پیام‌نما

الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَ لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَ صَلَوَاتٌ وَ مَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ‌اللَّهِ كَثِيرًا وَ لَيَنْصُرَنَّ‌اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ‌اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ * * * همانان که به ناحق از خانه‌هایشان اخراج شدند [و گناه و جرمی نداشتند] جز اینکه می‌گفتند: پروردگار ما خداست و اگر خدا برخی از مردم را به وسیله برخی دیگر دفع نمی‌کرد، همانا صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مسجدهایی که در آنها بسیار نام خدا ذکر می‌شود به شدت ویران می‌شدند؛ و قطعاً خدا به کسانی که [دین] او را یاری می‌دهند یاری می‌رساند؛ مسلماً خدا نیرومند و توانای شکست‌ناپذیر است. * * كسى كاو دهد يارى كردگار / بود ياورش نيز پروردگار

نشست رونمایی از یک رمان/

اندوه، تنها مضمون رمان «اندوه مونالیزا» است/ روایت تاریخ از زبان یک رمان‌نویس

اندوه، تنها مضمون رمان «اندوه مونالیزا» است/ روایت تاریخ از زبان یک رمان‌نویس

یوسف انصاری در نشست رونمایی از رمان اندوه مونالیزا با بیان اینکه اندوه مضمون اصلی این رمان است، اظهار کرد: من این کتاب را یک رمان تاریخی نمی‌دانم، بلکه فکر می‌کنم نویسنده آن سعی کرده است تاریخ را به نوعی رمانتیزه کرده و با نگاه یک رمان‌نویس بیانش کند.

به گزارش خبرنگار مهر، رمان «اندوه مونالیزا» اثر شاهرخ گیوا که به تازگی از سوی نشر زاوش منتشر شده و دومین رمان این نویسنده به شمار می‌رود، شب گذشته با حضور جمعی از نویسندگان در باشگاه کتاب تهران در فرهنگسرای ارسباران رونمایی شد.

در ابتدای این مراسم یوسف انصاری، نویسنده و منتقد در سخنانی با اشاره به اینکه نخستین موضوعی که درباره این کتاب مخاطب را به خود جذب می‌کند، نام آن است، گفت: وقتی مخاطبی از پشت ویترین بخواهد کتابی را انتخاب کند، به طور قطع اسم اثر برای او اهمیت دارد، نام این کتاب نیز هر فردی را یاد تابلوی معروف لبخند مونالیزا می‌اندازد و انگار نویسنده خواسته مخاطبش را که تابلوی داوینچی را دیده آگاهانه به موضوعی هدایت کند. البته باید بگویم که لبخند در آن نقاشی، یک مضمون است و شاهرخ گیوا هم از همین تکنیک بهره برده است و به طور قطع در رمانش به این موضوع که منظورش از اندوه چیست، پاسخی نمی‌دهد و به واقع اندوه، مضمون رمان است.

وی افزود: من حس می‌کنم که نویسنده در این اثر به دنبال آن بود که یک وضعیت را به نمایش می‌گذارد که استعاره از کل ایران است. البته این را هم باید بگویم که رابطه اسم این اثر با نقاشی داوینچی من را یاد آثار شکسپیر انداخت که به گفته تی‌ اس الیوت از میان آنها، هملت، همانند مونالیزای ادبیات است.

انصاری افزود: در رمان شاهرخ گیوا، یک تکرار تاریخی را شاهدیم؛ هرچند من این کتاب را یک رمان تاریخی نمی‌دانم، بلکه فکر می‌کنم نویسنده آن سعی کرده است تاریخ را به نوعی رمانتیزه کرده و با نگاه یک رمان‌نویس بیانش کند.

تهران شاهرخ گیوا دچار وارونگی است

در ادامه این مراسم و پس از خوانش بخشی از داستان «اندوه مونالیزا» توسط شاهرخ گیوا، کاوه فولادی نسب، نویسنده و مترجم در سخنانی اظهار کرد: مهمترین عنصر داستانی گیوا چیدمان کاری اوست؛ چیزی که تنها شامل مکان  نمی‌شود، بلکه مجموعه شرایط محیطی که تهران از دوران رضاشاه تا دوران مدرن امروز را روایت می‌کند، مد نظر من است.

فولادی‌نسب ادامه داد: داستان حول محور خانه‌باغی می‌گذرد که قرار است تخریب شود و راوی خاطراتش از آن خانه‌باغ را پیش می‌برد، اما با این همه آدم‌ها و خاطرات در این کار اهمیتی ندارند، بلکه او در این میان، تصویرگر تهرانی است آلوده، دچار فردیت، سرد و درگیر صنعتی شدن به شیوه اروپای قرن 19. البته قبل از این تهران را در رمان‌هایی نظیر «یوسف‌آباد خیابان 33» و یا «من منچستر یونایتد را دوست دارم» هم دیده‌ایم و این سه اثر را که کنار هم قرار دهیم، می‌فهمیم که تهران در این سه اثر در حال تغییر پیدا کردن است و هر نویسنده با شهرش از نگاه خود ارتباط گرفته است.

مترجم مجموعه سه جلدی «حرفه‌داستان‌نویس» افزود: شهر شاهرخ گیوا در این رمان به نوعی دچار پدیده وارونگی است، اما کمی هم زبان نویسنده در این زمینه اغراق‌آمیز است. او به متنش کیفیتی آخرالزمانی بخشیده که در آن نوعی بیماری مانند خوره به میان مردمان شهر افتاده و آنها را انگار دانه به دانه به کام مرگ می‌فرستد.

وی تاکید کرد: جذابیت کار شاهرخ گیوا در این است که رمانش علاوه بر داستانی ظاهری، داستانی در عمق نیز دارد و همین موضوع است که کیفیت واقع‌گرای نمادین به اثر می‌دهد. او هم خوب روایت می‌کند و هم خوب گفتگو می‌نویسد. او نسبت به رمان قبلی خود به سمت جلو حرکت کرده و هم روایت داستانی جذاب‌تری دارد.

فولادی‌نسب در پایان با تاکید بر اینکه شخصیت‌های گیوا در این رمان را می‌شود در تجربه‌های زیسته خودمان ببینیم، تصریح کرد: اینکه نویسنده توانسته به خلق شخصیت‌هایی نائل شود که در تجربه زیستی ما وجود دارند، جای خوشحالی دارد، اما به نظرم اگر او به جای تیپ، سراغ ساخت شخصیت‌سازی از افرادی برود که در ادبیات ما ماندگار شوند، بهتر است.

اجزای اندوه مونالیزا خیلی خوب به هم بافته شده

رضیه انصاری، دیگر داستان‌نویسی بود که در این نشست به سخنرانی پرداخت و در ابتدای سخنان خود به تم نوستالژیک موجود در متن اشاره کرد و گفت: همه ما اسیر حس نوستالژیکی هستیم که گیوا در رمانش به تصویر کشیده است و نمی‌توانیم از خودمان جدایش کنیم. به نظر من این کتاب دارای اجزایی است که خیلی خوب به هم بافته شده است و آنقدر این تنیدگی درست و بجاست که نمی‌توان از هم جداشان کرد.

وی همچنین به دیالوگ‌های این کتاب اشاره کرد و گفت: دیالوگ‌های طولانی این کتاب که الزاما دیالوگ هم نیست به نظرم توانسته در کنار فضاسازی و شخصیت‌پردازی روایت را جلو ببرد. البته نثر و زمان کار، خیلی شکسته است که من خیلی با آن موافق نیستم، اما با این حال با پلان و شخصیت‌پردازی کار بسیار موافقم.   

کد خبر 2190839

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha