متن كامل گزارش جديد البرادعي در مورد فعاليتهاي هسته اي ايران (بخش سوم و پاياني)

به گزارش خبرگزاري مهر بخش سوم و پاياني از متن كامل گزارش آژانس چنين است:

39- با توجه به انهدام سايت شيان لويزان ، در آگوست سال 2005  ايران توضيحات بيشترو مدارك ديگري در تاييد بيانيه خود مبني بر اينكه اين سايت  درپي اختلاف شهرداري با وزارت دفاع به شهرداري بازگردانده شده و شهرداري نيز آن را تخريب كرده است ارائه نمود. ايران توضيح بيشتري داد مبني براينكه انهدام اين سايت توسط شهرداري و در دسامبر سال 2003 آغاز و ظرف دو يا سه ماه پايان يافته است . به نظر مي رسد اطلاعات تهيه شده توسط ايران  با توضيحاتش درباره انهدام سايت شيان لويزان سازگاري و انطباق دارد.

40-  آژانس هنوز منتظر اطلاعات و توضيحات بيشتري توسط ايران، مصاحبه با افراد مشاركت كننده در تخريب سايت لويزان و اطلاعاتي درباره تلاش هاي مركز تحقيقات پزشكي شيان لويزان است كه ممكن است در آن استفاده  چند منظوره از مواد و تجهيزاتي براي غني سازي اورانيم و فعاليتهاي تبديل صورت گرفته باشد.   

41-  آژانس با ايران درباره فاش كردن منابع اطلاعاتي مربوط به استفاده چند منظوره از تجهيزات و مواد درحوزه نظامي متعارف و فضاي غيرنظامي و همچنين حوزه نظامي هسته اي بحث و گفتگو كرده است . همانطور كه در بيانيه اين آژانس در تاريخ 1 مارس سال 2005 به شوراي حكام توضيح داده شد،  ايران در ژانويه سال 2005 ، در اقدامي براي  شفاف سازي، موافقت كرد به آژانس اجازه ديدار از سايتي در پارچين  بدهد تا ازعدم وجود مواد و فعاليت هسته اي اعلام نشده در اين سايت اطمينان حاصل شود . جداي از چهار منطقه اي كه توسط آژانس شناسايي شد ، آژانس اجازه يافت كه منطقه اي ديگر را انتخاب كند . از آژانس خواسته شد از تعداد ساختمان هايي كه در اين منطقه ديدار مي كند بكاهد و آژانس نيز پنج ساختمان را انتخاب كرد . اين آژانس توانست آزادانه به  ساختمانها و اطرافشان دسترسي پيدا كند و همچنين اجازه يافت از آنها نمونه برداري كند . نتايج اين نمونه برداري وجود مواد هسته اي را نشان نداد و آژانس اثري از تجهيزات يا مواد چند منظوره در اماكني كه مورد بازديد قرار داد مشاهده نكرد .  آژانس درخواست ديدار از منطقه ديگر سايت پارچين را نيز مطرح كرد . آژانس درحال پيگيري اين مسئله با ايران است تا بتواند به اماكن مربوط به پارچين هم دسترسي داشته باشند .  


C : ارزيابي كلي كنوني 

42 - مديركل در پاراگراف هاي 114-106 از GOV/2004/83 جزئيات ارزيابي كلي از برنامه هسته اي ايران و تلاش هاي آژانس براي شفاف سازي اعلاميه هاي ايران مرتبط با اين برنامه را فراهم كرد . همانطور كه در اين گزارش مشخص شد  ايران در دو دهه گذشته تلاش هاي جدي را براي چيره شدن بر چرخه سوخت هسته اي مستقل انجام داده است و در پايان ، آزمايشاتي را براي كسب فنون جنبه هاي مختلف چرخه سوخت انجام داده است.  ابعاد بسياري از آزمايشات و فعاليت هاي چرخه سوخت ايران به ويژه در زمينه غني سازي اورانيم ، تبديل اورانيم و تحقيق پلوتونيم طبق تعهدات ايران در قبال توافقنامه پادماني براي آژانس روشن نشده است.  سياست مخفي كاري ايران تا اكتبر سال 2003 ادامه يافت و منجر به بسياري موارد تخلف نسبت به تعهداتش در اطاعت از اين توافقنامه شد (خلاصه اي از آن در پاراگراف چهارم در بالا آمده است ).

43 - از اكتبر سال 2003 ، در جبران اين تخلف ها توسط ايران ودر  توانايي آژانس براي تاييد ابعاد مشخص  اعلاميه هاي اخير كه به عنوان موضوع تحقق پادمانهاي عادي پيگيري خواهد شد ( به ويژه در رابطه با فعاليتهاي تبديل ، غني سازي ليزري ، فرآوري سوخت و برنامه راكتور تحقيقاتي آب سنگين ) پيشرفت خوبي حاصل شده است.

44- دو مسئله مهم در گزارش نوامبر سال 2004 مديركل ، مربوط به تلاش هاي آژانس در زمينه اطمينان از اين مسئله كه هيچ فعاليت غني سازي اعلام نشده در ايران به ويژه درباره منشاءLEU ( اورانيوم غني شده سطح پائين ) وآلودگي ذرات HEU ( اورانيوم غني شده با درجه بالا ) كه در اماكن مختلف ايران پيدا شد و دامنه تلاش هاي ايران براي واردات ، ساخت و استفاده از سانتريفوژهاي P-1 , P-2 وجود ندارد، مشخص شد .  

45- با توجه به مسئله اول - آلودگي - همانطور كه در بالا اشاره شد براساس اطلاعاتي كه اخيرا آژانس به آنها دست يافته است ، نتايج تجزيه و تحليل نمونه هاي محيطي ، با در نظر گرفتن همه جوانب اظهارنامه ايران درباره منشاء خارجي آلودگي سطح بالاي HEU مشاهده شده تاييد مي شود . درحال حاضر هنوز  امكان يك نتيجه گيري مشخص و قاطع با توجه تمامي اين آلودگي ها به ويژه آلودگي LEU وجود ندارد . اين امر  اهميت كار بيشتر روي دامنه و گاهشماري برنامه هاي سانتريفوژP-1 , P-2 ايران كه ممكن است به حل مسئله  باقي مانده آلودگي بسيار كمك كند را مشخص مي كند .

46 - درباره مسئله دوم  - برنامه سانتريفوژهاي P-1 , P-2 -   هرچند دربالا اشاره شد برخي پيشرفت ها از نوامبر سال 2004 در تاييد بيانيه هاي ايران درباره گاهشمار برنامه غني سازي سانتريفوژ حاصل شده است،  اما آژانس هنوز قادر به تاييد ، تصحيح و تكميل بيانيه ايران در رابطه با اين برنامه ها نيست. با وجودي كه  ايران ، توضيحات بيشتر، دسترسي به مدارك اضافي با توجه به پيشنهادات سال 1987 و اواسط دهه 1990 مربوط به طراحي P-1  را فراهم كرده است ، تحقيقات آژانس درباره شبكه تهيه نشان مي دهد ايران بايد اطلاعات تاييد شده بيشتري داشته باشد كه ممكن است در اين رابطه مفيد باشد . ايران موافقت كرد كه اسناد و اطلاعات تاييد شده بيشتري را فراهم كند.  از ايران نيز خواسته شد جزئيات بيشتري درباره اين روند كه منجر به تصميم ايران در سال 1985 براي دستيابي به غني سازي سانتريفوژ گازي و اقداماتي كه منجر به كسب فناوري غني سازي سانتريفوژ در سال 1987 شد  ارائه دهد .  

47- هيچ اطلاعات يا مدارك اضافي در رابطه با بيانيه ايران مبني بر اينكه بين سالهاي 1995 تا 2002 به دنبال كار بر روي طراحي P-2 بوده است  ارائه نشد. همانطور كه در بالا ذكر شد ، از ايران خواسته شده اطلاعات بيشتري همراه با مدارك تاييد شده در رابطه با برنامه P-2 به ويژه با توجه به دامنه پيشنهاد اوليه مرتبط با نقشه P-2 و تهيه قطعات در رابطه با اين برنامه  ارائه كند .

48 - اين آژانس هنوز در حال ارزيابي ابعاد ديگر برنامه هاي هسته اي گذشته ايران ازجمله ، بيانيه هايي كه در رابطه با تحقيقات پلوتونيم صادرشد و به ويژه در رابطه با تاريخ انجام اين تحقيقات  است .

49-آژانس به پيگيري اطلاعات مرتبط با برنامه هسته اي ايران و فعاليت هايي كه ممكن است به اين برنامه مربوط شود ادامه مي دهد . دراين زمينه ، بايد خاطرنشان كرد كه عدم پيوستگي مواد هسته اي ، اجازه قانوني آژانس براي پيگيري تاييد احتمال فعاليت مرتبط با تسليحات هسته اي را محدود مي كند.  اين آژانس همچنان در جستجوي همكاري ايران در راستاي گزارش هاي مرتبط با تجهيزات ، مواد و فعاليتهايي كه در حوزه نظامي متعارف و در حوزه غير نظامي و همچنين حوزه نظامي هسته اي كاربرد دارد مي باشد . به عنوان يك اقدام شفاف ساز توسط ايران ، به آژانس اجازه داده شد از سايتهاي دفاعي كلاهدوز ، لويزان و پارچين ديدار كند . درحاليكه آژانس هيچ فعاليت مرتبط هسته اي در كلاهدوز پيدا نكرد ، آژانس همچنان درحال بررسي اطلاعات (و منتظربرخي اطلاعات بيشتر ) دررابطه با سايت لويزان است . آژانس همچنين هنوز منتظر بازديد دوباره از سايت پارچين است .

50 - نظربه اينكه آژانس هنوز در مقامي نيست كه برخي مسائل مهم باقي مانده را پس از دو سال و نيم تحقيق و بازرسي هاي فشرده روشن كند، شفاف سازي كامل اجتناب ناپذيرتوسط ايران به تاخير افتاده است.  با اذعان به تلاش هاي مخفيانه ايران در سالهاي گذشته ، چنين اقدامات شفاف سازي بايد فراتر از نيازهاي رسمي توافقنامه پادماني و پروتكل الحاقي از جمله دستيابي به افراد ، اسناد مرتبط به خريد ، تجهيزات چند منظوره ، كارگاههاي نظامي و اماكن توسعه و تحقيق گسترش يابد . بدون اين چنين اقدامات شفاف سازي، توانايي آژانس براي تحقق اين امر محدود خواهد شد به ويژه در زمينه گاهشمار توسعه و تحقيق غني سازي كه براي آژانس ضروري است تا صحت و تكميل بيانيه هاي ايران را روشن سازد.

51 - همانطور كه براي شوراي حكام در نوامبر سال 2004 ذكر شد تمامي مواد هسته اي اعلام نشده در ايران توضيح داده شد . بنابراين چنين موادي از فعاليت هاي ممنوعه منحرف نشده است . هرچند  آژانس در مقامي نيست كه درباره اين مسئله كه هيچ فعاليت و مواد هسته اي اعلام نشده اي در ايران وجود ندارد نتيجه گيري كند.  روند دستيابي به چنين نتيجه گيري پس از يك پروتكل الحاقي كه اجباري است و تحت شرايط عادي روندي  زمان بر است وبا توجه به اينكه ابعاد مهم برنامه هسته اي ايران در گذشته اعلام نشده است وبا توجه به  الگوي مخفي كاري گذشته اين كشور انتظار مي رود كه نتيجه گيري  روندي طولاني تر از شرايط عادي داشته باشد .

52- دبير خانه به تحقيقات خود درباره تمام  مسائل باقي مانده مرتبط با برنامه هسته اي ايران ادامه خواهد داد و مدير كل به طور مناسب به شوراي حكام گزارش خواهد داد .

د: تعليق

53- متعاقب قطعنامه شوراي حكام به تاريخ 29 نوامبر سال 2004 و قعطنامه هاي پيشين ، اين آژانس به فعاليتهاي خود براي تاييد و نظارت همه عناصر تعليق داوطلبانه  فعاليتهاي فرآوري و مرتبط به غني سازي ايران ادامه مي دهد .

54 - پيش از 22 نوامبر سال2004 ، آژانس  فهرستي از خط  مبداء همه قطعات سانتريفوژ اصلي، UF6 ، مواد خام اصلي و تجهيزات و آرميچرهاي سانتريفوژ مونتاژشده در كارگاههاي اعلام شده توسط ايران كه در ساخت قطعات سانتريفوژ دخالت داشتند و اقدامات نظارتي و جلوگيري بكاررفته براي اين قطعات را ارائه كرده است . 

55 - اين آژانس به نظارت ماهانه در كارخانه  PFEP نطنز (كارخانه غني سازي سوخت)  كه بيشترين اين نظارت  از 30 تا 31 آگوست سال 2005 صورت گرفت و  براي اطمينان از تعليق فعاليتهاي غني سازي كه در اين كارخانه به صورت كامل انجام مي شود ادامه مي دهد.  گزارش هاي نظارتي از سالن آبشار كارخانه  براي اطمينان از اين مطلب كه هيچ ماشين سانتريفوژ جديدي  نصب نشده  بررسي شده است . مهر و موم تجهيزات و مواد هسته اي جايگزين و تاييد شده است . فهرست قطعات سانتريفوژ به طور مرتب تاييد و مهر و موم قطعات اصلي جايگزين و تاييد شده است  . سالن آبشار كارخانه نطنز و 20 دستگاه از قطعات سانتريفوژ كه در ايستگاه عقب نشيني و سوخت انبار شده است همچنان تحت نظارت آژانس قراردارد و تمامي مواد سوختي UF6 در نطنز كه پيشتر اعلام شده و همچنين فرآورده ها و پرتابه ها( tails )تحت نظارت و جلو گيري آژانس باقي مي ماند .

56 - آژانس همچنين نظارت بر تعليق را كه در زير اجراء شده ادامه داده است :

- فعاليتهاي DIV ( تائيد اطلاعات طراحي ) در نطنز و در تاسيسات موليبدنيم ، يد و گزنون در TNRC  ( مركز تحقيقات هسته اي تهران) .

-نظارت بر وضعيت خارج شدن كارخانه لشكر آباد از طريق دسترسي مكمل به لشكر آباد و بر تجهيزات غني سازي ليزري انبارشده در TNRC و مركز تحقيقات هسته كشاورزي و پزشكي در كرج .

- بازرسيها و DIV (تائيد اطلاعات طراحي )  در JHL (ازمايشگاههاي چند منظوره جابر ابن حيان ) و ...

- ديدار از چندين كارگاه اعلام شده كه به طور تصادفي توسط آژانس انتخاب شد . در اين كارگاهها قطعات سانتريفوژ ساخته شده و يا انبار شده بود كه از جمله مي تواند به كارگاه شركت كالاي الكتريك اشاره كرد .

57- در 9 مي سال 2005 ، طي يك DIV در FEP   (كارخانه غني سازي سوخت نطنز) برخي كارهاي ساختماني در زيرزمين سالن آبشاري ساختمان A كارخانه نطنز  و در ساختمان تهويه بالاي سالن آبشاري كه در اطلاعات نقشه اي FEP پيش بيني شده  و توسط ايران ارائه گرديده بود، مشاهده شد . 

58- آژانس همانطور كه قبلا گزارش شد همچنين به تاييد تعليق داوطلبانه فعاليتهاي تبديل ايران در UCF ادامه داد. در آگوست 2004 ، ايران اعلام كرد در حدود  37 تن از سنگ معدن اورانيم تغليظ شده را  به داخل حوزه فرآوري UCF به عنوان خوراك اين تاسيسات وارد كرد. همانطور كه در تاريخ 22 نوامبرسال 2004 گفته شد ، تمامي UOC (اورانيوم خام تغليظ شده ) از بين برده شد  و به محصولات واسطه اي به ويژه   AUC ( كربنات اورانيل آمونيوم ) ، UF4  (تترا فلورايد اورانيوم )  تبديل شد و بخشي از UF4 واسطه تبديل به UF6 (هگزافلورايد اورانيوم)  شد . 22 نوامبر سال 2004 آژانس مهر و موم ها و ديگر وسايل نشان دهنده دما را براي تاييد اين كه هيچ خوراك اضافي در اين فرآوري ارائه نمي شود و  اينكه توليد بيشتر UF6 وجود ندارد نصب كرد . 18 فوريه سال 2005 ، ايران تبديل AUC به UF4 را به پايان رساند و عمليات تخليه را اجراء كرد . آژانس تاييد يك فهرست فيزيكي  در UCF را در زمينهUOC، UF4،  UF6 بين 21 تا 25 آوريل سال 2005 انجام داد . برچيدن و اتلاف انرژي برق توسط روند تبديل از سوي آژانس تاييد شد و UF4 طبق مهرو موم آژانس جايگزين شد . اين مواد كه براي MUF  توضيح داده نشده بود، طبق محاسبه  كمتر از 1 درصد مقدار كلي مواد خورانده شده به روند فرآوري مي باشد كه شامل يك درجه قابل قبول براي اندازه مشابه كارخانه هاي تبديل است . خطوط فرآوري و مواد هسته اي تا آگوست سال 2005 همچنان در مهرو موم آژانس باقي ماند .

59-در تاريخ اول آگوست سال 2005 ، ايران ، آژانس را درجريان  تصميم خود براي از سرگيري فعاليت اورانيم در كارخانه UCF اصفهان قرار داد . اين آژانس تجهيزات نظارتي بيشتر درUCF  بين 8 تا 10 آگوست سال 2005 نصب كرد . در 8 آگوست سال 2005 ايران خوراندن UOC به بخش اول خط فرآوري را آغاز كرد و 10 آگوست مهر و موم آژانس بر قطعات باقي مانده خط فرآوري را برداشت . UF6 تحت مهروموم آژانس باقي ماند .

60 - در تاريخ اول آگوست 2005 ، در حدود 4 هزار كيلو گرم اورانيم به شكل UOC به روند فرآوري خورانده شد و تقزيبا 600 كيلو گرم اورانيوم  به شكل AUC توليد شد  كه ازاين مقدار تقريبا 110 كيلو گرم اورانيم به شكل AUC به خط فرآيند بعدي خورانده شد . 29 آگوست تاكنون هيچ UF4 به عنوان نتيجه اين فرآوري توليد نشده است . از 21 تن اورانيم به شكل UF4 كه طي تلاش قبلي توليد شده، تقريبا 8500 كيلو گرم اورانيم به شكل UF4 به خط فرآوري UF4 و UF6 خورانده شد . تقريبا 6800 كيلو گرم اورانيم به شكل UF6 در آن محل توليد شد . در نامه اي به تاريخ 29 آگوست 2005 ، ايران ، آژانس را در جريان قصد خود براي آغاز انتقال فهرست باقي مانده UOC به حوزه انبار جديد قرار داد كه احتمالا دو ماه بطول خواهد انجاميد .

61- مدير كل همچنان به گزارش خود به شوراي حكام به طور مناسب ادامه خواهدداد .