انقلاب ملت مصر نیز که در تاریخ این کشور بی نظیر بوده و رویکردی کاملا ضد آمریکایی وصهیونیستی داشت دستخوش چنین آفتی شد و آهسته آهسته در دامن آتش های برافروخته فتنه و کودتا گرفتار آمد؛ اما برخلاف انتظار ،صحنه گردانان و عوامل استکبار نتوانستند موفقیت کامل را بدست آوردند.
در این میان نقش ایران بسیار شاخص ومورد توجه است .ایران اسلامی که بر طبق رهنمودهای رهبری در مسیر دفاع و حمایت از ملت های مظلوم منطقه برای مقابله با غده سرطانی رژیم صهیونیستی و حاکمیت ملل اسلامی بر سرنوشت خویش حرکت مینماید حتی لحظه ای از حمایت از خط مقاومت و آزادی دست برنداشته است.
این نقش در مصر شاید بسیار پر رنگ تر از دیگر نقاط بود به گونه ای که آل سعود که خود را به نوعی پدر خوانده کشورهای عربی می داند به واکنش های شدید به فعالیت دفتر حفاظت از منافع ایران وادار کرده است .آل سعود که می داند اگر دیوار حائل بین دو ملت متمدن و با سابقه طولانی دوستی های تاریخی ایران و مصر پس از وقوع انقلاب 25 ژانویه مصر برداشته شود ،بیداری اسلامی روند پرشتابی در مصر خواهد یافت واز یک سو مصر جایگاه از دست رفته خود در بین کشورهای اسلامی را باز یافته ونقش رهبری عربستان در بین کشورهای عربی را به خطر خواهند انداخت و از سوی دیگر ایرانی جدید در کنار مرزهای رژیم اشغالی شکل خواهد گرفت، آنها را به تکاپوهای جدی وادار ساخته است. در طول سال های بعد از انقلاب مصر، پیاده نظام آل سعود در بخش های مختلف و با انواع شیوه ها سعی نمودند تا بتوانند خللی در فعالیت دفتر ایران در مصر ایجاد کنند.
این تحرکات که ابتدا حالت تبلیغاتی و جنگ روانی داشت رفته رفته به اشکال خشونت آمیز در آمد تا اینکه با سفر رئیس جمهور ایران در بهمن 91 به مصر و همچنین ورود اولین گروه از گردشگران ایرانی به مصر در فروردین 92، آل سعود با بسیج سلفی ها و تکفیری ها و عده ای از سوری های ضد بشار مقیم قاهره، به اقامتگاه نمایندگی ایران در مصر حمله کرده و در سایه سکوت و نظاره گری پلیس مصر و پخش مستقیم این حمله از سوی شبکه های تلویزیونی ،آنجا را سنگ باران کردند و قصد تخریب و قتل ایرانیان موجود در اقامتگاه را به بهانه نشر تشیع داشتند که با عنایات خاص الهی توطئه آنان خنثی گردید. این واقعه تنها اندکی قبل از حمله به منزل شیعیان مصری و به شهادت رساندن شیخ حسن شحاته و یارانش بود.
پس از این جریان و محکومیت اعمال خشونت آمیز و وحشیانه سلفی ها در نزد افکار عمومی مصر دامنه تحرکات دوباره به فشارهای سیاسی و تبلیغاتی بازگشت که حضور رسانه ای و پرتعداد مجتبی امانی رییس نمایندگی کشورمان در قاهره در شبکه های مختلف رادیو و تلویزیونی عرب زبان مصر و منطقه و مباحث منطقی باشیوخ سلفی و سیاسیون حامی آنان ضربه دیگری را به این جریان وارد کرد.اما با سقوط مرسی در تیرماه گذشته و به جریان افتادن حوادث خونین و بحرانهای جدی در مصر حامیان اصلی جریان ضد مرسی و اخوان یعنی امریکائیها وصهیونیستها و آل سعود که از نزدیکی ایران و مصر در زمان مرسی به هراس افتاده بودند خصومت خود درباره ایران را به اوج رساندند و از سویی با قلع و قمع ملت و از سوی دیگر با انتقام جویی و کینه ورزی با دفتر ایران در مصر که آن را عامل هدایت و خط دهی به مصریان برای انقلاب و مقاومت میدانستند به انواع فشارها و سیاه نمایی ها تمسک جستند تا بلکه قدرت و شتاب فعالیت های دفتر ایران و مجتبی امانی را که به گفته محافل دیپلماتیک از فعالترین و با نفوذترین دیپلماتها در مصر است محدود کنند. این فشارها تا کنون نتوانسته است به اهداف خود دست یابد اما هر روز ابعاد تازه ای می یابد.
اما در آخرین شیطنت رسانه ای شبکه "العربیه"با انتشار عکس یکی از میهمانان جشن نوروزی نمایندگی ایران در مصر مدعی شد نام وی آلبا کلیرد ،رقاص و خواننده معروف مصری بوده است که حضور او در جشن نوروز دولت ایران را به چالش خواهد کشید. انتشار این عکس پس از العربیه وهابی ،حرکت خود را به سوی شبکه های ضد انقلاب خارج کشور و رسانه های آنان همچون سایت های گویا نیوز پیمود و آنان نیز مشتاقانه بر ابعاد این داستان ساختگی افزودند و مدعی شدند که وی میهمان ویژه بوده و گویا برای اجرای برنامه دعوت شده بوده است.این شبکه ها در ادامه امیدوارانه عنوان داشتند که منتظر واکنش تندروهای ایران بوده و انتظار ایجاد بحران در وزارت امور خارجه ایران را دارند. این در حالی بود که مجتبی امانی تصریح کرد که این خانم اصولا خواننده و رقاص نبوده و هیچ معروفیتی در این زمینه در مصر و هیج جای دیگری ندارد و وی صرفا خانمی ایرانی بوده که برای تعویض گذرنامه همراه با آقایی که ظاهرا همسر اوست به بخش کنسولی نمایندگی مراجعه کرده و چون ایرانی بوده است خود برای شرکت در جشن ملی نوروز ابراز تمایل کرده است و همچون باقی خانواده های ایرانی به همراه همسرش دعوت شده و تاآن زمان نیز هیچ کس او را به نام ادعایی آلبا کلیرد و یا رقاصی و خوانندگی نمی شناخته است. امانی در ادامه تاکید کرده است ،ایشان همچون باقی خانواده ها در این مراسم حضور یافته و ساعتی در جمع خانمها نشسته و سپس با گرفتن عکس در کنار میز هفت سین همچون همه میهمانان و در کنار آنها و در جمعی عمومی که اصرار دارند تا با رئیس نمایندگی عکس بگیرند ،مکان را ترک کرده است .
اما علیرغم توضیحات روشنگرانه امانی قطار فتنه ای که از سوی شبکه آل سعود راه افتاده و از سوی ضد انقلاب خارج نشین تجهیز شده بود راه خود را به سوی ایران پیمود تا با توقف در این ایستگاه به زعم آنان بتواند با چراغ سبز نشان دادن به برخی از دست های داخلی به ماموریت خود در راستای تخریب فعالیت های نماینده کشورمان در مصرعمل نماید . اما طراحان این فتنه هنگامی که نتوانستند مسافران درشتی را در ایستگاه ایران بر این قطار سوار کنند آن را حرکت داده و به مبدأ خود که جریان عربی آل سعود بر علیه حضور موثر ایران در مصر است بازگردانند تا جنگ و تخاصم خود با ایران را در میدان دیگری دنبال کنند.
هم زمان در دوم اردیبهشت و چند روز بعد از تبلیغات داخلی برعلیه نمایندگی ایران در مصر ،این بار نویسنده ای مصری به نام "یوسف أیوب"که سابقه مقالات ضد إیرانی و تمایلات شدید به آل سعود دارد در خبرگزاری "الیوم السابع " مقاله ای علیه مجتبی امانی نوشت و با بیان همان دروغهای وهابیون سعودی ، نماینده ایران را فردی خطرناک برای امنیت ملی مصر قلمداد کرد .در زیر مقاله ترجمه و تخلیص شده وی از نظرتان میگذرد:
دولت مصر تحرکات دیپلماتها در قاهره را کاملا رصد میکند تحرکاتی که در دفتر ایران از عرف دیپلماتیک خارج شده است و شامل دیدارهایی با عناصر ضد حکومت مصر شده و از سوی دیگر او نظرات کشورش را در باره بحرانهای داخلی مصر به گونه ای شکل میدهد که مضر به منافع و امنیت ملی ما است.
شخصی که برای ما بسیار خطرناک است رئیس دفتر حفاظت منافع ایران در قاهره مجتبی امانی است که در طول دو ماه گذشته سه بار به وزارت امور خارجه احضار شده است و همین امر نشان میدهد که فعالیت های این دفتر با قواعد کار دیپلماتیک همخوانی ندارد در حالی که این سه بار فراخوانده شدن او هیچ تاثیری بر فعالیت های مجتبی امانی و همکاران او نداشته است و این دفتر اولا سعی در گسترش تشیع در مصر داشته وثانیا در پی صدور انقلاب اسلامی ایران به مصر است، بدون در نظر گرفتن شرایط داخلی کشور بعد از انقلاب 30 ژوئیه و جریان تروریستی و آشفتگی ای که گروه اخوان المسلمین در داخل مصر حاکم کرده اند. این در حالی است که مجتبی امانی علاقه بسیاری دارد که جنبش 30 ژوئیه را یک کودتا بنامد. با تمام این اوصاف امانی و دیپلماتهای همکار او از منظر امنیتی میکوشند تا با بسیج کردن اصحاب رسانه و دانشگاهیان مصر که زبان گویا و مغز متفکر مصریان هستند به اهداف خود دست یابند.
وی در ادامه نوشته است:
بنا براین ما در مقابل افرادی هستیم که وجود و حضور آنها در مصر برای امنیت ملی مصر بسیار خطرناک است و بهترین کار آن است که وزارت امور خارجه از هر وسیله ممکن برای دور نگهداشتن آنها از اهدافشان استفاده نماید من نمی گویم که آنها را اخراج کنند اما بهتر است که وزارت خارجه مصر به وزارت خارجه ایران اطلاع دهد که این سفیر فرد نامناسب و مضری برای مصر بوده زیرا برخلاف قواعد دیپلماتیک رفتار مینمایند و ادامه کار و حضور او به این معنی است که بحرانهای دیگری در راه خواهد بود؛ خصوصا اینکه مجتبی امانی دارای قدرت و امکانات مالی است که او را به برای رسیدن به اهدافش کمک می نماید.
این ادعاها در حالی است که این افراد هیچگاه قلم خود را علیه سفارتخانه هایی نظیر امریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان که از ابتدای انقلاب 25 ژانویه مصر به تحرکات وسیعی برای به انحراف و نابودی کشاندن انقلاب مردمی مصر داشته اند به کار نبرده اند وحتی در زمانی که شبه نظامیان مستقر در پشت بامهای سفارت امریکا در قاهره که در نزدیکی میدان تحریر قرار دارد به سوی ملت وتظاهرات کنندگان بر علیه مبارک آتش گشودند باز هم این نویسندگان سکوت کردند.
آشفتگی این روزهای مصر نیز نتیجه پولهایی است که از سوی همین کشورها برای برداشتن سهم بیشتر از آشفته بازار مصر مصرف میشود و به شدت با یکدیگر در حال رقابت هستند .البته این ادعای یوسف أیوب به عنوان یک نویسنده مواجب بگیر در حالی است که قبلا بارها در نوشته هایش خواهان اخراج سریع مجتبی امانی شده بود اما با بی توجهی وزارت خارجه مصر همچنان به نوشتن مقالات خود ادامه میدهد و عصبانیت آل سعود از وزارت خارجه مصر را نشان میدهد که چرا چنین موضع گیری های خصمانه ای علیه فعالیت دفتر ایران وجود ندارد؟آل سعود سعی مینمایند تا با فشارهای سیاسی وزارت خارجه مصر را به صحنه بازیهای خصمانه خود با ایران وارد کنند .البته ناگفته پیداست که آل سعود به عنوان بازوی صهیونیسم جهانی در منطقه و جهان اسلام به تجهیز و سازماندهی گروههای تروریستی در مصر و انتقام گیری از ملت انقلابی آن میپردازد و بحرانهای موجود در مصر به تحرکات و پولها و شبکه های آنان وابسته است . عربستان سعودی در راستای اهداف صهیونیسم جهانی با هر ابزار ممکن در صدد تخاصم و ضربه زدن به منافع ایران و ایجاد مانع بر سر راه ملتها برای شناخت و دلبستگی بیشتر آنان به انقلاب اسلامی ایران است اما همانگونه که امام راحل(ره)و مقام معظم رهبری (مدظله العالی) پیش بینی کرده اند هرگز موفق به خاموش کردن شعله امیدی که در دل ملتها و جوانان غیور منطقه جان گرفته است نخواهند شد. همچنان که رهبر معظم انقلاب نیز اخیرا درباره موج بیداری اسلامی در منطقه فرمودند:
واقعیتهاى جهانى و اوضاع جهانى، بیدارى ملتها است؛ حالا ما گفتیم بیدارى اسلامى در منطقه ى شمال آفریقا و منطقه ى عربى، علیه این تعبیر جبهه گیرى شد که نه، این بیدارى اسلامى نیست، ربطى به اسلام ندارد؛ معلوم شد که چرا، کاملاً ربط به اسلام دارد؛ خب، حالا به حسب ظاهر [آن را] خاموش کردند اما خاموش شدنى نیست. وقتى احساس وظیفه اسلامى در یک ملتى به وجود آمد، احساس هویت اسلامى وقتى در یک ملتى به وجود آمد، به این آسانى ها نمی شود این را از بین برد؛ حالا گیرم یک دولتى سرکوب بشود یا برکنار بشود – یا با کودتا، یا با هر عارضه دیگرى – لکن آن روحى که در مردم به وجود مىآید، آن خودباورى و خودبازیابى هویت اسلامى، این به این آسانى ها از بین نخواهد رفت و از بین هم نرفته است. امروز در همان مناطقى و در همان کشورهایى که بیدارى اسلامى به وجود آمده بود، همچنان مثل دیگ جوشانى در حال غَلَیان است؛ اینجور نیست که این بیدارى از بین رفته باشد. این هم یکى از واقعیت هاى دنیا است؛ استقامت اسلامى اوج گرفته است.
برگرفته از سخنان مقام معظم رهبری در دیدار با خبرگان(اسفند 92)
* مسعود حسین نژاد کارشناس مسائل شمال افریقا و تحلیلگر مصر
نظر شما