پیام‌نما

وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ * * * و [نیز یاد کنید] هنگامی را که پروردگارتان اعلام کرد که اگر سپاس گزاری کنید، قطعاً [نعمتِ] خود را بر شما می‌افزایم، و اگر ناسپاسی کنید، بی‌تردید عذابم سخت است. * * * گر سپاس خدا كنيد اكنون / نعمت خويش را كنيم افزون

۸ مهر ۱۳۹۳، ۹:۱۶

آیا رفتار پرخاش‌جویانه دیوید کامرون قابل پیش‌بینی بود؟

از «دیدار بی‌نظیر» تا زیگزاگ‌های روباه پیر

از «دیدار بی‌نظیر» تا زیگزاگ‌های روباه پیر

حسن روحانی رییس جمهوری اسلامی ایران و دیوید کامرون نخست‌وزیر دولت بریتانیا چهارشنبه دوم مهر با هم دیدار کردند. دیداری که در حاشیه مجمع عمومی سالانه سازمان ملل برگزار شد و پس از انقلاب اسلامی بی‌سابقه بود؛ چرا که نخستین دیدار در سطح بالاترین مقامات اجرایی دو کشور در ۳۶ سال گذشته بود. دیداری که البته با سخنان ضد ایرانی دیوید کامرون در مجمع عمومی سازمان ملل، یادآور رفتار تکراری روباه پیر بود.

مجله مهر- حسن اجرایی: «دیدار بی‌نظیر». دیدار دکتر حسن روحانی رئیس جمهور کشورمان با دیوید کامرون، با این تیتر به صفحه اول برخی روزنامه‌های سوم مهرماه امسال راه پیدا کرد. دیداری که علاوه بر تیترهای رنگارنگ  و ذوق‌زده،با اظهارات پر از ذوق و شادی برخی از مقامات دولتی همراه بود. از آن جمله «حمید ابوطالبی» معاون سیاسی دفتر رییس جمهور بود که در صفحه توییتر خود بارها بر اهمیت دیدار روحانی و کامرون تاکید کرد و این دیدار را نشانه تعامل دولت با قدرت‌های جهانی دانست.

 

صفحه رییس جمهور در توییتر نیز بلافاصله پس از دیدار روحانی و کامرون تصویری از رییس جمهور ایران و نخست‌وزیر بریتانیا را منتشر کرد که آنها را در حال دست دادن نشان می‌داد. لبخندها اما چندان طول نکشید و چند ساعت بعد دیوید کامرون در جریان سخنانش در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، عباراتی بر زبان جاری کرد که نشان داد شیوه‌های عهدشکنانه آن کشور در تاریخ روابط ایران و بریتانیا قرار است همچنان ادامه پیدا کند.

حمله لفظی چند ساعت پس از دیدار با لبخند

دیوید کامرون گرچه به ظاهر از لزوم فرصت دادن به ایران سخن گفت، اما جملات او به وضوح توهین‌آمیز و دشمنانه بود؛ او گفت: «ایران باید فرصت داشته باشد تا نشان دهد می‌تواند بخشی از راه‌حل منطقه در مبارزه با داعش باشد و نه بخشی از مشکل.» و این‌گونه بود که نخست‌وزیر بریتانیا که خود بخشی از حامیان دیروز داعش و گروه‌های تروریستی در خاورمیانه بوده است و تروریست‌های رنگارنگ در سوریه را با کمک‌های سیاسی، مالی و تسلیحاتی خود روز به روز قدرتمندتر و  وحشی‌تر کرده، به اتهام‌زنی نسبت به ایران می‌پردازد.

جوان‌ترین نخست‌وزیر بریتانیا در ۲۰۰ سال اخیر به همین اظهارات بسنده نکرد و در سخنانی مداخله‌جویانه، با اشاره به دیدارش با رییس جمهور ایران و بدون هیچگونه اشاره‌ای به توافقات صورت گرفته و اشتراک نظرهای دو طرفه گفت: «صبح امروز من با رییس جمهور روحانی دیدار کردم. ما اختلاف نظرهای شدیدی داریم. ایران از گروه‌های تروریستی حمایت می‌کند؛ برنامه هسته‌ای، رفتار با مردم، همه اینها باید تغییر کند.»

اتهام حمایت ایران از گروه‌های تروریستی آن هم تنها چند ماه پس از جنگ غزه، و در جریان گسترش منطقه نفوذ داعش که با حمایت‌های جدی کشورهای غربی از جمله بریتانیا توانسته به موقعیت امروز خود دست یابد، بزرگترین اتهام بی‌پایه دیوید کامرون بود. این اظهارات نسنجیده، مداخله‌جویانه و پرخاشگرانه البته به‌سرعت واکنش سخنگوی وزارت امور خارجه و اعضای تیم مذاکره کننده هسته‌ای را در پی داشت.

تاریخ دیپلماسی معکوس؛ پرچمی که برافراشته نشد

اما این اولین بار نیست که یک مقام دولت بریتانیا رفتاری دوگانه از خود به نمایش می‌گذارد و تعجب همگان را برمی‌انگیزد. سخنان غیر سازنده و دشمنانه دیوید کامرون در مجمع عمومی سازمان ملل متحد در حالی است که مقامات دولت بریتانیا در یک سال گذشته همواره بر تحکیم روابط دو کشور تاکید کرده‌اند. یک سال پیش ویلیام هیگ و محمدجواد ظریف وزرای خارجه ایران و بریتانیا برای اولین بار با هم دیدار کردند. ویلیام هیگ چند ماه پیش از این دیدار در تماسی تلفنی با علی‌اکبر صالحی گفته بود که بریتانیا آماده بهبود روابط با ایران به صورت گام به گام و دو جانبه است. حال باید دید سخنان مداخله‌جویانه و تند دیوید کامرون جز عهدشکنی و برآوردن خواست‌های لابی‌های صهیونیستی چه چیزی می‌تواند باشد.

تاریخ روابط ایران و بریتانیا البته مواردی از این دست را فراوان به چشم دیده است. اواخر سال گذشته رسانه‌ها از آغاز دوباره روابط مستقیم ایران و انگلستان خبر دادند و مجید تخت‌روانچی معاون اروپا و امریکای وزارت امور خارجه ایران، پنجشنبه اول اسفند ۱۳۹۲ گفت: «پرچم‌های ایران و انگلیس در سفارتخانه‌های این کشورها برافراشته شد.»

اما به رغم آنکه دولت ایران اقدام به برافراشتن پرچم و تابلو خود بر سر در سفارت تهران در لندن کرد، دولت بریتانیا تا چند روز پس از آن هیچ اقدامی برای نصب پرچم و تابلو انجام نداد و سایت رسمی سفارت انگلیس در تهران هم تا چند روز با عبارت «سفارت بریتانیا در تهران کماکان تعطیل است» دیده می‌شد.

رفتار پرخاشگرانه «تاچر» در دیدار خصوصی

«قباد فخیمی» از مدیران نفتی پیش از انقلاب اسلامی، در کتاب «سی سال نفت ایران» به رفتاری عجیب از سوی مارگارت تاچر نخست‌وزیر بریتانیا در دهه ۸۰ میلادی اشاره کرده که در سفرش به ایران در زمانی که رییس حزب محافظه‌کار بریتانیا بوده است، رفتاری مشابه دیوید کامرون در مجمع عمومی سازمان ملل متحد از خود نشان داده است.

مارگارت تاچر در یک ملاقات تشریفاتی که پروتکل این قبیل جلسات حکم می‌کند «طرفین شرکت کننده احترام یکدیگر را مراعات نموده و اگر ادعاهایی بی‌ضرر در بیانات کلی طرفین وجود داشته باشد با سکوت، احترام هم را محفوظ دارند» با تندی به طرف ایرانی گفته بود: «شما نه کشوری کشاورزی و نه کشوری صنعتی هستید؛ از یک طرف از شرکت‌های خارجی برای سرمایه‌گذاری در ایران و انتقال تکنولوژی دعوت می‌کنید و از طرف دیگر با قانون واگذاری ۴۹ درصد سهام کارخانجات به کارگران، همه آنها را فراری می‌دهید. شما در حقیقت نمی‌دانید چه می‌خواهید.»

سریال رفتارهای عهدشکنانه و سینوسی

دولت بریتانیا علاوه بر نقش عمده‌ای که در شکل‌گیری بسیاری از قراردادهای ننگین استعماری علیه دولت و ملت ایران در طول تاریخ ایران و مخصوصا دوران قاجاریه داشته و قرارداد مفصل، عهدنامه گلستان، جدایی افغانستان از ایران، امتیاز رویتر، امتیاز دارسی، قرارداد سن‌پترزبورگ و همچنین قحطی بزرگ ایران در جریان جنگ جهانی اول حاصل عملکرد آن است، سابقه سیاهی هم در عهدشکنی در قراردادها و مناسبات سیاسی دوجانبه دارد.

در دولت هشتم که عزم جدی برای تجدید روابط با کشورهای اروپایی در دولت پدیدار شد، در زمانی که در سال ۱۳۸۲ بیانیه‌ای از سوی وزارت خارجه ایران برای فراهم کردن سفر «جک استراو»  وزیر خارجه انگلستان به ایران صادر شده بود، نخست‌وزیر انگلیس بیانیه‌ای در دفاع از دانشجویان معترض منتشر کرد.

علاوه بر این، یکی از تعهدات شرکت‌های انگلیسی در جریان استخراج نفت از چاه‌های نفتی جنوب کشور در سال‌های نخست‌وزیری دکتر مصدق و پیش از ملی شدن صنعت نفت، کاستن از کارمندان فنی خارجی بود که این تعهد هیچگاه انجام نشد و می‌توان برخی از این موارد را در نامه «حاج محمد نمازی» از فعالان اقتصادی دوران نخست‌وزیری دکتر مصدق به حسین علاء وزیر دربار پی گرفت.

عدم انجام تعهداتی که بسیار گران تمام شد

بر اساس مواد سوم و چهارم قرارداد ۱۸۱۴ بین ایران و انگلستان، دولت بریتانیا موظف بود در صورت حمله نظامی از سوی کشورهای اروپایی، ایران را مورد حمایت سیاسی و نظامی خود قرار دهد و دست‌کم با پول، سلاح و مستشار نظامی به یاری دولت ایران بشتابد. اما در جریان درگیری‌های نظامی بین دولت ایران و شوروی که منجر به قرادادهای ننگین گلستان و ترکمانچای شد، دولت بریتانیا به تعهدات خود عمل نکرد، و موجب شد بسیاری از منافع ملی ایران زیر سوال رفته و بخش‌هایی از خاک ایران نیز به دولت‌های ثالث انتقال یابد.

«جیمز فردریک مابرلی» ژنرال بریتانیایی که در میانه سال‌های ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۹ در جنگ جهانی اول حضور داشته، در کتاب خود «عملیات در ایران» که در سال ۱۳۶۹ در کشور چاپ شده است، می‌نویسد: «در ایام پیمان‌های گلستان و ترکمانچای، نیروی نظامی روسیه از برتری چشمگیری نسبت به قوای نظامی ایران برخوردار نبود و اگر ما حداقل کمک و حمایت معهود در قراردادهای خود با دولت ایران را برآورده ساخته بودیم، احتمالا تاریخ ایران مسیر دیگری داشت.»

جیمز مایرلی همچنین ادامه می‌دهد: «در عوض نوعی رویه انفعالی در پیش گرفتیم که به رغم تجاوزطلبی مستمر روس‌ها و افول تدریجی توان نظامی ایران کماکان ادامه یافت.» سر هنری راولینسون هم که از افسران انگلیسی بوده و بعدها به مقام سفارت و وزارت مختاری رسیده می‌گوید: «حتی اگر در این معامله دیگران ما را موکدا به نادرستی متهم نسازند، ما باید اقرار کنیم که اینگونه رفتار ملتی متمدن را جز «لئامت» نمی‌توان چیز دیگری نامید.»

آیا با این کارنامه دولت بریتانیا در طول دست‌کم صد سال اخیر می‌توان امیدی به درست‌کاری روباه پیر داشت؟ آیا باید خوشبین بود و به رودست‌هایی که دولت انگلیس به سیاستمداران ایرانی زده است بی‌توجه ماند؟

کد خبر 2408527

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha