به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب «پاپاراتزی نيستيم» نوشته حسين انتظامی با عنوان فرعی «مجموعه مقالاتی درباره اخلاق حرفهای و مسائل روزنامهنگاران» روانه بازار نشر شده که شامل گفتارها و يادداشتهايی با محوريت روزنامه داری و روزنام هنگاری با نگاهی به مسائل و مصائب داخلی و خارجی است.
«معضلات مطبوعات، آدمخوار ايرانی؟!، شطرنج برره، يک مصاحبه دو آسيب شناسی، اقبال يا اغوا، خواهش از روزنامهداران و روزنامه نگاران، ملاحظاتی درباره اشتراکگذاری ويدئو، شرح ديالکتيک، بدرقه رئيس جمهور با طعم رسانه، لطفا مصاحبه نکنيد، يک سوء تفاهم درباره پاسخگويي، سخنگو کيست؟ سخنگويي چيست؟، مطبوعات و سرمايه ديجيتال، آموزش کاربردی حلقه مفقوده توسعه روزنامهنگاري و... عناوين برخي مقالات اين کتاب است که همراه با دو گفتگوي مرتبط با موضوع محوري کتاب و محوريت نظام صنفي مطبوعات در «پاپاراتزي نيستيم» به چشم میخورد.
نويسنده اگرچه در مقدمه کتاب، به طور خلاصه دغدغههای اصلی خود را در حوزه روزنامه نگاری دستهبندی کرده اما تاکيد دارد که استقلال رسانه، اخلاق حرفهای و تمايز ميان عرصههای سياست و رسانه در کنار ضابطهمندی و روزآمد و کارآمد کردن برخی مفاهيم کهنه و منسوخ شده گلوگاههای اصلی مشکلات حوزه رسانه در کشور است.
در بخشی از مقاله «مخاطرات حرفهای گری» میخوانيم:
وقتی کاری عادت شود، نوعی اعتماد به نفس توام با بیمبالاتی ایجاد میکند و صاحب این سطح، به عکس مبتدیان(حتی به عکس روزهای نخست کاری خود) دقت کافی نمیکند. بخش قابل توجهی از تصادفات جادهای را رانندگان خطی مرتکب میشوند. زیرا آنان به دلیل کثرت تردد در آن محور گمان میکنند (و از قضا درست هم می گویند) که به تمام پیچ و خم های آن آشنایند اما افراط در اعتماد به نفس به علاوه خواب آلودگی، فاجعه میآفریند. اگر حرفهای بودن به معنای آزادی از اصول آیینی قلمداد شود و اصول را «مقررات دست و پاگیر» بخوانیم مقدمه این سقوط است.
حرفه ای بودن، تولید انبوه نیست. برخی روزنامهنگاران، همین که چند سال از سابقه آنها گذشت در هر روز چند خبر و مصاحبه و یادداشت مینویسند و به چند رسانه میسپارند. قبول دارم که بخشی از این تندکاری ها دلایل معیشتی دارد و لذا علت را باید در جای دیگری جستجو و حل کرد اما این پرکاری، حاشیه خطا را بالا میبرد، سرقت ادبی را موجب میشود و چاپ مجدد مطالب کهنه خودمان را جایز میشمارد. دکتر صادق خرازی تعریف می کرد که چند سال پیش توماس فریدمن را در اجلاس داووس دیده و از کم پیدایی او گله کرده است. او ضمن عذرخواهی، علت را به مشغله فراوان برای نگارش یادداشت هفتگی خود در نیویورک تایمز ارجاع داده است. آقا صادق هفته ای یک یادداشت را بهانه دانسته و به شوخی گفته است: «کجای کاری؟ روزنامه نگاران ما روزی 3 یادداشت می نویسند» و او در پاسخ با لحنی طعنه آلود گفته است:«آنها میتوانند؛ من نمیتوانم!»
اين کتاب را انتشارات ثانيه در 160 صفحه و با قيمت 5هزار تومان منتشر کرده است.
نظر شما