به گزارش خبرنگار تئاتر "مهر" در اين جلسه، نغمه ثميني و محمدرضايي راد به بررسي دو نمايشنامه نويس فرانسوي پرداختند و ماري ليسونت ديگر مهمان برنامه از فرانسه به ارائه اطلاعاتي در مورد شيوه "لوريتمي" پرداخت كه خود متخصص اين شيوه در فرانسه مي باشد و در مدت حضور خود در ايران با برگزاري ورك شاپ به آموختن آن پرداخت.
نغمه ثميني كه بحث خود را به بررسي برخي از آثار "كورني" اختصاص داده بود،گفت: با نگاهي به تاريخ ادبيات نمايشي فرانسه به ويژه در دوران معاصر به نام هايي برخورد مي كنيم كه شايد انتخاب كورني كه يك نمايشنامه نويس قرن 17 است عجيب به نظر بيايد.اما در دوراني كه همه چيز حكم بر قاعده داشته است و جريان هاي هنري و سياسي نمايشنامه نويس را به زور در چارچوب قرار مي دادند،چگونگي ستيز كورني با اين قاعده كه از همه طرف بر وي وارد مي شده است،براي من جالب است.
وي ادامه داد: تم هاي غالب و تحميل شده در آن دوران جدال عشق و وظيفه بود كه تمام اتفاقات نمايشي به نفع وظيفه پايان مي يافت.وظيفه اي كه از آن صحبت مي كنيم در واقع سرسپردن به قدرت ما فوق بود.نمايشنامه نويسي در آن دوران از دو سو قاعده بندي مي شد،از يك سو زير فشارسياست حاكم كه پيروزي وظيفه بر عشق را قابل قبول مي دانست،قرار داشت و از سوي دبگر قواعد سخت نئوكلاسيك كه قونين حاكم بر نمايشنامه نويسي در قرن 17 است،وجود داشت.كورني در نمايشنامه هايش به طور زيركانه اي به سانسور تحميلي از بيرون ستيزه مي پردازد بدون اينكه در خطر جدي گرفتار شود.بخشي از آن به دليل ذهن پيچيده حيله گرش كه شغل وكالت براي وي تدوين كرده بود،بوده و بخشي ديگر به شهرستاني بودن و داشتن جرات اعترض وي بود كه در اشراف پاريس از بين رفته بود.همچنين تربيت مذهبي كورني بر خلاف "راسين" تربيت تسليم نبود بلكه تربيت جدال و جنگ براي بدست آوردن آنچه كه مي خواهد،بود.
ثميني در ادامه به بررسي 4 نمايشنامه برجسته كورني پرداخت و هر يك از اين خصوصيات را در آن ها مورد بحث قرار داد.
محمد رضايي راد ديگر مهمان حاضر در جلسه به بررسي "ژان ژنه" و دو نمايشنامه "كلفت ها" و "سياها"ي وي پرداخت.او دليل انتخاب ژان ژنه را اهميت بازخواني ژنه در اين دوران و نيز كتابي را كه خود در حال حاضر در مورد وي مي نويسد،دانست.
وي سپس بخشي از مطالب كتاب خود را كه هنوز عنوان قطعي آن را انتخاب نكرده است،خواند.
پس از آن ماري ليسونت به توضيح شيوه "لوريتمي" كه تقريبا در كشور ما نا شناخته شده است،پرداخت و گفت: با هنر لوريتمي بر روي هنر حركت ها يا جنبش ها كار مي كنيم و به خواستگاه يا منشا زبان برمي گرديم.در هنر لوريتمي متوجه مي شويم هر صدايي يك شكل پويا و ديناميك دارد و ما مي توانيم آن شكل را با كل بدنمان بيان و منتقل كنيم.يعني انرژي جسماني و بدني را منتقل نماييم.در بازيگري تمريناتي وجود دارد كه از تمرينات لوريتمي بهره مي برند و نيز تمريناتي كه باعث آزاد شدن احساسات مي شوند و بازيگر مي تواند احساسات و مقاصد و نيت هاي خود را از اين طريق،مشخص تر و دقيق تر بيان كند و به بيان آن چيزي برسد كه از طريق ژست ها فيزيكي قابل دبده شدن نيست.
وي ادامه داد: لوريتمي در پي آن است كه ثابت كند هر صدايي شكل و لرزشي مشهود در بدن به وجود مي آورد و به كمك آن مي توان كشف كرد چه احساساتي مي توانند به همراه اين صداها و شكل هاي بدني و لرزش ها،از بدن انسان آزاد شوند.آنچه كه در مقايسه با ديگر شكل هاي هنري خاص شيوه لوريتمي است،آن است كه در اين شيوه مي خواهيم هم زمان بر روي انرژي،بدن،بيان مقاصد و نيت ها و نيز آنچه كه در درون حس مي كنيم،كار كنيم.
نظر شما