به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب 32 قطعه شعر سپید را شامل میشود. آتفه چهارمحاليان متولد سال 60 در شهرستان شوشتر است. او در رشته جامعهشناسی تحصیل کرده و مجموعه اشعار «دارم با رشد شانههای ميت راه میروم» و «بغلم كن شبلی» را در کارنامه دارد.
چهارمحاليان معتقد است اسلافش در شعر معاصر فارسی شعر حجم و شعر ديگر است. اسامی اشعار کتاب «کتابی که نمیخواستم» به این ترتیب هستند:
چشمهایی که نمیدرند...، گشودن این گره...، با آنکه بر پرتگاه...، پیرمردهای دیوانه...، مثل تاوان یک سوگند...، آنکه اسبها...، پدر و مادرم!...، تنها نشان و پنهانی...، حالا مجبوری...، لشگری آوردهاند...، گفتم با این دغدغهها...، با کنارهها خوابیدهام...، به بالای تو...، تا در پیراهن...، سپیده ی چون ضربات آب...، دال غمگین میان واژه...، شکل شاه...، درخت را فراموش...، تو را از مخاطبم...، زیباییم را غمگین کنی...، کفشهای خود را ...، ستایش کولی...، مرا با گناهان...، درباره ی ایستاده...، پدر...، برایت لباس خریدهام...، از شاخه به ساقه...، آفتاب و نیمهشب...، آیا انار غیرممکنی...، نقص کامل معنای...، سه بر ستایش نامرئی... و با روز میخوابم...
شعر «پدر...» را از این کتاب میخوانیم:
پدر
تکههای تو در مسیر من کوهاند
آیا من از تصاویر محال تو غیبتی دارم؟
از پاکیزگی که در مسافرتهای دشت کمتر اتفاق میافتد؟
من
با لباس دیوانگان برای گفتن چیزی غایب شدهام
مرا بفهم!
و اتصالهای چشم آینه را در ترس کودکان مجاب کن
مجابم کن که شبهای نخستین آدمی در کهولت شیطانم.
بیین چه میکنم با آن ستاره ی غیرممکنم
حالا با لباسهای مبدل از تو سنگ میزنم
و با اندامی اضافه محیط را میآلایم
تغییرت دادم تا تو را
از آفتاب دیگری آورده باشند
تغییرت دادم، بتوانم
استخوانهایت را ببخشم.
به من از آفرینش، سپاسی ببخش
و با دندانت از چیزی کنارم بزن
وقتی از علامتها سوال میکنم
از لاهوت و
قصهها
و میشتابم سمت جمجمهای خالی
که آواز تَرَکهاش شب را میساید:
- میخواهم مرئی شوم
چون ماری روی کتفهایت.
این کتاب با 120 صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت 6 هزار و 200 تومان چاپ شده است.
نظر شما