اين نويسنده و پژوهشگر در گفت وگو با خبرنگار فرهنگ و ادب مهر، با بيان اين مطلب افزود : از دو ديدگاه مي توان پي برد كه چرا آثار ادبي خارجي در ايران بيشتر ترجمه مي شود تا اينكه آثار ايراني در خارج از كشور . يكي ديدگاه فراخ و كلان است و يكي ديدگاه خرد و پست ، به هر روي آنچه در ايران ما نوشته مي شود از ديد چندي نه از ديد چوني ، همسنگ با آنچه در جهان نوشته مي شود در قلمرو داستان نويسي هماهنگ نيست . از اين روي ما ناچار هستيم كه به ترجمه هم روي بياوريم.
دكتر ميرجلال الدين كزازي خاطر نشان ساخت : ما نتوانسته ايم فرهنگ بومي خود را بدان سان كه شايسته آن است به جهان بشناسانيم ، از آن توانشها و ابزارهاي رسانه اي كه جهان امروز در دسترس ما نهاده است نتوانسته ايم به شايستگي بهره ببريم قلمرو و زبان فارسي در اين روزگار بسيار تنگ شده است و تنها ايران و افغانستان و تاجيكستان است.
بايد بكوشيم كه نوشته ها و داستانهاي ايراني به گونه اي باشد كه توان هماوردي با همتاهاي خود رادرجهان داشته باشند |
اين نويسنده افزود از سويي بايد بكوشيم كه اين نوشته ها و داستان ها به گونه اي باشد كه توان هماوردي با همتاهاي خود را داشته باشد و از سوي ديگر آنها را پس از پديد آمدن به اين زبان ها برگردانيم از توانهاي نو بهره ببريم و در شناساندن آنها بتوانيم بازارهايي برايشان در كشورهاي ديگر بيابيم. بدين سان اين نوشته ها و داستانها مي تواند شناخته شود و در جهان خواننده بيابد.
دكتر كزازي در پايان گفت وگو با مهر، گفت : ما مي توانيم روزگاري اين چشمداشت را داشته باشيم كه خودمان هم آثار را براي عرضه به كشورهاي ديگر ترجمه كنيم ، اما هنگامي آنان اين فراورده هاي فرهنگي را به زبانهاي خود برخواهند گردانيد كه با آنها آشنا شده باشند و ارزش آنها را دريافته باشند و اين نياز نزد آنان پديد آمده باشد كه نوشته ها را به زبان خودشان برگردانند ، در حالي كه ما هنوز نتوانسته ايم آن آشنايي آغازين كه آن نياز را در پي خواهد آورد ، به دست بياوريم .
نظر شما