به گزارش خبرنگار مهر، نشست بررسی ادبيات مقاومت فلسطين با حضور غلامرضا امامی و خوانش آثار داستانی غسان كنفانی و اشعار محمود درويش، عصر شنبه 18 مرداد با حضور امامی در فروشگاه ترنجستان سروش برگزار شد.
امامی در ابتدای این برنامه گفت: ابا دارم از سخن گفتن در تجلیل زندگان و ترحیم مردگان، چراکه کار به ستایش میکشد و هر دو را دوست ندارم. اما پذیرفتم که در این برنامه درباره دو شاعر و نویسنده مقاومت سخن بگویم. داستان ما و مقاومت یک داستان دراز است. این داستان برای من از 15 سالگی شروع شد و حکایت مفصلی هم دارد اما برای فلسطینیها از سال 1948 آغاز شد. غسان کنفانی و محمود درویش دو قله از ادبیات مقاومت هستند یکی در نثر و دیگری در شعر. این شعر از محمود درویش است: «اینجا میایستیم/ اینجا مینشینیم/ اینجا همیشه هستیم/ اینجا جاودانهایم/ و همه ما یک هدف فقط یک هدف داریم/ اینجا ماندگاریم/ هستیم و خواهیم بود.»
وی افزود: مجموعهداستان غسان کنفانی که با ترجمهام چاپ شده، در 400 هزار نسخه بیرون آمده ولی خودم 2 نسخهاش را هم ندارم. این میزان استقبال از کتاب برایم تعجبآور بود. در این برنامه بیشتر حاضران از بانوان هستند. عجیب است که در ایمیلها و فیسبوک و فضای مجازی هم خانمها بیشتر به فلسطین دل بستهاند.
این محقق در ادامه گفت: محمود درویش، 2 رو دارد؛ عشق و فلسطین. او مردی بود که ازدواج نکرد و قلبش در 60 و چند سالگی در بیمارستانی در آمریکا خاموش شد. دکترها گفته بودند که خوب شده اما این قلب ناگهان منفجر شد. او ازدواج نکرد، خلاف غسان کنفانی. غسان در کنگرهای بینالمللی در یوگسلاوی عاشق دختری دانمارکی به نام آنّا شد. آنا هم عاشق مقاومت مردم فلسطین بود و پیوند عشقشان محکم شد. آنها صاحب 2 فرزند به نامهای لیلی و فائز شدند و آنّا هنوز هم زنده است.
فلسطین تجسم ادبیات مقاومت در جهان است
مترجم مجموعهداستان «قصهها» از غسان کنفانی ادامه داد: این روزها فکر میکنم آیا فلسطین خواهد ماند؟ یک ندای درونی به من میگوید اسرائیل خواهد رفت. آقای هارون یشاعی نماینده اقلیت یهودی در مجلس شورای اسلامی ایمیلی زد و گفت ایمان دارم که نسل آینده، کشوری به نام اسرائیل را نخواهد دید اما با کشوری به نام فلسطین روبرو خواهد شد. در سالهای نزدیک ما، ادبیات مقاومت چند چهره برجسته در جهان دارد. یکی یوری آراگون در فرانسه است، یکی لورکای اسپانیایی و دیگری پابلو نرودای شیلیایی است. اما تجسم ادبیات مقاومت در همهجای جهان، فلسطین است. نمیخواهم تنها به ادبیات بسنده کنم، بلکه دایره سخنم درباره همه هنرها و هنر زیبای زندگی است. اوایل انقلاب، نمایشگاهی در پارک لاله برپا کردیم که رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین نقاشیهای نقاشان مختلف جهان را درباره مقاومت فلسطین به این نمایشگاه آورد. یکی از همراهانش در این سفر، ناجی علی، کاریکاتوریست معروف بود.
امامی گفت: ناجی علی، خیلی شوخ و خندهرو بود. تصور اشتباهی وجود دارد و ما فکر میکنیم هرکس که انقلابی است، اخمهایش در هم است و اصلا نمیخندد. ناجی علی در حرفهایی که با هم داشتیم، به من گفت غسان کنفانی بوده که او را به هنر تشویق کرده است. ناجی علی میگفت در مدرسه پناهندگان در لبنان درس میدادم و پیش از آن شاگرد آن مدرسه بودم. غسان 16 ساله بود که معلم شد. روزی نقاشی من را در روزنامهدیواری مدرسه به دیوار زده بودند. غسان آن را دید و گفت چه نقاشی خوبی! بده تا آن را چاپ کنم. همین اتفاق باعث شد که من در این راه افتادم. امروز بحث ما درباره هنر مقاومت نیست بلکه درباره ادبیات است.
وی در ادامه گفت: ما یک ادبیات مناسبت داریم و یک ادبیات مقاومت. ادبیات مناسبت ممکن است عشقی باشد یا درباره وصال و هجران باشد، یا حتی اجتماعی باشد. اما شاخصه اصلی ادب مقاومت یا بهتر بگوییم ادبیات پایداری، آزادی است. این نوع ادبیات در پی آزادی و در پی دنیایی نو است. اگر استبداد نباشد، مقاومت فایدهای ندارد. در مقابل آزادی کسی مقاومت نمیکند.
اگر امضای فرخییزدی و گلسرخی را از شعرهایشان برداریم، گویی برای فلسطین سروده شدهاند
امامی در ادامه به خوانش دو شعر از فرخی یزدی و خسرو گلسرخی درباره آزادی پرداخت و گفت: اگر نام گلسرخی و فرخی یزدی را از پایین این شعرها برداریم، گویی این 2 شعر برای فلسطین سروده شدهاند. با خودم فکر میکردم بین غزه و رژیم صهیونیستی دریا است اما اینسو داد است و آنسو، بیداد. اینسو پاکی است و آنسو ناپاکی. اینسو عشق و آنسو نفرت. این سو صلح و آنسو جنگ. اینسو همهخوبیها و آنسو همه خشمها. اینسو فلسطین و آنسو اسرائیل. به نظرم ادبیات مقاومت چند مشخصه دارد. اول اینکه اینگونه ادبیات، به آگاهی، هشیاری و بیداری میاندیشد. در نتیجه به آزادی منتهی میشود. دوم این که اعتقاد به پیروزی دارد به و شکست تن نمیدهد. میشود آدم را نابود کرد اما فقط از نظر جسمی چون اندیشه نابودشدنی نیست. ویژگی سوم این است که این ادبیات، بازی نمیدهد و حرفش را به صراحت میگوید و چهارم اینکه ادبیات رشادت است و دلیر و شجاع است. شب در نهایت خواهد رفت و سحر میرسد. اما این شب چقدر برای فلسطین طولانی است!
این مترجم در بخش دیگری از سخناش گفت: نطفه رژیم صهیونیستی در سال 1897 توسط تئودور هرتسل ایجاد شد. اول گفتند اسرائیل را در اوگاندا برپا کنیم. آن زمان هم هیتلری در کار نبود. بعد گفتند در آرژانتین که موافقت نشد و نمایندهای را برای بررسی به فلسطین فرستادند. نماینده این جمله را گفت: «عروس زیباست ولی شوهر دارد.» و از آن زمان چشم طمع به فلسطین دوختند. 94 درصد جمعیت این خاک، مسلمان، مسیحی و برخی یهودی بودند اما 99 درصد زمینها به مردم فلسطین تعلق داشت. این اندیشه هم ناصواب است که فلسطینیها زمینهایشان را به اسرائیلیها فروختند و حوصله بحث و اثبات آن را ندارم. فقط در همین حد اشاره کنم که مگر چند درصد اعراب زمینهایشان را فروختند؟ 2 درصد. و باقی را به زور و اجبار از زمینهایشان بیرون کرده و به خاک و خون کشیدند. البته خیانت سران عرب هم در آوارگی این مردم نقش داشت. این هم جمله خوبی است که «راه آزادی فلسطین از کاخ سران عرب میگذرد.»
مساله فلسطین، جنگ مسلمان و یهودی نیست بلکه جنگ آزادی و استبداد است
وی ادامه داد: تعجب میکنم که 42 کشور اسلامی با این سران عرب یک درخواست ساده از شورای امنیت نمیکنند. یا روسیه به عنوان بلوک حامی کارگران و طبقات پایین، درخواستی برای حمایت مردم فلسطین نمیدهد. بگذارید درخواست کنیم و آمریکا وتو کند. مهم نیست. اما صدای اعتراض بلند خواهد شد. شنیده شدن اعتراض آزادگان جهان ربطی به مذهب ندارد. این یک امر انسانی است. دوست دندانپزشکی دارم که در ایتالیا زندگی میکند. به من میگفت رضا چگونه میتوانم به فلسطین کمک کنم؟ در نتیجه چند آمبولانس و محموله دارو را به فلسطینیان رساند. درست نیست که این مساله را جنگ مسلمان و یهود بیانگاریم. این جنگی است بین داد و بیداد؛ آزادی و استبداد. ادبیات مقاومت هم از پیش از غسان کنفانی وجود داشته و 4 دوره دارد. دوره اول از اوایل قرن 20 تا سال 1948 است. دوره دوم از سال 1948 تا 1967 است که قراردادهای نگنین با کشورهای عربی مانند مصر بسته شد. شاعران با شعرشان با این قراردادها مبارزه کردند و دستگیر شدند. مهمترین اثر این دوره هم کتاب غسان کنفانی است.
امامی گفت: ادبیات مقاومت در 2 نوع نثر و نظم تقسیمبندی میشود و نمایشنامه در آن سهم کمی دارد. دوره سوم مربوط به سالهای 67 تا 77 است که به دنبال شکست اعراب در جنگ 6 روزه با اسرائیل شروع شد. البته ادیبان و شاعران این شکست را قبول نکردند. دوره چهارم هم مرحلهای است که در آن هستیم یعنی انتفاضه و مرحله سنگ که با بچهها و کودکان شروع شد. جنایت و قساوت هم حدی دارد. 23 بار نماینده سازمان ملل به اسرائیل میگوید که فلان منطقه، اردوگاه است و زن و بچه در آن زندگی میکنند. 3 ساعت قبل از حمله هم باز به این نکته اشاره شد ولی با موشکباران، اردوگاه مورد نظر را نابود کردند. این قساوتها، چیزی به نام اسرائیل باقی نخواهد گذاشت. من با هارون یشاعی همدل هستم. مردم جهان را هم دیدهام که وقتی نام اسرائیل را جلوشان میآوریم، چشمانشان پر از نفرت میشود.
این پژوهشگر ادبیات مقاومت گفت: در اتفاقات اخیر، تا به حال 500 بچه کشته شدهاند. فکر میکنید نسل این مردم با این کشتارها منقرض خواهد شد؟ به خدا و شرف قسم اگر یک زن فلسطینی بماند و بچهای بزاید، آن بچه فلسطین را آزاد خواهد کرد. فکر میکنید نتانیاهو یا شارون، از این سرزمین بودهاند؟ باید به آنها گفت به ولایت خودتان بروید! شما از کشورهای دیگر آمده و به روی مردمی که در زمینشان هستند، آب میبندید؟ تمام آزادگان جهان از هر مذهب و ملیت و قوم در کنار فلسطین خواهند بود. جالب است که در اخبار شبکههای جهان هیچجا نمیبینید که گروهی به طرفداری این رژیم صهیونیستی تظاهرات کند.
نظر شما