پیام‌نما

وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ‌اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا وَ اذْكُرُوا نِعْمَتَ‌اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَ كُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَكُمْ مِنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ‌اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ * * * و همگی به ریسمان خدا [قرآن و اهل بیت (علیهم السلام)] چنگ زنید، و پراکنده و گروه گروه نشوید؛ و نعمت خدا را بر خود یاد کنید آن گاه که [پیش از بعثت پیامبر و نزول قرآن] با یکدیگر دشمن بودید، پس میان دل‌های شما پیوند و الفت برقرار کرد، در نتیجه به رحمت و لطف او با هم برادر شدید، و بر لب گودالی از آتش بودید، پس شما را از آن نجات داد؛ خدا این گونه، نشانه‌های [قدرت، لطف و رحمت] خود را برای شما روشن می‌سازد تا هدایت شوید. * * * معتصم شو به رشته‌ى يزدان / با همه مردمان با ايمان

۱ آبان ۱۳۸۴، ۱۳:۲۷

"مهر" معضلات تئاتر ايران رابررسي مي كند-17

محمد يعقوبي :فقط 20 درصد نمايشها در ايران استاندارد است

محمد يعقوبي مي گويد:جرياني اكنون بطور خزنده درتئاتر ما رخنه كرده كه از توليد نمايش هاي بدون ديالوگ و صرفا مبتني بربدن حمايت مي كند و اين حمايت سوال انگيز است. خبرنگار گروه فرهنگ و هنر "مهر" با او گفت و گويي مفصل انجام داده كه مي خوانيد.

* ما به لحاظ كمي پيشرفت خوبي داشتيم و توانستيم تماشاگر را با تئاتر آشتي بدهيم . ولي حالا موقع آن رسيده تا به كيفيت فكر كنيم .
* درسيستمي كه همه چيز بدون برنامه ريزي دقيق پيش مي رود و شما نمي دانيد شش ماه ديگر نمايش اجرا مي كنيد يا نه ! چطور مي توان انتظار داشت كه  نمايشها استاندارد باشد .
* اولين اتفاق و اقدام در جهت بهينه شدن اوضاع تئاتر تامين بودجه آن است .
* اولين اقدام جدي وزير جديد مي تواند تلاش براي تامين بودجه تئاتر كشور باشد !

محمد يعقوبي ،نويسنده و كارگردان تئاتر نمي داند آيا سال آينده مي تواند روزگارش را با تئاتر بگذراند يا نه؟با وجود اين او نسبت به وضعيت كنوني تئاتر ابراز رضايت مي كند. در عين حال ،يعقوبي معتقد است كه تنها 20 در صد از نمايشهاي اجرا شده در ايران استاندارد است. گفت و گو با او را اينك پيش روي داريد.

نظر شما نسبت به وضعيت تئاتر امروز چيست ؟

 من نسبت به تئاترامروز مايوس نيستم . شايد اين به دليل ناگزيري ام به مقايسه است . وقتي به ده سال پيش فكرمي كنم اوضاع امروزرا بسامان ترمي بينم . تئاتردهه شصت ونيمه اول 76 را با بعد از 76 مقايسه كنيد ! اجراي تئاترها منحصرشده بود به جريانهايي دورازمخاطب مثلا تئاتر هايي كه اصرار عجيبي داشتند بر گرفته از قصه هاي كهن باشند ،اين جريانها ازدل نويسنده يا كارگردان برنمي خاست بلكه ازبالا سفارش شده بود.

 سيستم ترجيح مي داد هنرمند ازواقعيتهاي روزگارخودش چيزي نگويد ويا ننويسد . تئاترما دردهه 60واوايل دهه 70 ازنداشتن تئاترمطابق با روزگارخود رنج مي برد.بنابراين وقتي من به جريانهايي كه بعد ازسال 76اتفاق افتاد تا به امروزنگاه مي كنم به دو نتيجه مي رسم .

اول اينكه رشد تئاتربه لحاظ كمي فزاينده بوده وديگرتئاتركشورخانه اموات نيست و دوم اينكه حالا ديگرتئاترحرف روزگارخود را مي زند وبه همين دليل مخاطب ازاين نوع كارها استقبال مي كند اكنون همه مي دانند چگونه كاري برقراري ارتباط با مخاطب را قادر است با خود همراه سازد.

براي همين وبا توجه به اتفاقهايي كه دراين چند سال رخ داده راضي هستم ولي اگربخواهم كمال گرا باشم بايد بگويم تئاترما بهترازاينها مي تواند باشد . خوشبختانه مخاطبيني داريم كه عادت به ديدن تئاتركرده اند پس بايد به فكركيفيت باشيم ومثلا جلوي دواجرايي رفتن نمايشها را بگيريم .

اين فاجعه است حالا كه تماشاگربه تئاتركشيده شده، دلسرد وازتكراري شدن كارها نا جهت سازي مي كند ، جرياني كه اين روزها به صورت خزنده اي درتئاتركشورما رخنه مي كند والبته سيستم را سفارش نمي دهد ولي ازتوليد  نمايش هايي خاص استقبال مي كند ، نمايش هايي بدون ديالوگ وصرفا مبتني بربدن، ارزش گذاري بيش ازحد سيستم به اينگونه كارها كه شاخه كوچكي ازتئاترجهان است به چه معناست ؟

 آيا نسل جديد با اينگونه آثارارتباط برقرارمي كند ؟

 نه اين خواسته جوانان و دانشگاهيان نيست . مگراينكه استادانشان آنها را به اين سمت هدايت كنند . شاهد هستم كه اين جريان بصورت خزنده اي دربين دانشجويان شيوع وگسترش پيدا كرده واين گرايش ازسوي بعضي ازاستاداني است كه همسوبا اين جريان هستند . همه مي دانند كه نوشتن كاربسيارسخت وطاقت فرسايي است واجراي حركات بدن ساده ترازنوشتن نمايشنامه به نظرمي رسد . عجزازنوشتن به تشويق اين جريان كمك مي كند .

تمايل به اجراهاي برون مرزي ، اين نوع تئاتررا رواج داده است.اما سوء تفاهمي دراين ميان پيش آمده كه كارگردان يا نويسنده را دچارتوهم ساخته تا فكركند نمايش او بسيارغني است درحاليكه نمايش قوي داراي غناي ذاتي است ونيازبه تامل دارد وآثارغني همگي با كلمات ساخته شده اند ، وديالوگ نقش اصلي را هنوزهم دريك نمايش ايفامي كند . به نظرمن تئاتريك هنري بومي است كه امكان جهاني شدن دارد . اين را ازنمايشنامه نويسان جهان مي توان ياد گرفت . فكرنمي كنم وقتي " ميلر" نمايشنامه مي نوشت به فكراجرا درجشنواره كشوري ديگري بود او براي سرزمين خود مي نوشت اوازطريق نوشتن براي سرزمين خود ،جهاني شد .

 به نظرمي رسد اگرازاستثناء ها بگذريم بيشترآثاري كه اين روزها اجرا مي شوند فاقد كيفيت هستند نظرشما چيست ؟

 شما گفتيد بجزاستثناء ها؛ بايد بگويم درهمه دنيا شاهكارها استثناء هستند . پس نمي توان گفت درهركشوري ازبين 100نمايش ، 90نمايش آن شاهكاراست . بهتراست بگوييم آثارفوق العاده وشاهكاربه كناروآثاري كه ضعيف هستند هم به كنار، چه خوب است كه 70% درصد نمايشها استاندارد باشد مشكل ما اين است كه 70درصد نمايشهاي ما استاندارد نيست . ما 20% نمايش استاندارد داريم و10% درصد استثناء اگربخواهيم دراين مورد كه چرا ما به اينجا رسيديم صحبت كنم ، بايد بگويم ما تلاش نمي كنيم منحصربه فرد باشيم وتلاش نمي كنيم كه مخاطبانمان را جذب كنيم .البته اين به معناي باج دادن به مخاطب نيست. بلكه احترام به مخاطب است . اگرمسئولي ازشرايط اجرايي درتئاترناراضي است . بايد بداند كه خودش هم موظف است تا شرايط را براي خلق آثاربهترمهيا كند . درسيستمي كه همه چيزبدون برنامه ريزي دقيق پيش مي رود وشما نمي دانيد كه شش ماه ديگرنمايش اجرا مي كنيد يا نه ؟ چطورمي توان انتظارداشت كه نمايشها استاندارد باشند . متاسفانه شرايط تئاترما شرايط حرفه اي نيست . درسيستمي كه جشنواره ها حرف اصلي را مي زنند هيچ چيزنمي توان ازآن انتظارداشت .بنابراين اگرمديران با تئاترامروزمشكل دارند بايد برگردند وبينند كه خودشان چه كاري براي تئاتركرده اند . كارهاي استاندارد كارهايي هستند كه متاثراند ازجريان تاثيرگذارآثارفوق العاده وسعي مي كنند ضعيف هم نباشند .

 شرايطي كه ازآن صحبت كرديد چه بستريمي طلبد؟

آيا ما اقتصاد تئاترداريم يا شوخي مي كنيم ؟ من فكرمي كنم شوخي مي كنيم . من نمي دانم سال بعد مي توانم ازتئاترروزگارم را بگذارنم يا نه ؟ پس امنيت وجود ندارد . من فكرمي كنم دراين فضاي نا امن نمي توان توقع نمايش استاندارد داشت . دراين فضا جزهمان استثناء ها بيش ترهنرمندان فقط به اين مي انديشند كه چطوربتوانند دوباره نمايش اجرا كنند نه اينكه چطورنمايش متفاوتي بنويسند واجرا كنند !

 چه راه حلي وجود دارد تا اين شيوه برنامه ريزي ومديريت اعمال شود ؟

وقتي كه امنيت شغلي براي اهالي تئاتربوجود بيايد همه اين مسائل خود به خود حل مي شود . وقتي بازيگري درسينما بازي مي كند طبعا قرارداد مي نويسد ولي دراينجا هيچ كارگرداني توانايي بستن قرارداد با بازيگر را ندارد . چون هنوزمركزي براي حركت دراين مسيروجود ندارد . وقتي بودجه فرهنگي اين مملكت 1% درصد است بايد خجالت آورباشد كه توقع زيادي ازتئاترداشت. تا وقتيكه ازفرهنگ فقط با شعار حرف زده مي شود وهيچ حمايت مالي ازآن نشود اوضاع ازاين هم بدترمي شود . چطورمي توان ازاين وضعيت انتظارخلاقيت داشت ؟ پس اولين اتفاق واقدام درجهت بهينه سازي تامين بودجه تئاتراست .

کد خبر 242293

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha