پیام‌نما

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ * * * و [نیز یاد کنید] هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً [نعمتِ] خود را بر شما می‌افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی‌تردید عذابم سخت است. * * * گر سپاس خدا كنيد اكنون / نعمت خويش را كنيم افزون

۲۳ شهریور ۱۳۸۲، ۱۴:۱۵

در نشست خبرگزاري "مهر" با عوامل نمايش " مضحكه اي شبيه به قتل" مطرح شد

حسين كياني : متاسفانه نمايش سنتي "تخت حوضي" امروز تبديل به ناسزا شده است

حسين كياني : متاسفانه نمايش سنتي "تخت حوضي" امروز  تبديل به  ناسزا شده است

با آن كه نشانه تئاتر يك صورتك غمگين در كنار يك صورتك خندان است و كمدي بخشي از تئاتر محسوب مي شود اما هنرمندان كشور ما با كنار گذاشتن وجه خندان تنها از وجه غمگين اين نشانه در تئاتر استفاده مي كنند و به كمدي و طنز بهايي نمي دهند.

 

حسين كياني نويسنده و كارگردان نمايش " مضحكه اي شبيه به قتل " در نشست تخصصي خبرگزاري" مهر"  با عوامل اين نمايش كه به بهانه اجراي آن در تالار سايه، برگزارشد درباره سبك اجرايي اين نمايش گفت: من در اين نمايش بيشترين توجه ام به نمايش كمدي ايراني تقليد بوده است، البته با نگاهي امروزي و براي مخاطب امروزي . اين كمدي و كمدي دلارته ايتاليا هردو كمدي عوام هستند به همين خاطر از نظر اجرايي بسياربه هم شبيه هستند. استفاده از فرش گرد در اين اجرا مي تواند نمادي از شبيه خواني و تقليد باشد من در اين نمايش به هردو اشاره دارم ومهمترين  نمادش تكيه دولت است زيرا همانطور كه مي دانيد و در مضمون نمايش هم آمده يكي از بيوه هاي ناصرالدين شاه براي شاه مرده نذر تعزيه خواني دارد وبيوه ديگر مي خواهد مجلس تقليد و مضحكه به پا كند. 
 وي در ادامه با بيان اين كه ، سبكهاي اجرايي درنمايشهاي سنتي ايراني از قابليت وتوانمنديهاي زيادي برخوردهستند، خاطرنشان كرد:  شناخت  درست از كاركرد اين نمايشها ، به شرط آن كه با زبان و مسايلي كه مخاطب امروز با آن درگير است اجرا شود ، مي تواند با مخاطب امروز بسيارارتباط برقرار كند و به نظر من اگراين نمايشهاي سنتي ما ادامه پيدا مي كردند اكنون به شكل جديدي قابل ارائه بودند.
 كياني گفت: تقليد و نمايش هاي شادي آور در اين چند دهه بيشترين ضربه ها را خورد اين نمايشها يا درلاله زار وبراي اقشار متوسط جامعه اجرا مي شد يا در هتلها براي تماشاگران مبتذل . در صورتي كه اگر نمايشگران اين نمايشها كه اكثرا افرادي بي سواد بودند ، كم كم تحصيل مي كردند و تجربه هاي تازه اي كسب مي نمودند اكنون با استفاده از اين سبك اجرايي خود گونه اي از كمدي را خلق مي كردند.
اين كارگردان نمايش افزود: درجامعه ما اين گونه جا افتاده است كه كمدي مخصوص مردم عوام و خانواده ها است . در دوره رواج تقليد نيز اين فكربسيار رونق گرفت  و همين موجب كشاندن شدن اين هنر به لاله زار و هتلها شد. تا سال 1340 تخت حوضي حرف خود را مي زد اما در همان دوره اوجش هم مورد توجه روشنفكران و تحصيلكرده ها قرار نگرفت و به دليل اين تفكررايج  كه خنديدن قبيح است، به اين نمايش روي خوش نشان ندادند بنابراين تخت حوضي در ميان مخاطب عام باقي ماند.
وي درپاسخ به اين كه آيا بدعت گذاري در اصل اين گونه تئاترهاي سنتي كار درستي است يا خير؟ متذكر شد: تئاتر مرز نمي شناسد هيچ حدي نمي توان براي آن متصور شد . اما آنچه مسلم است اين است كه ما اصلا اصل اين نمايشها را نداريم واصول اوليه آنها ازبين رفته است زيرا ما نتوانستيم تئاتر سنتي خود را به شكل موزه اي حفظ ونگهداري كنيم و تنها نشانه هايي از نمايش هاي سنتي خود داريم  كه آن هم مطابق با دوره رونق خود نيست. به نظر من مي شود بدعت هاي زيادتر و تازه تري گذاشت. من ابايي ازاين كار ندارم اما اصولا بدعت مخالفت زا است و با آن مخالفت مي شود.

                                                                                  صحنه اي از نمايش مضحكه اي شبيه به قتل
 كارگردان " خيشخانه " افزود: تنها را ه شناخت درستي اين بدعت ها انعكاس و بازتاب واكنشهاي مخاطب است. اگر تماشاگر واكنش خوب نشان دهد بدعت به درستي شكل گرفته و اگر مخاطب واكنش منفي داشته باشد يعني هنرمند نتوانسته از اين بدعت ها به درستي استفاده كند. همچنين بدعت گذار بايد با اصل نمايش هاي ايراني آشنا باشد و در اين باره مطالعه و تحقيق كرده باشد و ضرورت گذاشتن اين بدعت ها را بداند. يعني بداند كه براي چه از اين بدعت ها استفاده كرده است. 
وي درپاسخ به اين پرسش كه مخاطب امروز با نمايشهاي كمدي بهتر ارتباط برقرار مي كند يا نمايشهاي تراژدي؟ گفت: به نظر من مخاطب امروز از طريق كمدي بهتر ارتباط برقرار مي كند زيرا با توجه  به شرايط موجود در جامعه ما و فضايي كه مخاطب امروز در آن زندگي مي كند كمدي بهتر مي تواند حرف بزند و ارتباط برقرار كند. اما آنچه مسلم است تماشاگر خواهان و دوستدار تئاتري تأثير گذار ، باورپذير و سالم است، حال مي خواهد كمدي باشد يا تراژدي . در واقع اثري كه ضرورت موجب شكل گيري آن شده باشد اثر ماندگار و پرمخاطب است. و اگر مي بينيم تئاتر سنتي ما امروز ازبين رفته بخاطر عدم ضرورت است. اگر بسياري از كارهايي كه امروز  داعيه نمايش سنتي را دارند  از برقراري ارتباط با تماشاگران عاجزند بخاطر اين است كه هنرمندش دغدغه و ضرورت خاصي براي خلق آن نداشته واين بحث تنها شامل كارگرداني نمي شود بلكه بازيگري و نويسندگي  و ديگر بخشهاي يك تئاتر رانيز در برمي گيرد.
 كياني درباره علت تبديل شدن بازي بازيگر كميك به ادا و اطوار تصريح كرد: يكي از اين دلايل اين است كه اين بازيگران به دنبال يافتن ما به ازاي بيروني نقشها نيستند و تصور مي كنند اين نقشها ما به ازا ندارند. يك بازيگر كميك بايد ما به ازاي واقعي شخصيت را پيدا كند تا كارش از تيپ به پرسوناژ(شخصيت) تبديل شود و با تمرين و كنار هم گذاشتن اين مابه ازاها وگاه تلفيق چند شخصيت، شخصيت واقعي را خلق كند.
 كارگردان نمايش " پنهان خانه پنج در" يكي از دلايل بي توجهي به نمايشهاي كمدي را فرهنگ حزين كشور ما دانست و اظهار داشت: روشنفكران ما هم  خنداندن را قبول ندارند ومتأسفانه همين سبب شده كه  ژانر كمدي در ايران رفته رفته از بين برود و همين طور كه مي بينيم تئاتر كمدي يا كار نمي شود يا  پايه و مايه درستي ندارد.
وي در ادامه تصريح كرد: تخت حوضي در كشور ما تبديل به يك ناسزا شده و با صدور حكمي آن را تئاتر خانواده ها مي نامند. به عنوان مثال در نقدي كه براي " مضحكه اي شبيه به قتل" نوشته شده بود منتقد گفته بود؛ اين نمايش به درد خانواده ها مي خورد معناي اين جمله چيست ؟ تئاتراگر به درد خانواده ها نخورد پس به درد كه مي خورد ؟ مگر خانواده جزي از جامعه نيست اتفاقا به عقيده من تئاتري موفق است كه بتواند خانواده ها را به سالنها بكشاند و اين جمله مناسب نيست و اين منتقد نه تنها بايد در نقد خود بلكه در طرز انديشه خود تجديد نظر كند زيرا آشتي دادن مردم عادي با تئاتر كار ساده اي نيست.  تماشاگر خواهان تئاتري همه گيراست تئاتري كه حرف روز را بزند وبه بيان مسايلي كه مخاطب با آن درگير است بپردازد
اين كارگردان با اظهار اميدواري براي  رشد و ارتقا اين گونه نمايشهاي ايراني گفت:  اميدوارم افرادي مانند من كه هنوز دغدغه تئاتر سنتي را دارند بتواننداين شكلهاي منحط نمايش سنتي را سامان بخشند و توانمنديها و قابليت ها و امكانات اين سبكهاي اجرايي ايراني را دريابند و بازشناسي كنند تا  براي تماشاگر امروز احيا شود واين مهم با يكي دوتا اجرا ميسر نمي شود بلكه بايد دراين زمينه تجريبات تسلسل واري صورت پذيرد و اين كارها مورد نقد و بررسي و تحليل قرار گيرد و از همه مهم تر دغدغه حفظ و نگهدراي اين آثار نيز وجود داشته باشد زيرا كه مخاطب امروز ما با تئاتري برخاسته از فرهنگ خود بيشتر مي تواند ارتباط برقراركند تا يك تئاتر وارداتي .
  

کد خبر 23918

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha