به گزارش خبرگزاري "مهر" كارشناسان آژانس بين المللي انرژي اتمي در عمليات بازرسي خود در عراق كه 4 ماه قبل از شروع جنگ آغاز شد و تا ماه مارس 2003 ادامه پيدا نمود هرگز نتوانستند دليل قانع كننده اي مبني بر دسترسي عراق بر سلاحهاي كشتار جمعي ارائه نمايند. اين در حالي بود كه هم آمريكا و هم انگلستان بر اين موضوع تاكيد داشتند و خود آژانس نيز در گزارش هاي خود هيچگاه احتمال دسترسي عراق را به اين سلاح ها بعيد نمي دانست.
در حال حاضر مدير اجرايي آژانس به دنبال اين است كه بر اين فصل از كتاب تاريخ عراق نقطه پايان نهد. محمد البرادعي در حال حاضر بر اين عقيده است كه بازگشت بازرسان بين المللي به عراق مساله اي ضروري است، البته نه به منظور جستجوي سلاحهاي كشتار جمعي بلكه بدين منظور كه آژانس بتواند گزارش نهايي خود را در خصوص عدم وجود اين گونه سلاحها در اين كشور تهيه نمايد تا بدين وسيله زمينه لغو تحريم هايي بين المللي عليه عراق را فراهم سازد.
اين موضوع در حالي مجددا مورد توجه قرار مي گيرد كه مساله آلودگي ليزري و تشعشعي در عراق هم ازسوي اين كشور و هم ازسوي جامعه بين المللي مورد تجاهل و غفلت واقع شده است، در حالي كه اين مساله يكي از بزرگترين و در عين حال خطرناك ترين تهديداتي است كه حال و آينده عراق را هدف قرار داده است، ولي نه ازسوي دولت عراق و نه ازسوي سازمان هاي تخصصي بين المللي و در راس آنها آژانس بين المللي اتمي و نه ازسوي نيروهاي اشغالگر كه به موجب كنوانسيون هاي چهارگانه ژنو مسئوليت حمايت از شهروندان را در خلال جنگ و اشغال به عهده دارند، اقدامي در اين راستا صورت نگرفته و نمي گيرد.
انتشار و گسترش امراض سرطاني به ويژه سرطان خون، ورم نمودن غدد لنفاوي، سرطان هاي ريه، معده، پستان، استخوان، از بين رفتن كليه ها و كبد، نابودي سيستم دفاعي بدن، ولادت هاي ناقص الخلقه و مرده، سقط جنين هاي پي درپي، ناراحتي هاي عصبي و عضلاني و ديگر امراض لاعلاجي كه در عراق از نسلي به نسل ديگر منتقل مي شوند |
اين در حالي است كه اينگونه تشعشعات آلوده و خطرناك در طول 12 سال و در خلال دو جنگ اول و دوم عليه عراق از يك طرف به دنبال استفاده گسترده نيروهاي آمريكايي و انگليسي از اورانيوم ضعيف شده و از طرف ديگر بر اثر رها شدن ذخاير اورانيوم در اشكال جامد، مايع و گاز در زمين ها، آب ها، چاهها و فاضلاب هاي منازل در اقصي نقاط اين كشور، محيط زيست اين مناطق به شدت آسيب ديده است.
چيزي كه عجيب به نظر مي رسد اين است كه علي رغم تبعات وخيمي كه اين واقعه در محيط زيست عراق به جاي نهاده است، هنوز تجاهل مقامات كشوري و بين المللي نسبت به اين فاجعه ادامه دارد و با سهل انگاري با آن برخورد مي كنند.
براي اينكه ابعاد اين قضيه بيشتر روشن شود، ذيلا مواردي از تبعات اين آلودگي مورد اشاره قرار مي گيرد:
به گزارش "مهر" انتشار و گسترش امراض سرطاني به ويژه سرطان خون، ورم نمودن غدد لنفاوي، سرطان هاي ريه، معده، پستان، استخوان، از بين رفتن كليه ها و كبد، نابودي سيستم دفاعي بدن، ولادت هاي ناقص الخلقه و مرده، سقط جنين هاي پي درپي، ناراحتي هاي عصبي و عضلاني و ديگر امراض لاعلاجي كه از نسلي به نسل ديگر منتقل مي شوند.
بيشترين قربانيان در اين ميان از شهروندان معمولي به ويژه زنان و اطفال در جنوب و مركز عراق هستند (مناطقي كه داراي بيشترين آلودگي هستند).
برخي موسسات علمي و تحقيقاتي نيز در راستاي اين موضوع تحقيقاتي را به عمل آورده اند كه نتايج اين تحقيقات نيز عموما مورد توجه لازم قرار نگرفته است. آخرين كار تحقيقي كه در اين خصوص به عمل آمده است مربوط به مركز پزشكي بين المللي تحقيقات اورانيوم مي باشد كه در مناطق مركز و جنوب عراق از بغداد و اطراف آن گرفته تا ابوالخصيب را شامل مي شود. در تهيه اين گزارش تحقيقي، دانشمنداني مانند اساف دوراكوويتچ از آمريكا، هورست گونتر از آلمان، تيد وايمان از كانادا و محمد الشيخلي از عراق نقش داشته اند. در اين گزارش آمده است كه آلودگي در هوا و خاك اين مناطق حدود 10 تا 30 برابر حد مجاز در دنيا مي باشد.
آلودگي ليزري و تشعشعي يكي از بزرگترين و در عين حال خطرناك ترين تهديداتي است كه حال و آينده عراق را هدف قرار داده است |
به نظر مي رسد براي برون رفت از بحران زيست محيطي مزبور مي بايستي دولت عراق با استمداد از سازمانهاي بين المللي مربوطه از قبيل برنامه سازمان ملل متحد در محيط زيست، سازمان بهداشت جهاني در كنار آژانس بين المللي انرژي اتمي از آنها بخواهد در راستاي عمل به وظايف و التزامات شغلي و انساني خود به كمك مردم عراق شتافته و با استفاده از تجارب حاصله خود در كشورهايي مانند بوسني هرزگوين، فلسطين و ... جامعه عراقي را در راستاي مقابله با اين خطر بزرگ ياري رسانند.
ملاحظات:
علاوه بر ضايعات انساني، تغيير در اكوسيستم هاي گياهي و جانوري منطقه از ديگر پيامدهاي اين گونه آلودگي مي باشد، رشد نامتعارف برخي محصولات كشاورزي و تغيير در زنجيره هاي حيات جانوري نمونه هايي از اين دست است.
نظر شما