پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۲۲ مهر ۱۳۸۴، ۱۵:۲۳

حاشيه نگاري خبرنگار " مهر" از مراسم افطار انجمن روزنامه نگاران مسلمان:

روزنامه نگارها هم زولبيا ، باميه دوست دارند! / براي چاي و چغندر صندوق حمايت داريم و براي روزنامه نگار ، نه!!

روزنامه نگارها هم زولبيا ، باميه دوست دارند! / براي چاي و چغندر صندوق حمايت داريم و براي روزنامه نگار ، نه!!

به نظر مي رسد با روي كارآمدن دولت دكتر احمدي نژاد، نسل " كت و شلوار" درحال انقراض باشد! تقريبا دو سوم حضار، كاپشن هاي موسوم به " آبادگراني" به تن كرده اند. البته الحق نبايد نقش ويژه "مهندس ميرسليم" را در منقرض كردن كت و شلوار فراموش كرد، ميرسليم سالها قبل نيم تنه مخصوصي را مي پوشيد كه به نظر مي رسد، كاپشن هاي فعلي نتيجه روزآمد و تكامل يافته آن نيم تنه باشد!

خبرنگار خبرگزاري مهر از جلسه افطاري اعضاي انجمن روزنامه نگاران مسلمان حاشيه هايي چنين شكار كرده است:

-مجتمع "هشت بهشت"  كه مراسم افطار انجمن روزنامه نگاران مسلمان در آن برگزار شد، تقريبا هم ديوار " اوين" است...، ساختمان مجللي كه متعلق به قوه قضاييه است. 

-طبقه اول ، در تالار مجلل و آينه كاري شده " زمرد" ، يك مراسم "ختم"  در حال برگزاري است : "به علت فقدان جوان ناكام آقاي ...!"،  "كروات هاي سياه" ..."روسري هاي توري مشكي با عينك آفتابي در شب! "،  دسته گلهاي غول آساي  چند ده هزار تومني براي " عرض تسليت"! به جاي " الرحمن"  و "روضه" و "گريه"... مداح مراسم، " علي علي مولا" مي خواند!

-طبقه دوم، محل برگزاري مراسم است، در جلوي درب ورودي مراسم، كتاب "درسهايي ازقرآن" دكتر "غلامعلي حدادعادل" -كه سالها كتاب درسي قرآن دبيرستانها بود -را پخش مي كنند با فرم شركت در مسابقه. مسابقه و جايزه و احتمالا "سكه" ، آنقدر انگيزه آفريني مي كند، كه چند نفر از بچه هاي " مهر" كه پا به دهه سوم و احتمالا چهارم حيات گذاشته اند! با اشتياق فرم مسابقه را بگيرند و پركنند و به مسئولين جلسه بدهند ولي نكته "تراژيك"  اينجا است كه هيچ كدامشان برنده نشدند! فقط "هنرجو" كه آنهم جايزه براتي پور غايب را گرفت تا شايد به او برساند!

-سالن هنوز خالي است كه ما مي رسيم، "زولبيا و باميه، خرما، سبزي خوردن به مقدار فراوان! ، كره و عسل" روي ميزها چيده اند، تعمدي خاصي در مورد  " سبزي"  به چشم مي خورد...! حتما انجمن روزنامه نگاران مسلمان دريك اقدام حمايتي از سبزيكاران! و از بين بردن تشويش هاي مربوط به " وبا" !  ، اقدام به اين ابتكار كرده است ، روزنامه نگاران هم كه هميشه نشان داده اند  آماده جانفشاني و ايثار هستند! البته اين ابتكار قبلا به فكر آقاي اسكندري، وزير كشاورزي رسيده بود، اسكندري گفته بود قصد دارد براي اينكه نشان دهد ديگر "وبايي"  در كار نيست، قبل از مصاحبه مطبوعاتي، "نان و پنير و سبزي" بياورند و با خبرنگاران بخورند! البته روزنامه نگاران هم مثل همه مردم، زولبيا و باميه خيلي دوست دارند و اولين چيزي كه در سفره ها، خورده مي شود، زولبيا و باميه است.

- يك ربع به افطار مانده است كه ميهمانها يكي يكي مي آيند، بين شان جانباز و ايثارگر هم كم نيست: حاج آقا معلي ، كه  زخم خورده " پهلوي"  است و عليرضا سربخش كه زخم خورده " صدام " است، "بهداد"  كيهان كه سالها اسير بوده است، امير محبيان، يوسف پور، اميررضا خادم، محسن كوهكن، ميرتاج الديني تبريز، محمدتقي فهيم، مختارپور ارشاد، ملكيان و دژاكام و توانگر و فضايلي مديرعامل و همكارش حبيب موسوي از فارس  و ...! پروازي مقدم و دميرچي به ميهمانان برادر رسيدگي ميكنند و خانم پوريامين به تنهايي از پس بانوان بر مي آيد!

-خيلي زود، "صف بندي" ها  و "ميزبندي" هاي  ايدئولوژيك و غيرايدئولوژيك!  تشكيل مي شود:  ميز " كيهاني ها" كه شلوغ و پرسروصدا و پرجمعيت  است، " مهري ها "، " رسالتي ها "، "فارسي ها" و .. شبيه مجلس عروسي شده است، فقط ما هنوز نفهميديم كه ميهمان عروس هستيم يا داماد!

-به نظر مي رسد با روي كارآمدن دولت دكتر احمدي نژاد، نسل " كت و شلوار" درحال انقراض باشد!  تقريبا دو سوم حضار، كاپشن هاي موسوم به " آبادگراني" به تن كرده اند. البته الحق نبايد نقش ويژه "مهندس ميرسليم"  را در منقرض كردن كت و شلوار فراموش كرد، ميرسليم سالها قبل نيم تنه مخصوصي را مي پوشيد كه به نظر مي رسد، كاپشن هاي فعلي نتيجه روزآمد و تكامل يافته آن نيم تنه باشد!

-اذان مي شود، خيلي ها اول نماز مي خوانند:  "صفار هرندي ، محبيان و اسماعيلي و دژاكام و معلي"  البته  خيلي ها هم سنت معروف  " اول نماز بعد از افطار" را ترجيح مي دهند!در نمازخانه، مناظر جالبي به چشم مي خورد:

   -صفارهرندي ، "قائم مقام ديروز كيهان" و "وزير فرهنگ فعلي ارشاد" بعد از نماز به جمع ميهمانان مي آيد و با همه دست مي دهد، از "محمدجعفر بهداد"  نويسنده كيهان،  كه پشت سر صفارهرندي راه مي رود ، مي پرسم : چه حسي دارد كه رئيس سابق آدم، وزير شود؟ با حاضر جوابي مي گويد: حس مال آدمهاي احساساتي است ! صفار اول يك دل سير!  سر ميز " كيهاني ها " مي نشيند و با همكاران سابق خوش و بش مي كند و بعد سر ميزي كه نمايندگان مجلس نشسته اند، مي رود.

-بعد از شام ، گروه تواشيح، " اسماء الحسني " را با زيبايي و فصاحت تمام اجرا مي كنند: هركه باشي و هرطور باشي،  خود را در محاصره يكي از اين اسماء خواهي يافت..." اللطيف، خيبر، الحليم عظيم، غفور، شكور و ...." لايمكن الفرار من حكومتك!

-برنامه بعدي موسيقي است، با صداي احسان خواجه اميري، پسر " ايرج" معروف...البته خواننده محترم، طبق معمول همه برنامه ها، لب خواني مي كند، يك "  سينتي سايزز"  جمع و جور و كنترل دار،  جور اركستر و نوازنده و ..را مي كشد.

-مديرعامل "مهر" كه در اين مراسم، به عنوان دبيركل انجمن روزنامه نگاران مسلمان هم سخن مي گفت، دربخشي از سخنراني اش كه با سخنراني هاي معمول اين مراسم ها متفاوت بود، گفت: دولت هاي ما براي حمايت از چغندر و چاي، صندوق حمايت تاسيس مي كنند اما هيچ حمايتي از قشر روزنامه نگار نكرده است! اسماعيلي خطاب به صفار گفت: درسالهاي اخير تصدي مديريت يك روزنامه توسط يك روزنامه نگار ، آرزوي روزنامه نگاران بوده است ، چه برسد به اينكه وزير ارشاد خود روزنامه نگار باشد، اسماعيلي كيفيت عكس خبري در ايران را بالاتر از استانداردهاي جهاني و كيفيت خبر را پايين تر از استاندارد جهاني معرفي كرد.

 - موقع سخنراني اسماعيلي، پرده هاي حائل بين بخش خواهران و برادران را مي كشند، تقريبا همه خانمهاي حاضر در مراسم  "چادري"  هستند، فقط خدمتكاران سالن ها هستند كه با مانتو و روسري رفت و آمد مي كنند.

-اسماعيلي در بخش ديگري از سخنانش گفت: امروز محتاج روزنامه نگاري اسلامي هستيم و الگوي روزنامه نگاري اسلامي قابل پرداخت و ارائه است ،  اشكال بزرگ ما امروز اين است كه به جاي گسترش كرسي هاي نظريه پردازي در علوم ارتباطات، همه قبول كرده ايم كه مقلد غرب باشيم و اساتيد علوم ارتباطات در كشورما افتخارشان ترجمه متون غربي است.

 -درحاشيه اين مراسم به سراغ " اميرمحبيان" ، نويسنده و تحليلگر خوش سخن و  تقريبا خوش پوش! جريان اصولگرا رفتم، از قوام و دوام دولت از او پرسيدم، با خنده گفت: ما كه شب و روز براي موفقيت دولت دعا مي كنيم!

-صفارهرندي وزير ارشاد سخنران اصلي مراسم است، با لحن گرم هميشگي اش سخن مي گويد و از جمله انجمن روزنامه نگاران مسلمان را به يك هئيت متوسلين به معصومين(ع) تشبيه مي كند و مي گويد كه انجمني ها بايد از آمدن هر فرد جديد ولو با سليقه هاي نه كاملا منطبق با بقيه ، استقبال كنند.صفار مي گويد :برخورد از موضع سماحت و تحمل مطبوعات از جمله آداب مهرورزي است.رسانه اي ترين وزير احمدي نژاد از توصيه اش به ديگر اعضاي كابينه مي گويد:  به همكاران گفتم، انتقادات مطبوعات را به مثابه " نوش" بگيريد حتي اگر ظاهر " نيش" داشته باشد! او اشاره كوتاهي به لب تاپ ها هم مي كند و وعده دادن آنها به خبرنگاران را  تلويحا " غير عملي " مي خواند.

-شاه بيت حرفهاي صفار اين است :اميدواريم شمايل گذشته رابطه مطبوعات و قوه قضاييه را ديگرشاهد نباشيم، صفار وعده مي دهد كارنامه دولت بعد از يكسال قابل ارائه باشد.

-عبدالجبار كاكايي، شاعر معاصر و خوش ذوق و متعهد كشور ديگرمدعو جلسه است، شعري كه مي خواند فضاي معنوي خاصي را به عطر ميهماني رمضان سنجاق مي كند. كاكايي بوي اميرالمومنين (ع) را به ميهماني انجمن روزنامه نگاران هديه كرد . برايش آرزوي توفيق داريم.

-سنت حسنه يا سيئه آقاي ابطحي، يعني گرفتن عكس با موبايل ،لحظه لحظه در جريان است، جالب است كه موبايلها بيشتر دست بچه هاست! شايد بزرگترها خجالت مي كشند! نكته جالب اين است كه يك آقازاده مطبوعاتي ! كه شايد ده سالش هم نباشد، با يك دوربين حرفه اي كانن كه قيمت اش3-4 ميليون تومان است، عكاسي مي كند، از قديم گفته اند : ولد العلم، نصف العلم!

- دبيركل سابق يعني سيد صولت مرتضوي استاندار شده و در بيرجند به اداره امور دولت مشغول است ؛ از يوسف پور، دبيركل اسبق "تقدير"  مي شود و از سليمي نمين، اولين دبيركل انجمن روزنامه نگاران مسلمان كه به جلسه نيامده بود، " ياد" !  

-بچه هايي كه در مسابقه شركت كرده اند، پايين سن، صف كشيده اند تا جايزه شان  بگيرند...وقتي جايزه بچه ها را مي دهند، مراسم تمام مي شود!

-مشكل بازگشت به خانه و نبود وسيله نقليه و ...طبق معمول وجود دارد. آقايان  اسماعيلي و آلادپوش يكنفر از بچه ها را كه به مسيرشان مي خورد، سوار مي كنند و مي روند و بقيه " مهري ها " مي مانند كه ناگهان "سمند"  مشكي آقاي فضائلي ، مديرعامل "فارس"  از مقابلمان مي گذرد، سمند "خالي"  است و يكي از ويژگي هاي روزنامه نگاران، "جسارت" !  خودمان را به مديرعامل فارس معرفي مي كنيم و ايشان ما را سوار! يك تعامل بين دو رقيب رسانه اي...!  مراسم تمام مي شود!

کد خبر 241048

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha