به گزارش خبرنگار تلويزيون "مهر"، تله تئاتر "پير بانوي كوچك" به نويسندگي "آرنولد وسكر" در شبكه چهارم سيما توليد شده است. "حسين عاطفي"، كارگردان هنري، "حسين فردرو"، كارگردان تلويزيوني و "حسن ملكي"، مترجم اين تله تئاتر هستند.
در اين تله تئاتر بازيگراني همچون روزبه خوشگو، صادق حدادي، سعيد درويش نژاد، فاطمه صارمي، وجيهه لقماني، زهرا يعقوبي، محمد محمديان، ولي الله ثقفي بازي مي كنند.
داستان اين تله تئاتر در يك قطار زيرزميني در لندن مي گذرد. مردي كه برخلاف قوانين و مقررات در قطار سيگار روشن مي كند و علي رغم اعتراض ديگران حاضر به خاموش كردن آن نيست ومخالفت سرسختانه يك پيرزن، همچنين موضع گيري ديگر مسافران دراين مورد قصه نمايش را به وجود مي آورد. پيرزن تهديد مي كند كه در صورت ادامه سيگار كشيدن مرد ترمزدستي قطار را مي كشد. تقريباً تمام مسافران با اين كار مخالف هستند، اما وي نهايتاً به اين كار مبادرت مي ورزد.
همچنين تله تئاتر "اوراق شناسايي" به نويسندگي "روژه آور مائته" تهيه شده است. اين تله تئاتر به كارگرداني هنري و ترجمه "داريوش مودبيان" و كارگرداني تلويزيوني "حسين فردرو" تهيه شده اس.
در "اوراق شناسايي" بازيگراني همچون كيكاووس ياكيده، غلامرضا طباطبايي و داريوش مودبيان بازي مي كنند.
نمايي از تله تئاتر اوراق شناسايي
داستان اين تئاتر تلويزيوني درباره يك مجرم است كه از قانون فرار مي كند، ولي اشتباهاً كسي را به جاي وي متهم مي كنند و به زندان مي اندازند. اين فرد مجرم به دليل عذاب وجدان خود را به زندانبان معرفي مي كند، اما زندانبان از پذيرش او به دليل عدم همراه داشتن اوراق شناسايي سرباز مي زند. تلاش هاي وي براي اثبات جرم و رهانيدن بي گناهي كه اشتباهاً زنداني شده، بي ثمر مي ماند. وي از زندانبان نا اميد شده وبه وكيلي كه اتفاقاً مي خواهد وارد زندان شود، متوسل مي شود، اما نتيجه همان است، بوروكراسي چنان تسلطي دارد كه بدون ارائه اوراق شناسايي و اثبات هويت حتي به عنوان مجرم و متهم نيز پذيرفته نخواهد شد.
تله تئاتر "آخرين مرواريد" به نويسندگي "حميدرضا آذرنگ" نوشته شده است. "حميدرضا آذرنگ"، كارگردان هنري و "مسعود فروتن"، كارگردان تلويزيوني اين تئاتر تلويزيوني است.
در اين تله تئاتر بازيگراني همچون حميدرضا آذرنگ، ندا مقصودي، يعقوب صباحي، فروغ فجابگلو و محمد رباني بازي مي كنند.
اين نمايش روايت عاقبت بد فرجام پايبندي به برخي رسوم بي پايه است. قهرمان داستان كه در اجراي رسم موجود در منطقه اش براي خواستگاري از دختر مورد علاقه اش بايد هفت مرواريد از دريا تحفه بياورد. در به دست آوردن شش مرواريد موفق مي شود، اما صيد هفتمين مرواريد نه تنها زندگي او كه زندگي دختر و خانواده اش را از هم مي پاشد. وي كه پس از سال ها با هفتمين مرواريد برگشته است با دختري مواجه مي شود كه درانتظار مرد مورد علاقه اش كه به دريا رفته تا همين رسم را به جا آورد، روبرو مي شود و براي دختر مي گويد كه چگونه پايبندي به اين رسم زندگي محبوبه و پدر و مادر مرد را به تباهي كشيده است و دختر و همه را از پايبندي به رسوم بي پايه و پوسيده برحذر مي دارد.
تله تئاتر "خيرخواهي براي سرخپوست به نويسندگي "مارك مدوف" است. "داوود دانشور"، مترجم و كارگردان هنري و "حسين فردرو"، كارگردان تلويزيوني اين تله تئاتر هستند.
در اين تله تئاتر قدرت الله صالحي، محمود هندياني و ميترا فيضي بازي مي كنند.
داستان اين تئاتر تلويزيوني درباره يك زوج آمريكايي در صحراهاي آمريكا است كه با سرخپوستي روبرو مي شوند وعلي رغم جستجوي منافع خود چنان وانمود مي كنند كه صرفاً از سر خيرخواهي براي سرخپوست است كه به آن جا آمده اند، سرخپوست كه حيله ها و منفعت طلبي استيلاجويانه آمريكايي را دريافته در برابر خواست آنان مقاومت مي كنند.
تله تئاتر "مرگ دستفروش" به نويسندگي " آرتور ميلر" است. اكبر زنجانپور، كارگردان هنري، حسين فردرو، كارگردان تلويزيوني، عباس رضايي ميرقائد، تهيه كننده، ناهيد مسلمي راد، طراح صحنه و لباس و عطاء الله نوريان، مترجم اين تله تئاتر هستند.
در اين تله تئاتر بازيگراني همچون اكبر زنجانپور، سهيلا رضوي، عسگر قدس، فرخ نعمتي، فرزين صابوني، حافظ آهي، اميررضا دلاوري، نورالدين حيدري، داريوش اسقايي و مارنيا مقدم بازي مي كنند.
آرتور ميلر، نمايشنامه نويس آمريكايي در سال 1249 با نمايشنامه مرگ دستفروش جايزه پولتيزر را از آن خود كرد. اين نمايشنامه فاجعه زندگي مردي است كه بر نيروهاي زندگي نظارت و اختياري ندارد. داستان تاملي بر زندگي انسان هايي است كه تنها وقتي مطرح هستند كه سود مي رسانند و سپس درخلاء رها مي شوند. خانه وي در حصار ديوارهاي بلند آسمان خراش ها به زنداني مي ماند كه زندگي در آن جريان ندارد. ويلي لومان با وجود از دست دادن تكيه گاه مادي زندگي اش مي كوشد ثابت كند كه وجود دارد و زندگي مي كند و به خاطراتش متوسل مي شود و سعي مي كند با مرور گذشته به چراهاي زندگي اش پي ببرد، ولي بيشتر به رويا فرو مي رود وبيهوده به ديگران دل مي بندد و به مرور دچار ورشكستگي مي شود و...
نظر شما