گرچه بخشهاي اندكي از اين سند به طور پراكنده در برخي رسانه هاي غربي منتشر شده ، اما خبرگزاري مهر پس از دستيابي به متن كامل آن براي اطلاع افكار عمومي اين گزارش را منتشر مي كند.
نكته قابل توجه در اين گزارش ، اين است كه در موراد متعددي دسترسي اين موسسه به اطلاعات طبقه بندي شده آژانس هاي اطلاعاتي غربي و حتي آخرين نتايج محرمانه دريافتي ناشي از بازرسي بازرسان آژانس آشكار شده است. ضمن اينكه چيپمن بازرسان بين المللي را "بازرسان ما" خوانده و توصيه مي كند: هنوز بررسي فعاليتهاي ايران در زمينه شيميايي و بيولوزيك به بازرسان ما سپرده نشده است!
رييس موسسه تحقيقات استراتژيك لندن همچنين با بياني مداخله جويانه مي افزايد: نقص اصلي اطلاعات ما در زمينه توان موشكي ايران ، جزييات توليد ، قابليتهاي جانبي موشك هاي بالستيك ايران ، نام مخترعين و دانشمندان و دكترين واقعي ايران در اين زمينه است؟!
گزارش "مهر " از متن كامل توصيه هاي "جان چيپمن" چنين است:
برنامه استراتژيك تسليحاتي ايران
اين نوشتار ارزيابي خالصي از برنامه هاي استراتژيك تسليحاتي ايران است . اين پرونده سومين پرونده ما از اين سري است كه پيش از اين شامل مطالب مشابهي درباره عراق(چاپ شده در سپتامبر 2002) و كره شمالي (چاپ شده در ژانويه 2004) بوده است.
هريك از پرونده هاي ما، ارزيابي ويژه اي از چالش ها را بيان كرده است. برخلاف كره شمالي به رهبري كيم ايل جونگ و عراق تحت رهبري صدام حسين، ايران با جامعه بازتر، اما به همراه يك سيستم سياسي پيچيده و متفاوت، طيف وسيعي از افكار عمومي، تمايل به احترام و كسب پرنسيب بين المللي و اجتناب از منزوي شدن شرايط متفاوتي را پديد آورده است. اين بازبودن نسبي به آن معناست كه زمينه بيشتري براي كسب آگاهي جهاني درباره توانايي هاي ايران وجود دارد و نيز فرصت هاي بيشتري براي بحث درباره اطلاعاتي كه از سوي منابع رسمي ايران به دست آمده وجود خواهد داشت.
اما همچون ديگر موضوعاتي كه به مسائل نظامي مرتبط مي شود، نكاتي باقي مي ماند كه از بيرون تاسيسات ايران قابل درك نيست. لذا پيشاپيش تاكيد مي كنيم كه اطلاعات عمومي ، كمتر از حدي است كه بتوان از خلال آنها به يك قضاوت محكم دست پيدا كرد.
منابع و مشكلات ارزيابي ها
اطلاعات فني ، در دسترس ، قابل اطمينان و بسيار كمتري از فعاليتهاي ايران در زمينه سلاحهاي شيميايي و بيولوژيك ايران (CBW) داريم ، در حالي كه فعاليتهاي ايران در اين عرصه ها به هيچ وجه همانند موضوع هسته اي به بازرسان بين المللي ما (!) سپرده نشده است. |
اطلاعات فني ، در دسترس ، قابل اطمينان و بسيار كمتري از فعاليتهاي شك برانگيز ايران در زمينه سلاحهاي شيميايي و بيولوژيك ايران (CBW) داريم ، در حالي كه فعاليتهاي ايران در اين عرصه ها به هيچ وجه همانند موضوع هسته اي به بازرسان بين المللي ما (!) سپرده نشده است.
بر مبناي اطلاعات بدست آمده محدود در اين زمينه ، ما صرفا محدوده اي از منابع عمومي شامل تخمين دولتمردان آمريكا ، ساير گزارشهاي مربوط به تلاشهاي ايران در اين عرصه ها و نيز ادعاهاي اپوزيسيون ايراني را ارزيابي مي كنيم. در بسياري از موارد ، صحت و قابل اطمينان بودن اطلاعات براي قضاوت ما ناكافي و يا لااقل با احتياط فراوان همراه است.
در يك دور نما ، برنامه و توان فعلي موشكهاي بالستيك ايران مورد سوال نيست ، بلكه سوال اصلي ما به جزييات توليدات و قابليتهاي جانبي اين موشكها و جزييات عملكرد نظامي آنها مانند نام مخترعين و كارشناسان اصلي ، و نيز گستره و دكترين مورد نظر ايران در اين زمينه باز مي گردد. نقصان اصلي اطلاعات ما اينجاست.
با اينهمه ابهام ، ما تلاش خواهيم كرد تا به يك تصوير روشن ، متعادل و هوشمندي از يك سلسله ارزيابي هاي مجزا ؛ از قابليتهاي هسته اي ، بيولوژيكي ، شيميايي و همچنين جهت گيري و ظرفيت توان موشكي بالستيك ايران دست يابيم.
ما همچنين بخشي را آماده كرده ايم و درباره تاريخ برنامه هاي سياسي ايران توضيح داديم و تحليل كرديم چه فاكتورهاي ملي و بين المللي ، توسعه هسته اي ايران را در 40 سال گذشته شكل داده اند. در نهايت ، نتيجه گيري ما قضاوتمان درباره توانايي هاي فني و انگيزه هاي سياسي كه خطر يك برنامه استراتژيك تسليحاتي ايران را بروز داده اند، خواهدبود.
توانايي در زمينه تسليحات هسته اي
به گزارش خبرگزاري مهر "جان چيپمن " ادامه داده است: تخمين هاي عمومي در مورد اينكه چقدر طول مي كشد ايران تسليحات هسته اي به دست آورد، از چند سال تا چند دهه متفاوت بوده است. ما در بررسي خودمان چندين سناريوي مهم را بر اساس فاكتورهاي سياسي و فني مورد ارزيابي قرار داده ايم. از لحاظ فني مهمترين نگراني درمورد ايران اين است كه اين كشور مي تواند تسليحات اتمي را با استفاده از مواد شكافت پذير توليد كند و اين كار نياز به 20 تا 25 كيلوگرم اورانيوم با غناي تسليحاتي و يا 6تا 8 كيلو گرم پلوتونيوم جداسازي شده دارد.
درطول دو دهه گذشته ايران تلاش كرده است به چرخه هاي سوخت در هر دو زمينه آب سبك و سنگين دست پيدا كند. درباره اورانيوم، ايران واحدهاي صنعتي و نيمه صنعتي براي غني سازي اورانيوم در نطنزساخته است. اين امكانات براي توليد اورانيوم كم غني شده براي توليد سوخت راكتور اتمي بوشهر است ، اما مي تواند براي توليد اورانيوم زياد غني شده براي توليد تسليحات هسته اي به كار گرفته شود. در زمينه پلوتونيوم ، ايران در حال راه اندازي كارخانه آب سنگين است كه مي تواند پلوتونيوم تسليحاتي كافي براي يك يا دو بمب تسليحاتي در سال را آماده كند.
در هرحال از هر دو راه مذكور، برنامه هسته اي ايران همچنان به ثمردهي نزديك مي شود. ما تخمين مي زنيم كه لااقل چند سال طول مي كشد تا ايران تاسيسات نيمه صنعتي نطنز را به صورت پيش بيني شده آماده كند. درابتدا ايران بايد برخي مشكلات و مسائل فني در تاسيسات يو سي اف اصفهان را به منظور توليد هگزافلورايد اورانيوم حل كند. روند ويژه شيميايي و تجهيزاتي كه در ايران براي توليد يو اف 6 استفاده مي شود ، بسيار اهميت دارد و بايد ابتدا پاره اي از مسائل فني پيرامون آن مورد حل و فصل قرار گيرد.
بنابراين مي توانيم بگوييم حجم و كيفيت هگزافلورايدي كه در اصفهان توليد مي شود فعلا بسيار دورتر از آن قرار دارد كه بتواند نگراني ايجاد كند. به هر حال ايران بايد به اين مسائل فائق آيد وگرنه توانايي هاي بسيار كمي خواهد داشت.
دوم ، ايران بايد بتواند از تاسيسات نيمه صنعتي نطنز استفاده كند تا اورانيوم كافي براي توليد بمب هسته اي آماده كند. هم اكنون حدود 164 ماشين سانتريفوژ آماده به عمليات در اين تاسيسات نصب شده است. اين شبكه كاسكاد سانتريفيوژ فقط مي تواند با يو اف 6 كار كند. با درنظر گرفتن شرايط واقعي ، و اگر قرار باشد فقط اين تعداد ماشين ها كار كنند، يك دهه طول مي كشد تا اين 164 سانتريفوژ بتوانند اورانيوم غني شده كافي براي توليد بمب هسته اي آماده كنند. البته ايران زيركانه عليرغم تعليق برنامه هاي هسته اي ، آماده كردن تعدادي سانتريفوژ ديگر كه براي نطنز لازم است را ادامه داد. ما تخمين مي زنيم با توجه به مشكلاتي كه معمولا درايران رخ مي دهد، لااقل يك يا دو سال به طول خواهد انجاميد تا اين ماشين ها نصب و راه اندازي شوند. زماني هم كه اين ماشين ها نصب شوند تاسيسات نيمه صنعتي نطنز توانايي محدودي براي توليد اورانيوم زياد غني شده 235 كه براي بمب هسته اي استفاده مي شود خواهند داشت.
به نظر مي رسد ايران شرايط واقعي توليد انبوه اورانيوم زياد غني شده را ندارد و اين توانايي فقط در حد تئوري است و به 50 درصد در واقعيت هم نمي رسد. |
جان چيپمن: |
البته نبايد فراموش كرد كه ايران مي تواند هم اكنون طرح هاي خود را تغيير دهد و واحدي براي توليد انبوه اورانيوم زياد غني شده بسازد، اما اين كارهم حداقل يك يا دو سال طول مي كشد. اگرواحد نطنز طبق طرح قبلي ساخته و به اتمام برسد، لااقل شش ماه طول مي كشد تا فقط طرح هاي آن را براي توليد اورانيوم زياد غني شده تغيير داد. ايران به عنوان جايگزيني براي توليد مستقيم اورانيوم زياد غني شده از اورانيوم طبيعي مي تواند انباري از اورانيوم كم غني شده آماده كند و بعد با استفاده از آنها به عنوان ماده تغذيه كننده سانتريفيوژها به توليد اورانيوم زياد غني شده در زمان كوتاهي بپردازد.
در تئوري، با تغذيه اورانيوم كم غني شده به واحد نيمه صنعتي با 1000 ماشين سانتريفيوژ ، مي توان اورانيوم كم غني شده كافي براي يك سلاح را در طول چندماه توليد كرد. البته باتوجه به اشكالات و اشتباهاتي كه ايجاد خواهد شد و باتوجه به اينكه ايران بايد جايگزيني براي اورانيوم كم غني شده پيدا كند، توليد اورانيوم زياد غني شده اي كه بتواند بمب هسته اي توليد كند، سالها به طول مي انجامد.
بنابراين با وجود واحد 1000 ماشين سانتريفيوژ در نطنز هم سال ها طول مي كشد تا ايران اورانيوم زياد غني شده لازم براي توليد يك بمب هسته اي را توليد نمايد. حال چه اين اورانيوم زياد غني شده را مستقيما از اورانيوم طبيعي و چه از اورانيوم كم غني شده قبلي توليد نمايد.
برپايه اطلاعات مطرح شده در گزارش هاي آژانس بين المللي انرژي اتمي، ايران قابليت سرهم كردن بين 50 تا 100 دستگاه سانتيريفيوژ را در يك ماه دارد.به نظر مي رسد كه ايران نمي تواند به راحتي ميزان توليد خود را افزايش دهد اما مي تواند ظرفيت غني سازي خود را ظرف يك يا دوسال دو برابر كند و ساخت ماشينهاي سانتيريفيوژ را مي تواند در زماني بيشتر مثلاً طي دهه هاي آتي از سر بگيرد.
به گزارش "مهر" رئيس موسسه مطالعات استراتژيك لندن در اردامه گزارش محرمانه خود مي افزايد: در نتيجه اگر ايران به اين سرعت در تلاش براي دستيابي به تسليحات هسته اي بدون توجه به واكنش جامعه بين المللي باشد، اين احتمال وجود دارد كه بتواند ميزان كافي HEU مورد نياز براي يك اسلحه اتمي ساده را طي اين دهه بدست آورد، با اين برداشت ايران به موارد زير قادر خواهد بود:
1- توليد ميزان كافي UF6
2- تكميل سانتريفيوژهاي مورد نياز و آزمايش آنها
3- با راه اندازي اين تاسيسات طي چند سال ايران مي تواند ظرفيت خود را به بالاترين سطح ارتقا دهد
البته ملاحظه اي وجود دارد و آن اينكه مشكلات تكنيكي در هريك از بخشها مي تواند زمان اين برنامه را طولاني تركند.
اگر ايران تحت فشارهاي فوري قرار نگيرد ، مي تواند با برنامه اي ميان مدت ميزان سانتريفيوژهاي صنعتي خود در نيروگاه نطنز را تا 50 هزار دستگاه گسترش دهد. اگرچه دستيابي به اين ميزان توليد صنعتي ده ها سال طول خواهد كشيد، اما اگر اين وضعيت محقق شود، اين تاسيسات مي تواند ميزان اورانيوم با غناي بالا و كافي براي بمب اتمي را توليد كند. |
به علاوه اين رويكرد مي تواند شانس ايران را براي تسهيل غني سازي افزايش دهد زيرا در اين صورت تاسيسات كوچكتر مي تواند مخفيانه در اين ميان به كار خود ادامه دهند.
البته ايران تا ساخت پلوتونيوم قابل استفاه در تسليحات هسته اي فاصله زيادي دارد. راكتور تحقيقاتي 40 مگاواتي آب سنگين اراك كه در اولين مراحل ساخت قرار دارد تا سال 2014 تكميل مي شود.به علاوه اگرچه ايران تجربياتي در مورد بازفرآوري هاي آزمايشگاهي دارد اين ميزان تا 6 سپتامبر 2005 بسيار محدود بوده است.(مهر: با توجه به انتشار گزارش البرادعي در سوم سپتامبر ، اين بخش از گزارش چيپمن نشان مي دهد كه موسسه وي از آخرين نتايج بازرسي بازرسان آژانس هم مطلع شده است.)
اين فرض هم مطرح شده است كه اگرروسيه سوخت تازه به نيروگاه اتمي بوشهر برساند، نيروگاه بوشهر مي تواند ظرف تنها چند ماه پلوتونيوم مورد استفاده درتسليحات هسته اي را توليد كند. براي دستيابي به پلوتونيوم مورد استفاده درتسليحات هسته اي ايران نيازمند ساخت تاسيساتي براي بازفرآوري سوخت نيروگاه بوشهراست. اين مسئله چالشهايي تكنيكي را براي ساخت تاسيساتي براي بازفرآوري سوخت هسته اي قابل دسترسي از تاسيسات اراك ايجاد مي كند.
با اين فرض نيز كه ايران بتواند مواد شكافت پذيركافي توليد كند، توان ايران براي طراحي وساخت تسليحات هسته اي ازاين مواد نا شناخته است. آژانس بين المللي انرژي اتمي تحقيقات محدودي را در مورد امكان توليد و توسعه تسليحات هسته اي انجام داده، اما در اين زمينه چيزي پيدا نكرده است.
جان چيپمن رييس موسسه تحقيقات استراتژيك لندن
برخي ازتحليلگران مسائل هسته اي معتقدند كه(همانند كشور ليبي) ايران طرح توليد تسليحات هسته اي را از شبكه عبدالقدير خان، پدر بمب هسته اي پاكستان دريافت كرده است ، اما اين مسئله تا كنون مور تاييد قرار نگرفته است.
بنابراطلاعات منتشر شده توسط رسانه ها، آژانسهاي اطلاعاتي غرب اعلام كرده اند كه به شمار زيادي از فايل هاي كامپيوتري يك منبع ايراني دسترسي پيدا كرده اند(!) كه اين فايلها بيانگرانجام مطالعاتي در مورد توسعه موشكهاي شهاب 3 براي حمل كلاهك هسته اي است. اما جزئيات اين گزارش و تحقيقات در اختيار عموم قرار نگرفته است. برپايه اطلاعات عمومي امكان دسترسي به تلاسشهاي ايران براي دسيابي به تسليحات هسته اي وجود ندارد.
توانايي در توليد سلاحهاي شيميايي و بيولوژيك
به گزارش مهر "جان چيپمن" آنگاه اينگونه به موضوع سلاحهاي شيميايي و بيولوژيك مي پردازد: مقايسه تسليحات شيميايي و بيولوژيكي با برنامه هسته اي ايران بسيارمشكل است. درحالي كه دولت آمريكا سالهاي متمادي است كه ايران را به برنامه ساخت تسليحات شيميايي و بيولوژيكي متهم مي كند اما تاكنون هيچ مدركي در اين رابطه ارائه نشده است.
اين مسئله مطمئناً حقيقت دارد كه توسعه علمي فعاليتهاي هسته اي غيرنظامي، شيميايي و بيولوژيكي ايران؛ توان اين كشور را براي توليد احتمالي تسليحات شيميايي و بيولوژيكي بالا مي برد. ضمن اينكه موشكهاي ايران قابليت مجهز شدن به كلاهكهاي جنجال برانگيز هسته اي ، شيميايي و ميكروبي را دارند. |
جان چيپمن: |
با اين وجود، اين مسئله مطمئناً حقيقت دارد كه توسعه علمي فعاليتهاي هسته اي غيرنظامي، شيميايي و بيولوژيكي ايران؛ توان اين كشور را براي توليد احتمالي تسليحات شيميايي و بيولوژيكي بالا مي برد.
در عين حال ايران خواستار انجام تحقيقات CBW و توسعه فعاليهاي هسته اي غيرنظامي است. امري كه به سختي قابل تحقيق و پيگيري است.
موشك هاي بالستيك ايران
برنامه موشكهاي بالستيك ايران برپايه تكنولوژي سوخت مايع است كه ابتدا ازكره شمالي براي موشكهاي كوتاه برد شهاب 1 و شهاب 2 با برد 300 تا 500 كيلومتر و موشك ميان برد شهاب 3 با برد 1300تا 1500 كيلومتر تهيه شده است. بنابر ارزيابي هاي ما، ايران يك تيپ از موشكهاي شهاب 1 و 2 متشكل از سه يا چهار گردان موشكي را براي مجموعاً 12 تا 18 سكوي پرتاب متحرك و 48 تا 72 موشك آماده پرتاب آرايش نظامي داده است. البته تعداد موشكهاي بيشتري نيز به صورت ذخيره وجود دارد.
با توجه به اطلاعات به دست آمده، موشكهاي ايران قابليت مجهز شدن به كلاهكهاي جنجال برانگيز هسته اي را دارند. ايران مي تواند اگر بخواهد، كلاهك هاي شيميايي و بيولوژيك را هم به موشك هاي بالستيك خود اضافه كند.
با توجه به آخرين پرتابهاي آزمايشي انجام شده در زمينه موشكهاي ايران تا سال 2004 ، ايران در تلاش براي توسعه كلاهك كوچكتري براي موشك شهاب 3 است، اما جزئيات اين تحقيقات در دسترس نيست.
نتيجه گيري و جمع بندي
رييس موسسه تحقيقات استراتژيك لندن در پايان اينگونه نتيجه گيري مي كند: برخلاف بسياري از كشورها ايران سعي نكرده است كه به هر قيمتي به تسليحات هسته اي دست يابد، در حاليكه بيشتر ايرانيان از فعاليتهاي هسته اي به عنوان غرور ملي ياد مي كنند.
مقامات ايران رسماً اعلام كرده اند كه فعاليتهاي هسته اي ايران صرفاً با اهداف صلح آميز است و فعاليتهاي غني سازي اورانيوم تنها براي تهيه سوخت هسته اي مورد نظر بوده است.
البته تعدادي از ايرانيان با توجيه فعاليتهاي هسته اي ايران معتقدند حق ايران است كه براي مواجهه احتمالي با كشورهاي قدرتمند مانند آمريكا و دشمني مثل اسراييل فعاليتهايي مخفيانه براي توليد تسليحات هسته اي داشته باشد ، اما دولت ايران همواره و به طور رسمي اطمينان داده است كه هرگز برنامه اي براي ساخت تسليحات هسته اي نخواهد داشت.
آيت الله خامنه اي رهبر ايران مانند آيت الله خميني رهبر فقيد ايران كه پيشتر اعلام كرده بود كه تسليحات هسته اي با اسلام مغايرت دارد، بر اين مسئله تاكيد كرده است. حتي اگر اين مباحث وجود داشته باشد، براي رهبران ايران برگرداندن پتانسل هسته اي به واقعيتي قابل دستيابي وسوسه انگيز است.
جامعه بين الملل بايد مراقب باشد كه فشار زياد بر ايران ، موجب ناديده گرفته شدن آنها از سوي ايران نشود. زيرا اين خطر وجود دارد كه سخت گيري هاي زياد ايران را به اين تصميم برساند كه دستيابي به سوخت هسته اي ارزش جدايي از جامعه بين الملل را دارد. |
بدترين نكته دراين سناريو، اين است كه ايران بدون توجه به جامعه بين المللي به تسليحات هسته اي دست پيدا كند. در حاليكه تهران تاكنون بسيار محتاطانه برخورد كرده است، ايران آماده مي شود تا براي اجتناب از مواجهه با جامعه بين المللي تاخير و محدوديت فعاليت هاي هسته اي خود را در ازاي پيشنهادهاي ارائه شده بپذيرد.
ايران لااقل پيش از تصميم گيري در مورد فعاليت در تسليحات هسته اي، به دنبال ارتقاي ظرفيت توليد هسته اي خود براي بيش از يك يا دو دهه در زمينه هايي مانند تكميل تاسيسات سانتريفيوژ، به منظور قابليت توليد سوخت هسته اي است.
اينك برنامه جامعه بين الملل فشار برايران با هدف خودداري از انجام فعاليتهاي مرتبط با توليد سوخت هسته اي است، زيرا در صورت دستيابي ايران به اين فناوري، مشخص است كه اگر اين كشور بخواهد، در ميان مدت قادر به ساخت تسليحات هسته اي نيز خواهد بود. از سوي ديگر جامعه بين الملل بايد مراقب باشد كه فشار زياد بر ايران ، موجب ناديده گرفته شدن آنها از سوي ايران نشود. زيرا اين خطر وجود دارد كه سخت گيري هاي زياد ايران را به اين تصميم برساند كه دستيابي به سوخت هسته اي ارزش جدايي از جامعه بين الملل را دارد.
نظر شما