پیام‌نما

وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَ إِمَائِكُمْ إِنْ يَكُونُوا فُقَرَاءَ يُغْنِهِمُ‌اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ * * * [مردان و زنان] بی‌همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست‌اند، خدا آنان را از فضل خود بی‌نیاز می‌کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. * * اللّه از فضلش بسازدشان توانمند / دانا و بگشاينده مى‌باشد خداوند

۶ مهر ۱۳۸۴، ۱۳:۰۷

نويسنده « آبي تر از گناه » در گفت و گو با مهر :

محمد حسيني : مردم با نخريدن كتاب ، معاش نويسندگان را به خطر انداخته اند

محمد حسيني : مردم با نخريدن كتاب ، معاش نويسندگان را به خطر انداخته اند

خبرگزاري مهر - گروه فرهنگ و ادب : محمد حسيني ، نويسنده و منتقد ادبي سال گذشته كتابي با عنوان « آبي تر از گناه » را منتشر كرد . فضاي اين رمان اندكي از روزگار معاصر ما فاصله دارد و در اواخر دوران قاجار اتفاق مي افتد . به بهانه انتشار اين كتاب و با موضوع " معاصر نويسي و مشكلات آن" ، گفت و گويي با او انجام داده ايم كه مي خوانيد :

مهر : ماجراهاي رمان  « آبي تر از گناه » در دوران معاصر اتفاق مي افتد براي نوشتن از زمانه اي كه مردم آنرا لمس كرده اند چه مشكلات و دشواري هاي وجود دارد ؟ 

محمد حسيني : معاصر نويسي به نيت آگاهي بخشي چيز تازه اي نيست ، البته ازمنظرنيت و اهداف ، اگرنه هر زمانه اي فرم هاي مناسب خود را مي طلبد كه بحثي بديهي و تكراراست .

مطمئنا آثارنويسندگان قرون گذشته هم متاثراز اتفاقات زمانه خود بوده است. البته اين اتفاقات گاه مي تواند به ننوشتن از روزگار خود و پنا بردن به ايام كهن منجر شود.

اتفاقي كه افتاده  و مي افتد به هر حال به هيچ وجه نمي توان مثلاعصيان شعرحافظ به زمانه خود را انكاركرد يا تلاش هاي فردوسي و مولوي و سعدي را براي ارتقاي بنيادين فرهنگ اجتماعي وقت ناديده گرفت .

« تاريخ بيهقي » و « سفرنامه ناصرخسرو»، كم و بيش به مثابه يك نهضت فرهنگي است ؛ نهضتي درمسيرديدن و آگاهي دادن ومسلما درادامه اين دو : ارتقاء يافتن و اين همان چيزي است كه پس ازفرازو فرودها و وقفه هاي گاه بسيار طولاني درعصرما ، سرانجام به هنجار نزديك شده است .

طالبوف ، ميرزا حبيب اصفهاني و زين العابدين مراغه اي ، ازهمين منظر آغاز مي كنند و براي همين نوشته هاي آنان سفر نامه هايي "دن كيشوت" وار است ، البته به قصد شناخت جامعه و يافتن راهكارهاي خارج كردن آن از ركود.

مهر : اگر به ادبيات مشروطه نگاه كنيم اين جريان را به خوبي مي بينيم اما اين همه حس نا اميدي كه در اين آثار ديده مي شود براي چيست ؟

حسيني : همه اميدها به اصلاح اموركه با اقدامات "عباس ميرزا"و"اميركبير"، شكل گرفته بود در اين دوره ناگهان برباد مي رود ؛ اما اين بار نويسندگان همچنان در صحنه مي مانند.

توجه به ادبيات اقليمي از جلوه هاي قابل بحث اين دوره است. مشهورترين آثار ادبي و معاصردرهمين دوره اتفاق مي افتد. نويسندگان فرصت مي يابند تا تجزيه تحليل كنند و عميق تر بنويسند. مخالفت با جنبش چپ كه درماجراي كودتا متهم به سكوت و كناره گيري شده بود، به خاستگاه خلق آثار تبديل مي شود.

مهر : با وقوع انقلاب به نظر مي رسيد مشكلاتي كه در دو دهه قبل براي معاصر نويسي و جريان رئاليسم اجتماعي وجود داشت بايد از ميان برداشته شود و لي عملا اينگونه نشد ، علت چه بود ؟

حسيني : انقلاب همواره خاستگاه  اتفاقات غير منتظره ، اما عموما كوتاه مدت است؛ صف هاي طولاني مقابل كتابفروشي ها ، هياهوي كتابهاي جلد سفيد، رفع سانسور، رونق روزنامه ها و ... تغييري است كه بازار كتاب و فرهنگ پس از انقلاب تجربه مي كند.

احساس نياز به كتاب در اين دوره چنان شديد است كه هرنوشته اي به صرف نشر به فروش مي رسد و بديهي است بخش عمده اي از اين نوشته ها مسائل روزاست ، از خاطرات زندان و تبعيد بگيريد تا داستان هاي مقاومت و ايثار و غيره .

بديهي است كه كتاب هايي كه در رژيم گذشته اجازه چاپ نيافته بودند، چاپ مي شوند، خريده مي شوند و به خانه مردم وارد مي شوند. كنجكاوي و عطش فرو مي نشيند و بعد هم اوضاع جور ديگري مي شود .

شرايط سخت تر شده است ؛ فراموش نكنيم كه نويسندگي به هرحال شغل است و شغل بايد درآمد زا باشدتامخارج زندگي تامين شود. نخريدن كتاب معاش نويسندگان را با مشكل روبرو مي كند .

متاسفانه مردم ما اهل كتاب  نيستند و اين يك مصيبت موروثي است. كتاب فقط چند برگ كاغذ وجلد وغيره نيست ؛ كتاب يعني دانش وآگاهي وارتقاي فرهنگي .كتاب كه نباشد اشتباهات ، برداشت هاي غلط ، تعصب بيجا، تماميت خواهي، بي اعتنايي و ركود فزوني مي گيرد .

ازسوي ديگرجريان خودي وغيرخودي پا به عرصه مي گذارد وتلاش مي كند شرايط رابراي غيرخودي ها سخت وسخت تر، كند.

براي همين است كه كم ترنويسنده مستقلي رامي توانيد پيدا كنيد كه مسافركشي،كارگري، دستفروشي يا شغل هاي ديگرراتجربه نكرده باشد.

هيچ كس نمي تواند منكرشودكه مثلا تلويزيون براي سالها اسامي شاملو، ساعدي ، هدايت ، گلشيري ،علوي وديگران را ناديده مي گرفت .

مهرالبته در اين سالها هم آثار قابل اعتناي زيادي منتشر شده اند ، اينطور نيست ؟

حسيني : البته هميشه افرادي از اين موانع مي گذرند واينها كه گفتم به هيچ وجه به معناي دربست درانحصار بودن ادبيات معاصر نيست. من وضعيت عمومي را گفتم ، وضعيتي كه سالها فيلم "روز واقعه"(شهرام اسدي ) را به عنوان موثرترين و موفق ترين فيلم مذهبي پخش مي كند ، اما به نويسنده فيلمنامه اش (بهرام بيضايي) اجازه كار نمي دهد.

اوضاع غريبي است ! از سويي بهترين نويسندگان ، فيلمسازان وهنرمندان كشوربه بهانه هاي مختلف ازكاربازداشته مي شوند و از سوي ديگر مدام نسبت به وضعيت فرهنگ جامعه ابراز نگراني مي شود، غافل از اين كه اين ها رابطه مستقيم دارند.

مهرنويسنده هم بر آمده از جامعه است ، از شرايط اجتماعي متاثر مي شود و اين شرايط بر او تاثير مي گذارد ، تكليف نويسنده چيست ؟ 

حسيني : ساده است ؛ هيچ ، نويسنده هم انسان است ، اما چه كسي به اين مطلب اهميت مي دهد . متاسفانه جامعه ما جامعه اي ريا كار است. در جامعه ما دروغ از ابزارهاي زندگي است و كلاه برداري و فريبكاري به كسوت ضرورت در آمده است.

ژست گرفتن و ظاهر سازي و نمايش در اوج بودن چنان براي ما حياتي شده است كه يك اعتراف ساده به اشتباه گاهي از مردن سخت تر به نظر مي رسد.

ماجرا به يك سال و ده سال و صد سال مربوط نمي شود ، ريا كاري فاجعه اي ريشه دار و سنتي است. آرماني بودن نويسنده و نويسندگي از جمله جلوه هاي اين فاجعه است . غافل از اين كه دشوار است در جامعه ريا كار، نويسنده آلوده ريا نشود .

جامعه كجا و كسي به نويسنده ها امتيازي داده است تا در مقابلش از آنها انتظار فداكاري هاي عجيب و غريب داشته باشد،  انتظارداشته باشد ، همه چيز را بدانند ، هميشه درست رفتار كنند، فقط براي دل بنويسند، فرهنگ را برهرچيزي مقدم بدانند، كوچكترين تمايلي به لذت نداشته باشند و به روي همه لبخند بزنند ؟

کد خبر 234764

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha