاز و در این مدت نیز سعی داریم کار های مربوط به آلبوم دوم را انجام دهیم.
ما منتظر زمستان و آخر دیماه می مانیم از وقتی که گذاشتی سپاسگزارم.
منتظری: خواهش می کنم اگر اجازه دهید نکته ای در مورد ابراهیم منصفی هست که فکر می کنم باید گفته شود. عده ای هستند که در اغلب اوقات او را شاعر یاس و ناامیدی، بی اعتنا به مسائل اجتماع و بی تعهد می نامند این موضوع که از عدم شناخت نشات می گیرد با در آمیختن با وجه های شخصی او به اثارش ارتباط داده می شود که اغلب موارد باعث شکل گیری نگاهی نامناسب و غیر منصفانه به این هنرمند است؛ اما شناخت هنر و یک هنرمند ناب، بسیار پیچیده و سخت است.
به شخصه معتقدم منصفی به دلیل شرایط خاصی که داشته و اتفاقات نچندان خوشایند زندگیش، رنج فراوانی را متحمل می شود اما هیچ گاه بی تفاوت از کنارشان عبور نکرده است او به هر اتفاق پیرامونش چه فردی و چه اجتماعی واکنش داشته، در مورد خشونت، جنگ و غیره از او اثر موجود است. شما می دانی که چه ترانه هایی درخشانی در مورد دهه 60 دارد آن ترانه ها از دید من بی نظیرند و همینطور بسیاری از ترانه های دیگر او همین وضعیت را دارند. اما شرایط اجتماعی و زیستی به او اجازه نداد که پاسخ خوبی از سوی جامعه و مخاطبش بگیرد؛ او عاشق زندگی بود، ولی موفقیت هایش را به دلایل گوناگون نه کسی دید و نه اگر دید به آنها توجه کرد؛ جمله ای را از کارل گوستاو یونگ نقل قول کرد که از وقت شنیدن آن، ذهن من درگیر این جمله شده؛ جمله ای با این مضمون که " من نگران رنجی هستم که انسان از موفقیت های بزرگ متحمل می شود" جمله عجیبی است!؛ و من فکر می کنم برای منصفی نیز همین اتفاق افتاد.
نظر شما