به گزارش خبرگزاری مهر، بحث و گفتگو در مورد خانواده در عصر كنوني افزايش يافته و در این مباحث، طیف سنت گرا به عنوان مدافع خانواده سنتی با ليبرال ها به عنوان مدافع چندگانگي اشكال و روابط خانواده به رقابت مي پردازند. در برخي از اين مباحث، شيوه هايي كه از طريق آنها الگوي رفتاري در خانواده ها به تشويق يا تنبيه كودكان منجر شده مورد توجه قرار گرفته، اما طیف عمده ای از طرفداران اين دو گروه معتقدند اگر مادران در خارج از منزل مشغول به كار نباشند، زندگي بهتر و مناسب تري را تجربه مي كنند يا اينكه معتقدند اگر حداقل يكي از والدين به هنگام بازگشت كودك از مدرسه در منزل حضور داشته باشد اين كودك از رضايت بيشتري برخوردار است.
سنت گرايان اعتقاد دارند كه پدران و مادان نقش متفاوتي در زندگي كودك داشته و از اين رو مسئوليت هاي متفاوتي دارند. در واقع عليرغم طرح انتقادات گسترده از سوي هر دو طيف، شاهد بي تفاوتي بهت آوري نسبت به حركت ها و جهت گيري هايي هستيم كه زندگي سياسي، اجتماعي و فرهنگي ما را تهديد كرده و در يك دوره بسيار كوتاه و اغلب بدون آنكه متوجه باشيم تغييرات فاجعه آميزي در ماهيت جامعه ايجاد كرده اند.
امروزه آمريكايي ها آزادي و حقوق فردي را وقف برتري و قداستي كرده اند كه آنها را عملا از ساير جوامع جدا مي كند. برتر دانستن فردگرايي، رشته هاي پيوند فرد با جامعه را به ميزان زيادي تضعيف كرده است. از نظر ساختاري و مردم شناسي، جوامع انساني به گونه اي توسعه يافته اند كه مشاركت و وابستگي متقابل امري ضروري تلقي مي شود و با روند رو به رشد فردگرايي افراطي دراين جوامع سازگاري ندارد. از اين منظر پديدارهاي شگفت انگيزي رخ داده كه توجه به آنها جهت درك فرآيند خانواده ضرورت دارد.
افزايش پيچيدگي هاي اقتصادي و اجتماعي به ويژه به شكل متداول و شناخته شده آن يعني مدرنيزاسيون باعث شده تا جوامع استقلال بيشتري به افراد عضو خود يا به شكل عمومي تر به واحدهاي منفرد خانواده ها اعطا نمايند.در سراسر جهان گسترش سرمايه داري، سرعت فرآيند فردگرايي را افزايش داده كه نتيجه آن، رواج گسترده ایده ای به نام حقوق بشر فردي در بسياري از كشورها بوده است.
البته پيشرفت سرمايه داري و ايدئولوژي فردگرايي نبايد ما را فريب داده و به اين نتيجه برساند كه قداست فردگرايي يك هنجار جهاني است، در حالي كه هنجار نبودن آن كاملا روشن است. هنوز در اكثر نقاط جهان، افراد براي ادامه حيات و بقا تا حد زيادي به خويشاوندان و فاميل خويش وابسته اند و خانواده ها نفوذ زيادي بر اعضاي خود دارند، همچنين برخي از اديان از جمله دین مبین اسلام به عضويت گروهي اولويت مي دهند.
در واقع تاكيد بر حقوق فردي از چشم انداز تاريخي و جهاني، غير متعارف مي باشد و اطمينان به اينكه اين حقوق فردي يك هنجار تخطي ناپذير تلقي مي شود، مغرورانه و نادرست است. غرور باعث شده تا به نحو خطرناكي چشم ها بر هنجاري كه وجود آن قطعي نيست يعني "اصالت تمام عيار فرد" تاكيد شود، حال آنكه در اين حوزه انقلابي بزرگ رخ داده كه در فهم معناي آن چندان پيشرفتی بدست نیامده، انقلابي كه بر هويت هاي جمعي تا فردي انگشت مي گذارد.
نظر شما