پیام‌نما

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ * * * و [نیز یاد کنید] هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً [نعمتِ] خود را بر شما می‌افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی‌تردید عذابم سخت است. * * * گر سپاس خدا كنيد اكنون / نعمت خويش را كنيم افزون

۲۱ شهریور ۱۳۸۴، ۱۱:۳۹

" ادبيات خاورميانه " ، چشم اندازها ، بايدها و نبايدها ( 4 )

كارشناسان در گفتگو با مهر : ويژگي " مسلماني " در ادبيات خاور ميانه مشهود است

كارشناسان در گفتگو با مهر : ويژگي " مسلماني " در ادبيات خاور ميانه مشهود است

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : ادبيات خاور ميانه ، مقوله ايست كه شايد در اولين نگاه ، چندان آشنا نباشد ، با اينكه سالها ، بلكه قرنها از ظهور و بروز آن - كه در هر مقطع تاريخي با نوعي اوج و فرود همراه بوده - مي گذرد . در جهان امروز نيز " ادبيات خاورميانه " مي تواند حامل پيام ها و دغدغه هاي بزرگ و پيوند دهنده ملت هاي مسلمان ، روشنفكر و حق مداري باشد كه سابقه فرهنگ و تمدن برخي از آنها از هزاره هاي گذشته نيز فراتر مي رود ... ، آنچه مي خوانيد نظرات جمعي از صاحبان قلم و انديشه در همين زمينه است :

" ايران " مناسب ترين گزينه براي ترويج ادبيات خاورميانه
عزيز الله خدامي - شاعر ، گفت : ما مي توانيم مدعي ادبياتي با عنوان " ادبيات خاورميانه " باشيم ، به شرطي كه اين نوع ادبيات ، بتواند گرايشهاي اسلامي را در خود محفوظ داشته باشد.

اين شاعر درگفت وگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر،  با بيان اين مطلب افزود :  درخصوص پيام هاي اصلي و كليدي اين ادبيات نيزبه بعد ديني و اقليمي باز مي گرديم  و اين پيام ها ، بيشتر براي روشنگري  جوامع  مربوط  به  خودمان  بايد  باشد  و براي  ايجاد وحدت و همگرايي  انجام گيرد.

عزيزالله خدامي خاطرنشان ساخت :  اگر بخواهيم كه اهالي قلم ما به مشرق زمين شناسانده شوند ، بايد اقدامي صورت بگيرد كه شروع آن مهم است و يك سازمان و تشكيلاتي بايد پيشقدم باشند و فكر مي كنم كه ايران مناسب ترين مكاني است كه مي تواند دراين عرصه قدم بردارد و با استفاده از رايزن هاي فرهنگي كه درخاورميانه است اعضايي بگيرد و آنها را جذب كند و به دنبال اين تجربه اوليه و اين پيشرفت ، در كل خاورميانه  و جهان جريان خواهد داشت.

وي تصريح كرد :  بايد دانست كه افراد فرهنگي و فرهيخته ما چقدر با ساير كشور و فرهيختگان دنيا ارتباط دارند؟  اين افراد بايد نظريات فرهيختگان و اشخاص فرهنگي از ساير نقاط را جمع آوري كنند و با نظريات خود منطبق كرده  و براساس آن به  طرف آينده قدم بردارند و شايد اين كارها صورت گرفته باشد اما جوابي هنوز نداده است .

اين شاعر در ادامه اين مطلب افزود :  درنتيجه با تحقيق و مطالعه بيشتر در مورد آثارمختلف بزرگان دنيا ميتوانيم ادبيات را ارتقاء داده  و نگاه دنيا را به كشور همچنان فرهنگي نگاه داريم.

عزيزالله خدامي درپايان گفت وگو با مهر،  گفت : بين ادبيات عرب  و ادبيات فارسي نقاط مشتركي وجود دارد ، حال از نظر قالب و ...  كه البته ازنظر بينش هايي كه فرهنگ ما مربوط مي شود ، اين نقاط مشترك بيشتر است .

بزرگترين پيام ادبيات خاور ميانه بايد " صلح و دوستي " باشد
سيروس احمدي فر - شاعر ، گفت : مسائل و مشكلاتي كه در " خاورميانه " وجود دارد ، تقريبا مشترك است و دردهايي كه احساس مي شود ، هنرمند بايد در آثار خود انعكاس بدهد .

اين شاعر در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود :  مشكلات و مسائلي مانند جنگ در بين كشورهايي مانند عراق و افغانستان ، باعث شد بسياري از هنرمندان آن كشورها از وطن خود گريزان شوند و در حال حاضر در كشورهاي ديگر مشغول فعاليت هستند كه اين عده سعي مي كنند مسائل و مشكلاتي كه بر مردمانشان فرود مي آيد را به طريقي در آثارادبي و هنري شان انعكاس دهند.

سيروس احمدي فر در ادامه اين مطلب خاطرنشان ساخت :  انعكاس مسائل مختلف در يك هنر متفاوت است ، مثلا موضوع دلخواه مي تواند از طريق سرودن با شعر يا نگارش داستان يا ساخت فيلم منعكس شود ، كه البته درسينما ابعاد فراتري دارد مانند فيلمساز افغاني كه فيلمي در مورد ورود طالبان به كشورش ساخت و آن را به تصوير كشيد ... ، به اين شكل هنر و رسالت فرد در آثارش بروز پيدا مي كند ، در اين زمينه مي توان به نمونه اي در افغانستان اشاره كرد ، شاعران افغاني هم كه درايران هستند توانسته اند ديدگاه خود را در آثارشان منعكس كنند . 

اين شاعر تصريح كرد :  ما جزء كشورهاي درحال توسعه هستيم و بزرگترين پيامي كه بايد و مي تواند درآثارتمام هنرورزان خاورميانه جاري شود ، صلح و دوستي، رفاقت و همدلي، رها شدن مردم از ظلم و ستم كه به نوعي در منطقه اي از خاورميانه وارد شده مي باشد.

وي افزود :  بين ادبيات عرب و ادبيات فارسي شباهت هاي بسياري وجود دارد مخصوصا درزمينه شعر ، كه شباهت ها بسيارند ،  مثلا شعرايي كه در فلسطين و لبنان و ... ، مانند  محمود درويش و شاعران ديگر و نقطه نظرات مشتركي كه درآثارشان ديده مي شود ، از شاعراني مردمي و ستيزه گر با ناهنجاريهاي حكامشان نيز نمونه هايي داريم . 

احمدي فر يادآور شد :  يك فرهيخته ادبي بايد ديدي گسترده داشته باشد و بداند رسالت و وظيفه اش چيست؟

وي در پايان گفت و گو با مهر گفت : شناساندن ادبياتمان به جهان يكي از وظايف نويسندگان و فرهيختگان ادبي ماست ؛ همچنان كه آثار مكتوبي به زبانهاي مختلف ترجمه شده است ، آثار كساني چون : شاملو ،  اخوان ثالث ،  فروغ  و ...، در زمينه داستان هم مي توان به آثار بزرگ علوي ، دولت آبادي  و ... اشاره داشت . 

جريان مشكوكي در پي سركوب ادبيات معاصر است
كاظم كامران شرفشاهي - شاعر ، گفت : جريان مشكوك و عجيبي با ناديده گرفتن برجستگي ها و قابليت هاي فراوان ادبيات معاصر ايران در سطح خاورميانه ، همواره ناله بر مي آورد كه اين ادبيات ، هرگز نمي تواند جهاني شود ! اين جريان ، سعي كرده با سركوب ، شبهه افكني و ايجاد ياس ، انگيزه حضور در ميدان هاي بين المللي را در ذهنها و قلبها به نابودي بكشاند .

اين شاعر و منتقد ادبيات ، در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر ، با بيان اين مطلب افزود :  ادبيات ايران به لحاظ ظهور ستارگان بلند آوازه اش از اشتهار جهاني برخوردار است و هيچ دليلي ندارد كه ادبيات معاصر ايران نيز به چنين جايگاه رفيعي ارتقا نيابد. اما اگر امروز از ادبيات معاصر كشورمان كمتر در جهان جلوه اي ديده مي شود، بايد به طور جدي علل اين موضوع مورد تجزيه و تحليل قرار گيرد و موانع موجود بر طرف گردد.

به گفته وي ، نخستين نكته در خصوص جهاني شدن ادبيات بررسي عميق و كارشناسانه اين موضوع و سرمايه گذاري حساب شده در اين عرصه است .

كاظم كامران شرفشاهي تصريح كرد : كشورهاي پيشرفته دنيا از آنجا كه به لزوم نشر زبان و فرهنگ خويش پي برده اند همواره در تلاش بوده اند تا با معرفي ادبيات و هنر كشورشان در ديگر كشورهاي جهان ، احترام ملل ديگر را نسبت به كشورشان برانگيزند. در واقع اين كشورها از ادبيات و هنر به عنوان سفيري كه مي تواند موجبات افتخار و سربلندي را براي آنان به همراه آورد، بهره فراوان جسته اند. تا جايي كه حتي در پست هاي سياسي، از شخصيت هاي فرهنگي و هنري خود به عنوان سفير استفاده كرده اند و يا اگر شخصي را به عنوان سفير معرفي كرده اند، آن شخص از اطلاعات جامع و كاملي درباره هنر و ادبيات كشورش برخوردار بوده است.

وي خاطرنشان ساخت : از سوي ديگر رايزن هاي فرهنگي مي توانند نقش بسيار حساس و ارزنده اي در معرفي و اشاعه فرهنگ و ادبيات سرزميني ايفا نمايند. به شرطي كه چنين افرادي با هنر و ادبيات بيگانه نباشند. به تعبير ديگر اگر در چنين سمتي از اشخاصي دعوت به عمل آيد كه از جنس هنر و ادبيات باشند و دغدغه نشر و ترويج ادبيات ملي خود را داشته باشند .

اين شاعر با انتقاد از تشكل هايي كه با يدك كشيدن نام " شاعران ايران " مانع پيشرفت شعر و ادب در كشور شده است ، افزود : خلق شاهكارهاي بزرگ ادبي نيازمند زمان  و شرايط مساعد و مناسبي است كه بايد نسبت به پديد آوردن آن بي تفاوت نبود. اگر تمهيدات لازم در اين زمينه انديشيده و به مورد اجرا در نيايد، توقعات نيز بي مورد خواهد بود. زيرا پديد آوردن آثار ادبي كاري دشوار و توانفرساست و نيازمند به تمركز و حداكثر استفاده از استمرار حس مي باشد و بديهي است از كسي كه در زير آوار انبوه مشكلات ريز و  درشت دست و پا مي زند و هيچگاه دخل و خرجش بالانس نيست، نمي توان  انتظار پديد آوردن آثار ماندگاري شد كه براي ملتي در طول قرون و اعصار افتخار و احترام كسب نمايد . جهاني شدن ادبيات خاورميانه و ادبيات معاصر ايران نيازمند انديشه و اراده اي انقلابي است.

كامران شرفشاهي ياد آور شد : ازديگر سو سازمان ها، نهادها و وزارتخانه هايي كه هر يك به نحوي مي توانند با اين موضوع مرتبط باشند بايد سهم خود را در عرضه و فراهم آوردن تسهيلات لازم به انجام برسانند و به طور مجدانه از هيچ تلاشي براي انجام اين امر و سرعت بخشيدن به اجراي آن كوتاهي  نكنند.

معاون فرهنگي فرهنگسراي بهمن اظهار داشت : متاسفانه در حال حاضر در برخي از كشورهاي دنيا ميزان آشنايي حتي محافل دانشگاهي آنان از ادبيات فارسي به شاعراني همچون خيام، حافظ، مولانا، فردوسي و چند نام ديگر كه جملگي در قرون گذشته مي زيسته اند، خلاصه مي شود. و براي مسوولين فرهنگي ما جاي شرمندگي بسيار دارد كه ادبيات ايران بعد از قرن هشتم هجري در جهان ناشناخته مانده است. البته در بعضي از كشورها آثاري از شاعران و نويسندگان معاصر كشورمان چاپ و منتشر شده است. اما اين حركتها نيز به همت اشخاص علاقمندي صورت گرفته و هيچ ربطي به دستگاههاي عريض و طويل فرهنگي ما نداشته است.

شرفشاهي گفت : اصولا مشكل بزرگ ما در اين قلمرو به متولياني باز مي گردد كه هيچ گاه درصدد تهيه و اجراي روش ها و راهكارهاي كاربردي و آينده نگرانه اي نبوده اند و هرچند گاه يكبار براي مقابله  با  اعتراض اهل  فرهنگ  كشور به  اقداماتي  سطحي و كوتاه مدت مانند مثلا اعزام يك گروه از شاعران و نويسندگان به يكي از كشورها بسنده كرده اند كه حتي همين حركتها هم از آنجا كه جنبه انحصاري پيدا كرده است ، از قابليت لازم برخوردار نبوده و در واقع هيچگاه امكان ارتباط فرهنگي قشر عظيمي از اهالي ادبيات با جوامع ديگر مهيا نشده است. در حالي كه به همين بهانه و با بودجه هاي فرهنگي كه بايد صرف چنين اموري مي شد اشخاصي  به سفر دور دنيا رفته اند  كه هيچ تناسبي با شعر و فرهنگ و حتي سلوك آئيني ما ندارند ...

اين شاعر ادامه داد : در حالي كه شاهد جريان يكسويه ترجمه آثار ادبي ملل ديگر به زبان فارسي هستيم و گاه از يك اثر خارجي شاهد چندين ترجمه، متاسفانه در زمينه ترجمه آثار شاعران و نويسندگان كشورمان و معرفي زندگي و آثار آنان هنوز اقدام در خور تاملي صورت نپذيرفته است. لذا وقتي كه علاقمندان به ايران و ادبيات فارسي در سفرهاي خود به ايران،  با تعجب و تاثر از كمبود منابعي در اين زمينه با ما سخن مي گويند ، چاره اي جز تصديق شرمسارانه نداريم.

شرفشاهي كه باني كنگره هاي شعر كارگري در كشور است ، خاطرنشان ساخت : وجود منابع بسيار و امكانات فراوان داخلي حكايت از اين واقعيت تلخ دارد كه عدم انجام حركتي در اين زمينه، لذا آنجا ناشي مي شود كه مديران و متوليان فرهنگي يا با اهميت و ضرورت انجام اين امور ناآشنا بوده اند و كوتاهي آنان صرفا از آنجا ناشي شده كه كار نابلد بوده اند و يا دستهايي عامدا مرتكب چنين خيانتي شده اند و كوشيده اند تا ادبيات معاصر ايران را كه ادبياتي متعهد و آرمانگراست، ناشناخته و مهجور باقي بماند .

اين شاعر اظهار داشت : اين جريان حتي زماني كه مي خواهد راه حلي ارايه دهد، مسير حركت را وارونه  ترسيم مي كند و در صدد ترويج اين باور غلط است كه راه جهاني شدن و استقبال ملل ديگر از ادبيات ما آن است كه از فرهنگ، ارزشها، آرمانها و اعتقادات خود فاصله بگيريم و مقلد آثار ادبي ملل ديگر باشيم. در حاليكه رمز و راز موفقيت به گواه  شاعران و نويسندگان برجسته جهان چنانكه اهل قلم آمريكاي لاتين بر آن صحنه نهاده اند، بازگشت به خويش و بيان دردها و آرزوهاي يك ملت با تمامي ويزگي هاي آن باشد. بدون ترديد يكي از رموز موفقيت در اين عرصه خودباوري عميق و يقين به هدف است. زيرا اگر هدفي مقدس و قطعي شمرده شود و با اراده و پشتكار لازم همراه گردد، قطعنا نتيجه بخش خواهد بود.

شرفشاهي افزود : نكته  مهم  ديگري كه  نبايد مورد غفلت قرار گيرد، وضع  زندگي  شاعران  و نويسندگان است . ارنست همينگوي نويسنده معروف آمريكايي و برنده جايزه نوبل ادبيات مي گويد:  براي نوشتن يك داستان خوب، نويسنده بايد قبل از همه چيز خيالش از بابت قرض هايش راحت باشد و احتمال گرسنگي را در ماه هاي آينده ندهد.

وي در پايان گفت و گو با مهر ،  گفت : يقينا نتيجه حاصله غير از آن چيزي خواهد بود كه امروز شاهد آن هستيم . فعال شدن رايزني هاي فرهنگي با شايسته ترين شخصيتهاي فرهنگي ممكن خواهد بود. و مفهوم فعال شدن برقراري ارتباط هاي گسترده با اشخاص و محافل فرهنگي ديگر كشورها و غنيمت شمردن فرصت هاي فرهنگي است.


ويژگي مسلماني در ادبيات خاور ميانه مشهود است
راضيه تجار - رمان نويس ، گفت : هر سرزميني فرهنگ ، مختصات و خصوصيات خود را دارد و يقينا بازتاب آن فرهنگ در ادبياتش نيز مشاهده مي شود ، آن ادبيات مي تواند براي ديگر كشورها جالب باشد و چون اين ادبيات مشتركاتي دارد ، ارتباطاتي هم مي تواند بين كشورهاي خاورميانه برقرار نمايد .

اين نويسنده در گفت وگو با خبرنگار فرهنگو ادب مهر،  با بيان مطلب فوق افزود :  به هرحال ، با همه تمايزهايي كه مي تواند ادبيات هر كشوري به خاطر فرهنگ خاصش داشته باشد، اگر به صورت كلان نگاه كنيم ويژگي شرقي بودن و مسلمان بودن و يا در اين خطه بودن ، باعث مي شود كه مشتركاتي هم بين اين آثار باشد و آنها را در كنارهم قرار دهد .

راضيه تجار كه كوچه اقاقيا را نوشته است ،  در خصوص پيام هاي اصلي و كليدي " ادبيات خاورميانه " گفت :  اين پيام ها مي تواند " خدامحوري " و آن راز و رمزي  باشد كه در شرق است ، به اضافه اين كه ظلم ستيزي  و باور به آزادگي هم مي تواند به عنوان  يكي از آن محورها قرار گيرد .

عضو كارگاه داستان و رمان حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي خاطرنشان ساخت :  كشورهاي عربي و فارسي زبان ، معمولا كشورهايي هستند كه يك ثروت واقعي دارند و هميشه مورد ظلم و فشار قرار گرفته اند از اين نظر مشتركاتي دارند كه در ادبياتشان جاري و ساري است و همچنين باورهاي مذهبي و حق و حقوق زنان نيز در اين كشورها مشترك است و زنان تلاشهايي را مي توانند  در اين كشورها داشته باشند تا در ادبياتشان نيز نمود پيدا كند و به خود باوري بيشتري برسند و خود را پيدا كنند .

وي در ادامه اين مطلب افزود: نجابت شرقي و آن اصالت و راز و رمزها يكي ديگر از ويژگيهاي اين كشورهاست و خداباوري و به آسمان بيشتر انديشيدن تا زمين و باور امدادهاي غيبي هم چيزهايي است كه مي تواند در ادبيات بيشتر نمود پيدا كند.

اين نويسنده زن  تصريح كرد :  دولتمردان فرهنگي بايد آثاري كه تا امروز خلق شده ( ترجيحا بعد از انقلاب ) بهاي بيشتري دهند و دست به ترجمه اين آثار بزنند و اجازه نشر و توسعه به آنها داده شود تا به گوش جهانيان برسد ، همچنين اگر بخواهيم كه ادبياتمان را به جهان بشناسانيم  بايد معضلات خالقين اين آثارو مشكلات آنها را درك كنيم ،  دنياي  آنها را  بشناسيم  و ارتباط نزديك تري  با آنان داشته باشيم چون نويسندگان بيشتر در حاشيه هستند.

راضيه تجار اضافه كرد :  بايد حداقل درايران ؛ پديد آورندگان را بهتر شناسايي كنيم و دنيايشان را بشناسيم و آثار آنها را به زبانهاي زنده دنيا ترجمه و عرضه كنيم و اگر مي خواهيم در جهان سربلند باشيم حداقل كار اين است كه مسئولين فرهنگي كه دغدغه اين امور را دارند  با برنامه ريزي هاي  دقيق و ارتباط نزديك با اين مقوله و گذاشتن جلسات تخصصي راهكارهاي بهينه را پيدا كنند.

وي در پايان گفت وگو با مهر ياد آورشد: بسياري از نويسندگان مانند سيمرغ ، همين طورپرريخته و كنار رفته اند و تعدادي كه مانده اندك هستند و اين تعداد اندك هم با مشكلات عديده اي دست و پنجه نرم مي كنند و اين كه اگر ما مي خواهيم خالقين آثار امروز بهترينها را بيافرينند ، بايد ارتباط نزديك تري با آنها داشته باشيم و مشكلات حقوقي و صنفي آنها را حل كنيم.


" ايران " نبايد فقط مصرف كننده ادبيات جهان باشد
دكتر محمود اكرامي فر - شاعر و منتقد ادبيات ، گفت : امروزه در ذهنيت ، زبان ، انديشه و حتي محتوا و فرم ، ادبياتي داريم كه خاص خاورميانه است و مسائل و مصائب ، شاديها و غم هاي مردم خاورميانه را با زبان مردم خاورميانه بيان مي كند .

اين شاعردر گفت وگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر،  با بيان اين مطلب افزود :  از آنجايي كه ادبيات برخاسته از ذهنيت و تحت تاثير شرايط اجتماعي ، اقتصادي و فرهنگي موجود است و درواقع بازتاب واقعيتهاي خارجي است كه در انديشه و ذهن شكل مي گيرد و ازذهن روي كاغذ منتقل شده و به صورت ادبيات نوشته مي شود ، طبيعي است كه شرايط امروز خاورميانه اعم از اجتماعي ، اقتصادي و سياسي امروز خاورميانه و واقعيتهاي موجودي كه در خاورميانه است از جمله تجاوز ها و ظلم هايي كه  كشورهاي پيشرفته به دولتها و ملتهاي موجود در خاورميانه وارد مي آورند و اين همه ظلم و بي عدالتي و مسائلي كه درخاورميانه مطرح است در ادبيات نمود پيدا مي كند و ذهنيت و زبان شاعر و نويسنده امروز خاورميانه را تحت تاثير قرار مي دهد، به همين دليل هم اگر به ادبيات امروز خاورميان نگاه كنيم مشخصه و مولفه هايي دارد كه آن را از ادبيات ساير ملل جدا مي كند كه همين نگرش در ادبيات آمريكاي لاتين و يا ادبيات آمريكاي جنوبي هم وجود دارد.


محمود اكرامي فر خاطرنشان ساخت: پيام هاي اصلي و كليدي اين ادبيات بر روي سه محور محتوايي مي باشد يكي دادخواهي و عدالت است و فرياد ازظلمي كه به اين مردم وارد مي شود ،  ديگري بحث اعتقادات اين مردم است و در نهايت بحث تاكيد بر هويت ملي اين مردم و هويت زباني آنان كه شايد بتوان اين زبان را به دو زبان عربي و فارسي تقسيم كرد و در مورد آنها صحبت كرد.

اين شاعر و منتقد ادبيات ، در ادامه ياد آور شد: درست است كه  ما فارسي زبان هستيم ،  اما بخش عمده اي از تاريخ  ما با تاريخ عرب گره خورده است، كه اين بخش ها اعم از سياسي ، اجتماعي و اعتقادي مي باشد كه البته اين پيوستگي از قبل از اسلام وجود داشته است به طوري كه در قبل از اسلام وقتي يك امپراطوري بزرگ داشتيم، بخش عمده اي از خاورميانه تحت تاثير ما بوده است ، كه مي توان به بابل ، ايلام ، عراق و... اشاره كرد .


اين شاعر كه مديريت نشر ايوار را نيز در خراسان بر عهده دارد ، افزود :  تاريخ ما چه قبل از اسلام و چه بعد از آن با تاريخ اعراب گره خورده است و قطعا اين گره خوردگي تاريخي با آنان مي توان باعث مي شود كه بر هويت يابي ما تاثيراتي بگذارد همچنين بر فرهنگ و بينش و نگرش ما نيز تاثير گذار است چرا كه اگر ما در امروز زندگي مي كنيم ولي تاريخ در امروز ما اثر گذار است و ملتي كه از ديروز خودش بريده باشد فرداي سرگرداني خواهد داشت و بر اين اساس است كه من فكر مي كنم كه ما با اعراب و عربي زبانها و بخشي از كشورهاي آسياي ميانه مثل افغانستان، تركمنستان و تاجيكستان تاريخ مشترك و نگرش و جهان بيني مشتركي  داريم.

اكرامي در ادامه گفت: شايد امروز زبان مشتركي از لحاظ ظاهر نداشته باشيم مثلا زبان عربي ، ارمني و يا فارسي اما از لحاظ محتوايي كه توسط اين زبان بيان مي شود با هم مشترك هستيم لذا مي توان گفت كه نمادهاي ما با بخشي از اينها مشترك نيست ولي پيامهاي اين نمادها كه منتقل مي كنند پيامهاي مشتركي مي باشد.

محمود اكرامي فر تصريح كرد: ادبيات در واقع مجموعه كلماتي است كه زيبا كنار همديگر چيده شده اند تا محتوايي را زيباتر و اثر گذار تر منتقل كنند، وقتي كه يك نويسنده در جامعه اي زندگي مي كند حتما نسبت به امروز و فرداي آن جامعه مديون است اما وام دار گذشتگان و  ديروز جامعه خود نيز مي باشد. يعني ما كه در اين جامعه زندگي مي كنيم انديشه و تفكر مان و بخشي از دانسته ها و داشته هايمان مربوط به ديروز است و چيزي را به آن مي افزاييم و به فرداييان تحويل مي دهيم.

وي اضافه كرد : حال اينكه نگرش جهان نسبت به ما چه نگرشي است؟ من فكر مي كنم كه نگرش جهان نه تنها نسبت به ما بلكه نسبت به تمام كساني كه زير مجموعه آنها نيستند يك نگرش منفي مي باشد، درواقع نگاه سياسي آنها اين است كه يا بايد زير مجموعه شان باشيم و يا در نقطه مقابل آنها قرارگيريم و وظيفه اصلي شعرا و نويسندگان روشنگري است يعني مردم را از تاريكي بيرون آوردن و خورشيد و روشنايي را با آنان نشان دادن است بر اين اساس به عنوان نويسنده و شاعر بر روي ارزشهاي عامي كه در جهان وجود دارد  تاكيد كنيم و داشته هاي خود را به ديگران معرفي كنيم .

اكرامي در ادامه گفت :  بعضي اوقات افسوس مي خورم كه چه طور شده جهان يك بازيكن فوتبال را مي شناسد ( كه البته به اين قضيه افتخار مي كنم ) ولي يك نويسنده و شاعر را نمي شناسد و بخش عمده اي از آن به رسانه هاي  ما باز مي گردد ، يك شاعر و نويسنده در جهاني شدن انديشه اش به تنهايي نمي تواند نقش داشته باشد وقتي زيباترين و بهترين انديشه ها را داشته باشيد ولي حنجره اي براي فرياد كشيدن نداشته باشيد و يا پنجره اي كه ديگران دعوت به تماشا از آن به جهان كنيد نباشد ، هيچ فايده اي نخواهد داشت. امروزه ضمن  اينكه نويسنده و شاعر و يك توليد كننده ادبيات بايد تفكر جهاني داشته باشد و به ارزشهاي عام نيز بايد بها دهد و ارزشهاي خاص را بپردازند و سعي داشته باشد آن را جهاني كند.

اين شاعر خاطرنشان ساخت :  در زمينه ادبيات رسانه هاي ما مصرف كننده هاي بدي هستند به طوري كه امروزه تلويزيون براي يك رشته ورزشي شايد هزارات ساعت وقت اختصاص دهد اما در زمينه ادبيات هيچگاه چنين اتفاقي نيافتاده است ، در رسانه هاي ما ادبيات و انديشه به عنون يك  اصل مطرح نشده و هميشه در حاشيه قرار داشته  است . لذا اعتقادم بر اين است كه علاوه بر اينكه  يك نويسنده بايد انديشه و تفكر جهاني داشته باشد و همچنين اينكه زيباييها و باور و اعتقاداتش را به صورت زيبا بيان كند، رسانه ها  هم بايد اين رسالت را در خود احساس كنند كه اين انديشه زيبا را زيباتر ارايه دهند و هيچ انديشه اي جهاني نمي شود مگر اينكه از رسانه جهاني بخش شود و هيچ انديشه اي جهاني نمي شود مگر اينكه به زبان جهان گفته شود.

وي  در پايان گفت وگو با مهر،  گفت :  يكي از اشكالات اين است كه ما مصرف كننده ادبيات جهان هستيم ، هزاران نفر هستند كه منتظرند كتابي به بازار عرضه شود و آن را به فارسي ترجمه كنند اما كمتر كسي است كه كتابهاي فارسي را به ديگر زبانها ترجمه كند ،  وگرنه تنها توليد كننده زيبا بودن كافي نيست بلكه يك انديشه زماني جهاني مي شود كه حرفي جهاني بزند و من فكر مي كنم كسي كه به دل خودش نزديك باشد به دل همه نزديك است، كسي كه به فطرت خودش نزديك باشد به فطرت همه انسانها نزديك است و حرف فطرت حرفي جهاني است و حال اين حرف جهاني بايد به صورت زيبا و به زبان جهان زده شود و در نهايت از رسانه جهاني به شكل زيبا و اثر گذار پخش شود ، رسالت رسانه اين است كه به ادبيات و هنر به عنوان يك اصل نگاه كند نه به عنوان يك فرع، امروزه در تلويزيون ما ادبيات و شعر و داستان يك فرع است به طوري كه ما هزارات برنامه ورزش مانند فوتبال از تلويزيون ملاحظه مي كنيم ولي در خصوص ادبيات اين طور نيست پس چه طور انتظار داريم ادبيات ما جهاني شود؟

ادبيات خاورميانه با موضوعات سياسي قابل انتقال است
عبدالجبار كاكايي - شاعر و منتقد ادبيات ، گفت : اگر بخواهيم ادبيات كشورهاي خاورميانه را بررسي كنيم ، ازفلسطين كه ادبيات مقاومت را پايه گذاري و منتشر كرده ، تا كشورخودمان كه داعيه داريك انقلاب جهاني است ، هركدام درموضوعات سياسي واجتماعي براي خود سرفصل هاي متفاوت و متنوعي دارند و به گمان من ، اگر روزي بنا باشد ادبيات خاورميانه قابل انتقال به فرهنگ هاي ديگرشود ، عموما اين اتفاق با موضوعات سياسي همراه است .




اين شاعر و منتقد ادبيات ، در گفت و گو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر با بيان اين مطلب افزود :  وجوه اشتراك كشورهاي خاورميانه زياد است ،  يعني ويژگيهاي اقليمي ،  نژادي ، ديني و در حوزه توسعه اقتصادي نيز به هم شبيه هستند و در مسايل سياسي، اجتماعي نيز تاحدودي با هم مشتركند لذا طبيعي است كه اين وجوه اشتراك زمينه ساز موضوعات مشتركي در ادبياتشان باشد .

عبدالجبار كاكايي تصريح كرد :  درادبيات ، وقتي موضوعات مشترك باشد اثر آن بر رفتارها و زبانها محرز است ، لذا  مردم  و ساختار و شكل ادبيات در حوزه آفرينش هاي ادبي داستان و شعر ، تقريبا شبيه به هم مي شوند و و اين فصول مشترك باعث به وجود آمدن ادبيات خاورميانه است.

اين شاعر و منتقد ادبيات خاطرنشان ساخت :  درحوزه اعتقادات و دين درخاورميانه دوتلقي وجود دارد و چون بخش وسيعي ازكشورهاي خاورميانه اسلامي هستند ، دو تلقي از دين در ساختار روابط اجتماعي افراد به وجود مي آيد كه هر دو نسل هاي جوان خاورميانه به آن معتقدند ،  يك تلقي معتقد بر اين است كه جامعه از بالا به پايين ديندار شود ، يعني حكومت ها را دين دار و ديني كنيد تا جامعه ديني شود و يك تلقي هم معتقد است از پايين به بالا بايد دينداري را توسعه داد ، يعني مردم را متدين كنيد تا حكومت ها از آراء مردم دين را بپذيرند.

وي در ادامه اين مطلب يادآور شد : اين دوشيوه نگرش باعث شده كه دو نوع رفتار سياسي در خاورميانه ايجاد شود ،  يك رفتار سياسي كه گردهمايي تندرو و راديكال  اسلامي اهل سنت هستند كه به نام القاعده معروف شده اند و از پايين به بالا قصد دارند اسلامي كنند و يك رفتار سياسي ديگر كه بيشترين الگويش انقلاب اسلامي ايران است كه از بالا به پايين نظر دارد به اسلامي كردن دولتها و حكومت ها و اين هم به طبع خودش يك ادبياتي را به وجود آورده است.

اين شاعر تصريح كرد :  علاوه بر اين دو ديدگاه كلي كه درحوزه سياسي و اعتقادي وجود دارد ، در ساير فصول تقريبا خاورميانه درد مشتركي دارد كه مبتني بر دردهاي اقتصادي كشورهاي در حال توسعه است و عموما در اين قسمت از جهان وجود دارند و ادبياتشان هم بر مبناي فقر وغناست، حتي در مورد كشور تركيه كه پا به پيوستن به اتحاديه جهان گذاشته است موضوع فقر و غنا در اديباتشان بسيار زياد است و در حوزه كشورهايي كه اقليت هاي قومي كرد زبان دارند باز بحث واگرايي و حركت به سمت استقلال و به نوعي تشكيل حكومت خود مختاردادن در ادبياتشان بار موضوعي فراوان دارد .

وي ياد آور شد :  خاستگاه موضوعي و ادبي عموما  از اين مبارزات اجتماعي شكل مي گيرد بر فرض مثال ادبيات كشورهاي عراق، كشورهاي در حال توسعه خاورميانه عموما خاستگاه موضوعاتشان است ،  اجتماع  رفتارهاي  جمعي شاعر و نويسندگانشان لحن پيامبر گونه اي دارد و خطاب به كل مردم است و سعي مي كند زمينه ساز عدالت اجتماعي شود و كلا پيامهاي عمومي كه به زندگي كل مردم نسبت دارد.

عبدالجبار كاكايي درپايان گفت و گو با مهر گفت : اگر ادبيات خاورميانه بخواهد در حوزه موضوع منتقل شود به همين پيام هاي كلي و جهانشمول نزديك خواهد شد و در حوزه هاي غنايي يعني موضوعات فردي و شخصي با اين كه در كشورهاي خاورميانه سابقه هاي بسياردرخشاني داشته است ( حتي در خود عراق ) ، اما من تصور نمي كنم كه حوزه ادبيات غني بتواند خيلي تاثير بر جريان ادبيات جهان بگذارد و فكر مي كنم بيشتردرحوزه هاي اجتماعي حرف براي گفتن داشته باشد .






کد خبر 228619

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha