" علي ترقي جاه " نقاش ،در گفت و گو با خبرنگار تجسمي "مهر" با اعلام اين مطلب گفت : اثر " ليالي قدر " يك اثر كاملا مذهبي است كه با تكنيك اكرليك ودر قطع 100 در 120 دردومين نمايشگاه هنري قرآن ، ارائه داده ام . اين اثر كه برگرفته از سوره قرآن كريم است ، با درونمايه وتم متناسب با نمايشگاه هنري قرآن انتخاب وتصوير شده است . در واقع من به دليل علاقمندي شخصي كه به سوژه هاي مذهبي داشته ام و به خاطر فرارسيدن ماه مبارك رمضان ، به تصوير كردن اين اثر پرداختم .
اين نقاش در پاسخ به اين پرسش كه چرا امروز بيشتر نقاشان از تكنيك اكرليك استفاده مي كنند و تكنيك رنگ روغن به نوعي دراين ميان مهجور مانده است تصريح كرد : شايد به اين خاطر كه اكرليك مي تواند جايگزين مناسبي براي تكنيك رنگ روغن باشد . با به كارگيري تكنيك اكرليك مي توان آن را به راحتي به روي بوم يا مقوا مورد استفاده قرارداد . اگردقت داشته باشيد متوجه مي شويد كه در نقاشي رنگ روغن ، اثر روي بوم پس از خشك شدن ، بدفرم مي شود و هيچ راهي هم براي ازبين بردن اين حالت نيست مگراين كه نقاش با روغن زياد كاركند . گذشته از اين ها ،بوي نفت كه يكي از تركيبات تكنيك رنگ روغن است با تراوانتين مخلوط مي شود و موجب آزار هنرمند در حين كارمي شود .
وي افزود : امروز قريب به اتفاق نقاشان دراروپا از تكنيك اكرليك استفاده مي كنند . به اين دليل كه هيچ يك از مشكلاتي كه در تكنيك رنگ روغن موجود است را ندارد و زودتر خشك ميشود. هم چنين براي ساخت آن مي توان به جاي استفاده از تركيبات نفتي و تراوانتين ، از آب استفاده كرد .
" علي ترقي جاه " كه فرزند " محمد علي ترقي جاه " يكي از پيشكسوتان نقاشي درايران است گفت : تصور من همواره براين بوده است كه نقاش براي برگزاري نمايشگاه گروهي ،آزاد است تا درهر نگارخانه اي به ارائه اثر بپردازد . ولي در جريان برگزاري نمايشگاه انفرادي ، نقاش بايد يك نگارخانه يا گالري ثابت را براي نمايش آثار خود درنظربگيرد تا به مرورزمان در آن مكان ، جا بيفتد. من به شخصه ، به مدت چهار سال است كه نمايشگاه هاي انفرداي خود را در گالري " گلستان " برگزارمي كنم . البته در كنار مواردي كه به آن اشاره كردم ، به موقعيت هاي گالري نيز فكركرده ام . يكي از دلايل گرايش من براي برگزاري نمايشگاه درگالري "گلستان " قدمت اين گالري است . هم چنين از نظر جغرافياي ومحيطي نيز به من نزديك تراست . بنابراين با شناختي كه نسبت به پيشينه كار وفعاليت گالري " گلستان " و مدير گالري دارم تصميم گرفتم ، نمايشگاه هاي انفرادي ثابت خود را در اين مكان برگزار كنم.
وي در پاسخ به اين پرسش كه رايج ترين سبك دربين نقاشان امروز چيست گفت : تصور مي كنم ، انتزاعي يا آبستره ، شايع ترين سبكي باشد كه مورد كاربرد نقاشان قرارگرفته است . البته همان طور كه ميدانيد ، انتزاعي به لحاظ تعريف ، مفهوم گسترده اي را در برمي گيرد . درواقع ، انتزاعي يك سبك فراگيراست . برخي اعتقاد دارند ، انتزاعي بيشتر يك فضاست تا سبك ، شايد اين نظريه درست باشد . ببينيد به هرحال ، درتعريف انتزاع بايد گفت ، انتزاع يعني شما به عنوان يك نقاش ، بتوانيد يك شيء را ازصافي ذهن خود عبور داده و آن را پرورش داده وبه خودتان اختصاص دهيد . امروز بيشتر نقاشان ما تصور مي كنند انتزاعي كار يا آبستره كارهستند. اين درحالي است كه ما تعريف مشخصي از اين سبك نداريم ، بنابراين ممكن است ، نقاش دارد به سبك يكي از زيرشاخه هاي اين سبك كارمي كند ولي چون تعريف جامعي دراين زمينه وجود ندارد ، فكر مي كند كه اين سبك خود انتزاع است .
" ترقي جاه " در پاسخ به اين پرسش خبرنگارتجسمي " مهر " كه نقاش براي تصوير كردن يك اثرمطلوب ، چقدر مي تواند عنصر خيال را به اثر تزريق كند تصريح كرد : اين بسته به نقاش است كه چقدر مايل باشد از عناصر خيال وانديشه خود استفاده كند . من معتقدم ، نقاش بايد در درجه اول ، طبيعت خود را دريابد و آن را از صافي ذهن عبوردهد . به بيان ساده تر ، به نوعي در ثبت وحفظ واقعيات كوشا باشد و در عين حال يك اثر شخصي ارائه دهد .
وي در خصوص هنرهاي تجسمي به خصوص نقاشي خاطر نشان كرد: من به عنوان يك نقاش هرگزتصور نكرده ام كه داريم دراين ورطه درجا مي زنيم و پيشرفتي هم نداشته ايم . من براساس مشاهداتي كه داشته ام ، مي بينم كه حوزه هنرهاي تجسمي ، درحال حاضر خيلي خوب حركت مي كند . فراموش نكنيد كه هنر هميشه ودرهر برهه اي اززمان ، در حال پوست انداختن است وبنا بر عوامل اجتماعي وتاريخي روبه تغيراست . نقاشي هم به همين شكل است . سير طبيعي خود را دنبال مي كند تا به يك پروسه تكميلي برسد . منتهي دراين ميان ، احتياج مبرمي به توجه دارد . ما از سال 1452 يعني از دوران " داوينچي " شاهد طي شدن سيرنقاشي در جهان بوده ايم . به بيان ساده تر ، اين همه سال است كه داريم در حوزه نقاشي فعاليت مي كنيم ولي هنوز حرف هاي زيادي براي گفتن باقي مانده است .
" علي ترقي جاه " افزود : برخي معتقدند ، با پيدايش هنرهايي چون : پرفورمنس ، كانسپچوال و ويدئو آرت ، آثار ديواري ما مهجور مي ماند. من به اين مسئله معتقدم نيستم و مي گويم هرچيزي جايگاه خود را درجامعه دارد . البته اين طبيعي است كه ويدئوآرت ها از اقبال بيشتري درميان طيف مخاطب عام برخوردار است . دليلش هم اين است كه ويدئو آرت يك هنرتصويري است و به فرهنگ عامه ما خيلي نزديك تراست . طبيعي است كه با استقبال بيشتري روبه رومي شود .
نظر شما